- عضویت
- 23/1/20
- ارسال ها
- 160
- امتیاز واکنش
- 2,999
- امتیاز
- 163
- سن
- 19
- زمان حضور
- 12 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
کنار کافه میایستم و به پوستر بزرگ یه لیوان قهوه که درست سمت راست در و روی شیشه چسپونده شده، خیره میشم. با لبخند رو به سهیل میگم:
ـ بفرمایین! رسیدیم.
ابرویی بالا میاندازه و میگه:
ـ به نظر جای دنج و کلاسیکی میاد.
لبخندم پررنگتر میشه:
ـ چه باهوش! آره جای خیلی خوبیه ولی خب فکر کنم واسهی وضع اقتصادی شما یه جورایی...
دستم رو توی هوا...
ـ بفرمایین! رسیدیم.
ابرویی بالا میاندازه و میگه:
ـ به نظر جای دنج و کلاسیکی میاد.
لبخندم پررنگتر میشه:
ـ چه باهوش! آره جای خیلی خوبیه ولی خب فکر کنم واسهی وضع اقتصادی شما یه جورایی...
دستم رو توی هوا...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان دنبالم بیا | FatiShoki کاربر انجمن رمان ٩٨
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com