- عضویت
- 6/12/19
- ارسال ها
- 410
- امتیاز واکنش
- 9,752
- امتیاز
- 263
- محل سکونت
- تهران
- زمان حضور
- 19 روز 17 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
فردا جلسه بود و خاله هم قول داده بود که منو هم وارد ماموریت کنه بانوی مرموزم که من هر بار یادم میرفت اسمش رو بپرسم چون قرار بود دنبال مجیکاور باشه اونجا بود و جزء به جزء همه چیز رو به من میگفت.
گم گم عالم رویا منو در خودش حل کرد به انتظار فردا...
با اولین پرتوی طلایی خورشد که روی صورتم تابید چشمام رو باز کردم.
یکی دیگه از خوبیای...
گم گم عالم رویا منو در خودش حل کرد به انتظار فردا...
با اولین پرتوی طلایی خورشد که روی صورتم تابید چشمام رو باز کردم.
یکی دیگه از خوبیای...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان بازگشت بهار | bita sadeghi کاربر انجمن رمان ٩٨
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش: