نویسنده این موضوع
خوش بختانه از پرداخت عظیم پولِ دارو و چرت و پرت در رفتم.
سرطان میگرفتم اینقدر دارو تو نسخه نمینوشتند!
جلوتر از مریم راه میرفتم؛ سرم رو پایین انداخته بودم و به قدمهای پی در پی کفشهام نگاه میکردم.
کنار کفشهام دو بوت زنونهی آشنا پیدا شد، اخمی کمرنگ روی ابروهام نشست و منتظر موندم تا حرفش رو بشنوم.
-من یه جا کار دارم، خونه...
سرطان میگرفتم اینقدر دارو تو نسخه نمینوشتند!
جلوتر از مریم راه میرفتم؛ سرم رو پایین انداخته بودم و به قدمهای پی در پی کفشهام نگاه میکردم.
کنار کفشهام دو بوت زنونهی آشنا پیدا شد، اخمی کمرنگ روی ابروهام نشست و منتظر موندم تا حرفش رو بشنوم.
-من یه جا کار دارم، خونه...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان زمزمه اهریمن (جلد اول 9101) | ~HadeS~ کاربر انجمن رمان 98
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: