![485 Messages](/styles/XENTR/ReputationSystem/halfstar-3.png)
نویسنده این موضوع
خوش بختانه از پرداخت عظیم پولِ دارو و چرت و پرت در رفتم.
سرطان میگرفتم اینقدر دارو تو نسخه نمینوشتند!
جلوتر از مریم راه میرفتم؛ سرم رو پایین انداخته بودم و به قدمهای پی در پی کفشهام نگاه میکردم.
کنار کفشهام دو بوت زنونهی آشنا پیدا شد، اخمی کمرنگ روی ابروهام نشست و منتظر موندم تا حرفش رو بشنوم.
-من یه جا کار دارم، خونه...
سرطان میگرفتم اینقدر دارو تو نسخه نمینوشتند!
جلوتر از مریم راه میرفتم؛ سرم رو پایین انداخته بودم و به قدمهای پی در پی کفشهام نگاه میکردم.
کنار کفشهام دو بوت زنونهی آشنا پیدا شد، اخمی کمرنگ روی ابروهام نشست و منتظر موندم تا حرفش رو بشنوم.
-من یه جا کار دارم، خونه...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان زمزمه اهریمن (جلد اول 9101) | ~HadeS~ کاربر انجمن رمان ٩٨
![forum.roman98.com](https://forum.roman98.com/styles/default/xenforo/Roman98.png)
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
![roman98.com](https://roman98.com/wp-content/uploads/34.png)
آخرین ویرایش توسط مدیر: