نویسنده این موضوع
دستش رو گرفتم و کمک کردم که بلند بشه، باهم رفتیم بالا، اون ضبط سالن و من ضبط اتاق رو برداشتم.
برگشتیم به راه پله و روی پلهها نشستیم. وقتی بهشون گوش دادیم اونی که توی سالن بود خراب شده بود و صدایی نمیداد. میتونستم صدای کیوان رو بشنوم که میگفت:
-تف تو روحت ممد!
ممد رو نمیشناسم؛ اما احتمالاً دستگاهها رو از اون گرفته!
دستگاهی که توی...
برگشتیم به راه پله و روی پلهها نشستیم. وقتی بهشون گوش دادیم اونی که توی سالن بود خراب شده بود و صدایی نمیداد. میتونستم صدای کیوان رو بشنوم که میگفت:
-تف تو روحت ممد!
ممد رو نمیشناسم؛ اما احتمالاً دستگاهها رو از اون گرفته!
دستگاهی که توی...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان زمزمه اهریمن (جلد اول 9101) | ~HadeS~ کاربر انجمن رمان ٩٨
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: