خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

از خوندن خاطرات خودت و بقیه چه مودی می گیری ؟

  • :))

  • )):

  • :||


نتایج فقط بعد از شرکت در نظرسنجی قابل رویت است.

FaTeMé_KH

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/6/20
ارسال ها
282
امتیاز واکنش
16,180
امتیاز
303
محل سکونت
طِ
زمان حضور
86 روز 16 ساعت 34 دقیقه
25 آذر 1400

روز های بدی بود خیلی بد اینکه عذاب کشیدن آدمای اطرافت رو ببینی و خودت هم....
اما نمیشه موند تو اون روزا نمیشه هدف ها از یاد بره
نمیشه زندگی نکرد
نمیشه گیر کنیم تو روزایی که سخت بود و عذابمون داد درد هاش رو با خودمون ببریم یادشون باشیم
یاد آدمایی که کوتاه بودن تو زندگیمون اما کلی خاطرات کلی انگیزه دادن با تلاش برای زنده بودن و زندگی کردن
حتی اگه نشد

پنجشنبه ۱۲:۵۱ ظهر


■♡♧|•°دفتر خاطراتمون :) °•|♧♡■

 
  • عالی
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: Parmida_viola، Meysa، کوثر پورخضر و 3 نفر دیگر

Amerətāt

اخراج شده
کاربر اخراج شده
کاربر رمان ۹۸
عضویت
3/12/20
ارسال ها
416
امتیاز واکنش
41,723
امتیاز
347
زمان حضور
107 روز 3 ساعت 31 دقیقه
اون اوایل ک این تاپیک رو دیدم فاطمه یه چیزایی گفته بود و واسم جالب شد بعد دیدم یه سریا اینجا میان داستان میبافن :) یا اصن میگفتم چ کار چیپی ک بیای اطلاعات شخصیتو بذاری ب دید ملت. ولی اعتراف میکنم دلم واست تنگ شده بود خاطره نویسی:]
میگه ک :
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت

چ چیزا ک ندیدیم و چ پندها ک نگرفتیم. مطمئنم همش بعدن ب کار میاد، حداقل وقتی باهاش روبرو شم تازگی نداره واسم و این خوبه، کلی راه جلومه و کلی آدمای مختلف با دید و نظرای خوب و بد سر چی و چراشو نمیدونم ولی اینجورکیه دیگر ...
دو تا رمان نوشتم وسط امتحانای فیزیوپات و پشیمون نیستم چون تونستم تک بعدی نبودن رو تجربه کنم.کلی دوستای خوب
وجیهه، مرضیه، حنا، سارا، فائزه، خانم ناصر، زهرای نقاشم، فاطمه‌ی نامبر وان، شبنمِ ببیی، ننه‌ میسا، مرجانِ دیوونه، روناک و ...
نمیدونم چن سالشونه و کجان و چ شکلین ولی باهاشون می‌خندیدم این مهم بوده.
خیلی وقتا خندیدم از ته دل، گاهیم عصبی شدم بدجور :)
ولی رمان ۹۸ من دوست دارم با وجود تمام بی‌لطفی های ک بعضیا خواسته یا ناخواسته نسبت بهت دارن و بماند :))
۲۸/آذر ۱۴۰۰


■♡♧|•°دفتر خاطراتمون :) °•|♧♡■

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: MaRjAn، Parmida_viola، کوثر پورخضر و 5 نفر دیگر

Z.A.H.Ř.Ą༻

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
16/10/20
ارسال ها
1,846
امتیاز واکنش
43,392
امتیاز
418
محل سکونت
رمان ۹۸
زمان حضور
294 روز 4 ساعت 9 دقیقه
بسم الله الرحمن الرحیم
خیلی خوبه که هیچ کس نیست.
خیلی خوبه:/
باید از بودن هاشون ترسید.
خوبه
همه چیز خیلی خوبه
برای شروع کردن همه چیز زیادی خوبه.
نظر خاصی ندارم.:consolingb:
تصمیم گرفتم گندشو دربیارم.
هنوز کلی سوال دارم.
مطمئنم که می‌تونم گندشو دربیارم.
۱۴۰۰/۹/۳۰


■♡♧|•°دفتر خاطراتمون :) °•|♧♡■

 
  • عالی
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: Parmida_viola، کوثر پورخضر، Mobi_moridi و یک کاربر دیگر

|Nikǟn|

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/1/21
ارسال ها
24
امتیاز واکنش
1,895
امتیاز
198
زمان حضور
18 روز 20 ساعت 11 دقیقه
هرچندماه یبار یچیزی میشه که ناخوداگاه یادش میفتم
من آدم حسرت گذشته‌رو خوردن، نیستم.
اکثرا از کارایی که انجام دادم پشیمون نمیشم، اما این یکی استثناعا خیلی رو مخمه... خود واقعیم نبودم، از عکس‌العملای اون لحظه‌م راضی نیستم و هربار میگم کاش میشد برگردم عقب و یطور دیگه حرف بزنم، یطوری که منِ واقعی رو ببینه نه کسی‌که فقط تحت‌تاثیر احساسش رفتار میکنه... شاید اونموقع پایانمون بهتر بود؛ چی میشه که آدم یهو صد و هشتاد درجه عوض میشه هوم؟:)​


■♡♧|•°دفتر خاطراتمون :) °•|♧♡■

 
  • تشکر
Reactions: Z.A.H.Ř.Ą༻

Saba hosseinzadeh

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
17/8/21
ارسال ها
95
امتیاز واکنش
962
امتیاز
213
زمان حضور
7 روز 9 ساعت 11 دقیقه
خیلی اشتباه کردم به ادم هایی مهربونی کردم که ارزش سلام هم نداشتن واسه آدمایی غصه خوردم که حتی نباید با ان ها حرف میزدم قلبم روحم پر شده از ادم های اشتباه خستم از بس له شدم زیر حرف ها خستم از بس له شدم زیر بی توجهی ها چرا اخه ؟ من فقط میخوام خودم باشم نمیخوام تظاهر کنم این چیزه بدیه؟
۰۰:۴۷
۱۴۰۰/۱۰/۹


■♡♧|•°دفتر خاطراتمون :) °•|♧♡■

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: Parmida_viola و Amerətāt

Parmida_viola

مدیر آزمایشی تالار خانواده و زندگی
مدیر آزمایشی
گرافیست انجمن
  
عضویت
3/10/21
ارسال ها
1,738
امتیاز واکنش
6,635
امتیاز
233
محل سکونت
Sicily, italy
زمان حضور
29 روز 15 ساعت 18 دقیقه
شروع امروز از هر زمانی پوچ و بی هدف تر بود. ابرها در هم تنیده بودند و به جای چشمانم آسمان گرفته و نمین بود. هوا گاه گرم و گاه سرد بود، مثل‌اوضاع ویران درونم.
امروز بود که فریاد زدند:
هیچوقت به خواسته‌ات نمی‌رسی.
و قول دادم یک روز انتقام می‌گیرم
انتقام اوهام و رویاهایی که جثه ظریفشان زیر اَقدام پولادین آنها در هم شکست!
پشت این نقاب غرور و شجاعت،
دختری غمگین و افسرده کز کرده بود و فریادهای بی صدایش بر دیواره‌ی قفس قلبش چنگ می‌انداخت و آن گوی آهنین را در گلویش بزرگتر می‌کرد.
امروز به اتمام رسید
این نیز گذشت
و دیگری هم می‌گذرد
و موعود فرا می‌رسد...
۱۴۰۰/۱۰/۹


■♡♧|•°دفتر خاطراتمون :) °•|♧♡■

 
  • عالی
  • ناراحت
Reactions: Saghár✿، کوثر پورخضر، Saba hosseinzadeh و 2 نفر دیگر

Z.A.H.Ř.Ą༻

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
16/10/20
ارسال ها
1,846
امتیاز واکنش
43,392
امتیاز
418
محل سکونت
رمان ۹۸
زمان حضور
294 روز 4 ساعت 9 دقیقه
بس الله الرحمن الرحیم
عجیب و خاص!
نمی‌دونم خدا چه تصمیمی گرفته اما فکر می‌کنم جای نگرانی نیست و باید مثل همیشه خودمو بسپرم بهش.
فرصت خوبیه اصلاً دلم نمی‌خواد از دستش بدم.
این روزا همه چیز زیادی عجیب شده. باور کردن خیلی چیزا برام سخت شده. با کار امروزش متوجه شدم که هنوز خیلی بچه هست. کاش واقعاً از سر لج من این کارو نکرده باشه.
حال و هوای این روزامو دوست دارم. احساس می‌کنم توی این حالت بیشتر به خدا نزدیک شدم. خداروشکر که عمم رو دارم بدون اون هیچ چیز قشنگ نیست.
۱۴۰۰/۱۰/۱۶


■♡♧|•°دفتر خاطراتمون :) °•|♧♡■

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Nazgol.H، Saba hosseinzadeh، ~ĤaŊaŊeĤ~ و 3 نفر دیگر

"zhina"

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
25/7/20
ارسال ها
236
امتیاز واکنش
9,809
امتیاز
263
زمان حضور
60 روز 19 ساعت 27 دقیقه
بسم الله الرحمن الرحیم
درست
یک سال
سه ماه
نه روز میگذره
...............
گذشت...
تموم شد...
باورش یکم سخته
ولی تموم شد
بی حسم انگار خودم خودمو دارم دوست دارم این حسو
امشب یه دوست خوب پیدا کردم♡
از این ب بعد مال خودمم♡
امیدوارم خوشبخت و موفق و سربلند بشه♡
........
سوال دارم زیاد
حقمو نگرفتم... اما پشیمون نیستم...
خدایا میشه خودت درستش کنی؟؟؟
من دیگه دخالت نمی کنم=/
امشب عجیب بود
در اصل عجیب، امشب بود.
۱۶/دی/۱۴۰۰
ساعت: ۰۲:۵۲


■♡♧|•°دفتر خاطراتمون :) °•|♧♡■

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Nazgol.H، کوثر پورخضر، Saba hosseinzadeh و 4 نفر دیگر

FaTeMé_KH

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/6/20
ارسال ها
282
امتیاز واکنش
16,180
امتیاز
303
محل سکونت
طِ
زمان حضور
86 روز 16 ساعت 34 دقیقه
به نام او

نمیدونم از کجا شروع کنم
مغزتونم درد نمیارم!
خیلی دوستتون دارم چ کسایی که نزدیک بودن و چ کسایی که خیلی به هم نزدیک نبودیم با وجود نبود کوچیک ترین شناخت جاتون تو قلبه حتی اگه روال نبودی باهام :smileb:روال بودید:گل:
یکم این چند وقت حس های منفی هست ک دوست ندارم راجبش بنویسم اما اینکه میخواستم ثبت بشه اینه که دوستتون دارم و نمیخوام این انرژی منفیا بازتاب بشه بهتون:smileb:(انگار من منشورم:sigb:)
اندکی میرم و نمیدونم کی ولی حتما میام پیش گنگ قشنگم:big_hug:
هر سلامی خداحافظی داره اما خداحافظی های من ۲۰۰ تا سلام پشتش داره:devil:
بدی بود(که نبود خدایش :sigb: ) به بزرگی خودتون ببخشید :گل:

خدا حافظتون:گل:
پ.ن:شوخی های بین حرفا مزاح بود)
به امید خاطرات و روزهای خوش آینده♡


■♡♧|•°دفتر خاطراتمون :) °•|♧♡■

 
آخرین ویرایش:
  • ناراحت
  • تشکر
Reactions: Elaheh_A، کوثر پورخضر، عروس شب و 2 نفر دیگر

Mahii

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/2/21
ارسال ها
333
امتیاز واکنش
5,871
امتیاز
263
سن
20
محل سکونت
شهر بی یار
زمان حضور
15 روز 21 ساعت 3 دقیقه
روز های زندگی ام همین جوری همانند باد میگذرند بدون ذره ای مکث مکثی که من را به خود بیاورد و بگوید :
هی تو زندگی ات را زندگی کن خودت را نباز
زندگی اینجوری که ما میبینیم نیست بلکه خیلی قشنگه ولی قشنگی هاش درست برای ما تعبیر نشده اند
وارونه تعبیر شدند درست مثل تعبییر وارونه ی یه رویا تعبیری که اشتباه ولی اگه بخوایم میشه عوضش کرد بعضی وقت ها به
خوشی های امروزمون غبطه می خوریم بعضی وقت ها هم یاد غم های گذشته می افتیم و حال بد اون موقع و به دوش میکشیم
ای کاش میشد مثه قبلنا مامانم واسه ام لالایی بخونه و بابا م هم منو به آ*غو*ش بکشه اخه میدونی دلم برای آ*غو*شش که بچگی هام خونم بود تنگ شده


■♡♧|•°دفتر خاطراتمون :) °•|♧♡■

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: Saba hosseinzadeh
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا