- عضویت
- 24/11/19
- ارسال ها
- 313
- امتیاز واکنش
- 1,888
- امتیاز
- 228
- محل سکونت
- اصفهان
- زمان حضور
- 5 روز 10 ساعت 37 دقیقه
نویسنده این موضوع
***
شب از نیمه شب گذشته بود، خوابم نمیبرد. پشت پنجره اتاق ایستاده بودم و به او که مشغول حرف زدن با تلفن بود خیره شدم. این موقع شب مشخص بود به خاطر اختلاف ده ساعتی با آمریکا با آنا صحبت میکند!
گاهی عصبی میشد و گاهی گوش میداد. مدام به موهایش چنگ میزد و سر میجنباند. میدانستم آنا راضی نمیشود که او...
شب از نیمه شب گذشته بود، خوابم نمیبرد. پشت پنجره اتاق ایستاده بودم و به او که مشغول حرف زدن با تلفن بود خیره شدم. این موقع شب مشخص بود به خاطر اختلاف ده ساعتی با آمریکا با آنا صحبت میکند!
گاهی عصبی میشد و گاهی گوش میداد. مدام به موهایش چنگ میزد و سر میجنباند. میدانستم آنا راضی نمیشود که او...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان همخونه شرقي | سمیه سادات هاشمی جزی کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: