خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

نظرتون درمورد نوشته ها؟:)


  • مجموع رای دهندگان
    28
وضعیت
موضوع بسته شده است.

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,841
امتیاز واکنش
43,504
امتیاز
483
زمان حضور
54 روز 1 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
هر آهنگی می‌ذارم که گوش کنم تو، توش هستی. فیلم می‌بینم تو هستی! می‌خوابم، هستی! درس می‌خونم، هستی!
لعنتی! اگه می‌خوای باشی تو واقعیت باش نه رویا! خسته شدم از بس بودی و حقیقی نبودی.


دلنوشته آشوب یک ذهن بی صدا | ~*zahra*~ کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • ناراحت
Reactions: Amerətāt، LIDA_M، mahaflaki و 12 نفر دیگر

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,841
امتیاز واکنش
43,504
امتیاز
483
زمان حضور
54 روز 1 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
چرا می‌گین همه چی درست می‌شه؟ مگه شما از آینده خبر دارین؟ مگه خدایین؟!
لطف کنید وعده‌ی الکی ندید!


دلنوشته آشوب یک ذهن بی صدا | ~*zahra*~ کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Amerətāt، LIDA_M، mahaflaki و 12 نفر دیگر

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,841
امتیاز واکنش
43,504
امتیاز
483
زمان حضور
54 روز 1 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
عاشق اون روزی هستم که داری گریه می‌کنی! می‌گی:
-بلند شو! به خدا دیگه اذیتت نمی‌کنم!
اما دیگه خیلی دیره.


دلنوشته آشوب یک ذهن بی صدا | ~*zahra*~ کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • ناراحت
Reactions: Amerətāt، LIDA_M، mahaflaki و 13 نفر دیگر

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,841
امتیاز واکنش
43,504
امتیاز
483
زمان حضور
54 روز 1 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
گریه کردن زیر دوش آب خیلی خوبه! چون اصلاً گذر زمان رو حس نمی‌کنی، اشکات هم همراه قطره‌های آب می‌رن و نمی‌بینیشون.


دلنوشته آشوب یک ذهن بی صدا | ~*zahra*~ کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • ناراحت
Reactions: Amerətāt، LIDA_M، mahaflaki و 13 نفر دیگر

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,841
امتیاز واکنش
43,504
امتیاز
483
زمان حضور
54 روز 1 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
چشم‌های قرمز همیشه نشونه ی گریه نیست! بعضی وقت‌ها هم هست که از بس گریه نمی‌کنی و جلوی خودت رو می‌گیری، از بس تا اشک توی چشم‌هات جمع می‌شه سقف رو نگاه می‌کنی که نریزن، قرمز می‌شه.


دلنوشته آشوب یک ذهن بی صدا | ~*zahra*~ کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • ناراحت
Reactions: Amerətāt، LIDA_M، mahaflaki و 13 نفر دیگر

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,841
امتیاز واکنش
43,504
امتیاز
483
زمان حضور
54 روز 1 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
خسته‌ام!
خسته از این خواب بلند! خسته از دلتنگی‌های شبونه! خسته از زندگی پوچی که توش هدفی نیست!
خدایا! این همه خسته‌گی داره من رو از پا در میاره، نمی‌شه دستم رو بگیری و ببری پیش خودت؟


دلنوشته آشوب یک ذهن بی صدا | ~*zahra*~ کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • ناراحت
Reactions: Amerətāt، LIDA_M، mahaflaki و 13 نفر دیگر

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,841
امتیاز واکنش
43,504
امتیاز
483
زمان حضور
54 روز 1 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
می‌دونی از وقتی رفتی چی به سرم اومده؟ می‌دونی شب‌ها با جیغ و گریه از خواب بلند می‌شم؟ می‌دونی مادرم همش باعث و بانیه حال خرابم رو نفرین می‌کنه؟ می‌دونی دیگه نمی‌خندم؟ می‌دونی هنوز هم دوستت دارم؟!


دلنوشته آشوب یک ذهن بی صدا | ~*zahra*~ کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • ناراحت
Reactions: Amerətāt، LIDA_M، mahaflaki و 13 نفر دیگر

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,841
امتیاز واکنش
43,504
امتیاز
483
زمان حضور
54 روز 1 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
به دلم گفتم:
-چرا بیخیالش نمی‌شی؟ اون که تنهات گذاشت!
می‌گه:
-تو می‌فهمی دوست داشتن چیه؟ می‌دونی خودت هنوز هم عاشق‌شی؟ می‌دونی الان داری حرف الکی می‌زنی و هنوز هم با دل و جون دوستش داری؟!


دلنوشته آشوب یک ذهن بی صدا | ~*zahra*~ کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • ناراحت
Reactions: Amerətāt، LIDA_M، mahaflaki و 12 نفر دیگر

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,841
امتیاز واکنش
43,504
امتیاز
483
زمان حضور
54 روز 1 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
باشه، من ساده بودم! من احمق بودم، من دل نازک بودم، احساساتی بودم! ولی خیلی عاشقت بودم و تو فهمیدی و اهمیت ندادی!


دلنوشته آشوب یک ذهن بی صدا | ~*zahra*~ کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • ناراحت
Reactions: Amerətāt، LIDA_M، mahaflaki و 12 نفر دیگر

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,841
امتیاز واکنش
43,504
امتیاز
483
زمان حضور
54 روز 1 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
وقتی که دیگه فکر می‌کردم همه چیز تموم شده و فراموشت کردم؛ دوباره دیدمت!


دلنوشته آشوب یک ذهن بی صدا | ~*zahra*~ کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • ناراحت
Reactions: Amerətāt، LIDA_M، mahaflaki و 13 نفر دیگر
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا