خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

دلنوشته ها در چه سطحی هستند؟!

  • عالی

  • خوب

  • متوسط

  • بد


نتایج فقط بعد از شرکت در نظرسنجی قابل رویت است.

-ZAℍЯმ-

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,853
امتیاز واکنش
43,923
امتیاز
483
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 15 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع



نام اثر:
خاطرات قاتل



نویسنده:


*

ژانر:غمگین،تراژدی،عاشقانه



مقدمه:


جمعتان جمع است و آشفته بازاری به راه انداخته اید در ذهن بیمار من

شبیه ماده ی روان گردانی شده اید که در لحظه او را می آورید و کم کم ، از من دورش میکنید

شدیدا ذجرم میدهید...

اسمتان را گذاشته ام ، خاطرات قاتل

چرا که این اسم ، عجیب ب شما می آید.​


دل نوشته خاطرات قاتل | * کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، دونه انار، Saghár✿ و 35 نفر دیگر

-ZAℍЯმ-

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,853
امتیاز واکنش
43,923
امتیاز
483
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 15 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
اینک زمان آن رسیده که از آن سوی خاطره ها گذر کنی...
گذشته را کنار بگذاری و به حال سفری داشته باشی ، گذشته چیزی جز حسرت ، غم، اندوه و پشیمانی ندارد،،، کوله بارت را ببند و به سوی مقصد گام بردار ، هدفت را در پیش بگیر و به خاطراتت بفهمان نميتوانند تو را زمین بزنند.​


دل نوشته خاطرات قاتل | * کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: YeGaNeH، دونه انار، Saghár✿ و 32 نفر دیگر

-ZAℍЯმ-

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,853
امتیاز واکنش
43,923
امتیاز
483
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 15 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
و باز هم رسیدیم...
رسیدیم به انتهای بودنمان، به لحظه های تلخ جدایی که خواست خودمان نبود، به احساساتی که کشته شدند، شعر هایی که دفن شدند و هیچگاه سروده نشدند.
آری ...
رسیدیم به دنیای انسان ها. ..
دنیایی پر از بی معرفتی ها و خیـ*ـانت هایی که هیچگاه حق کسی نبوده ، دنیایی که همیشه خاطرات گذشته بر زمان حال برتری دارند و بسیاری از آدم های دنیا در بین خاطرات دفن شده اند...
کاش ميشد با یک قطره اشک یا یک لبخند حال خودمان را خوب کنیم ...
کاش ميشد.​


دل نوشته خاطرات قاتل | * کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، دونه انار، Saghár✿ و 34 نفر دیگر

-ZAℍЯმ-

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,853
امتیاز واکنش
43,923
امتیاز
483
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 15 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
هممون این واقعیت رو میدونیم که ۹۰درصد آدمای زندگیمون فقط میان که خاطره بسازن و برن ،میدونیم که نباید دل ببندیم ،میدونیم بزرگ ترین ضربه رو خودمون میخوریم ،میدونیم رفتنشون قطعیه...
میدونیم بعد اونا خاطرات کشندشونو باید ثانیه به ثانیه تحمل کنیم و غم و حسرت به دوش بکشیم.

اما بازم با تمام وجود دوسشون داریم و ازشون دست نمیکشیم.​


دل نوشته خاطرات قاتل | * کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: Saghár✿، FaTeMé_KH، • Zahra • و 28 نفر دیگر

-ZAℍЯმ-

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,853
امتیاز واکنش
43,923
امتیاز
483
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 15 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
کشتم تمام احساساتی که لا به لای این خاطرات پنهان شده بودند
خاک کردم و فاتحه ای نثار روحشان کردم ،
بلکه دست از سر من بردارند...
حالا من ماندم و خونریزی شدیدی در سرم...
تو بگو این مصیبت را کجای دلم بگذارم!؟​


دل نوشته خاطرات قاتل | * کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • ناراحت
Reactions: Saghár✿، FaTeMé_KH، • Zahra • و 25 نفر دیگر

-ZAℍЯმ-

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,853
امتیاز واکنش
43,923
امتیاز
483
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 15 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
به او که نیست برسانید خاطراتش قصد قتل عام مرا دارند...
صبح تا شب و شب تا صبح با رژه رفتن در ذهنم ،مرا به جنون میکشند
بگویید فقط چند لحظه بیاید ،این خاطرات لجوج را آرام کند ....
بعد برود هرکجا که دلش میخواهد​


دل نوشته خاطرات قاتل | * کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • ناراحت
Reactions: Saghár✿، FaTeMé_KH، • Zahra • و 26 نفر دیگر

-ZAℍЯმ-

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,853
امتیاز واکنش
43,923
امتیاز
483
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 15 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
اگر رفتنی هستی ،خاطراتت هم ارزانی خودت
جمع کن و با خودت ببر ،من مزاحم برای لحظاتم نمیخواهم
من فقط از تمام این خاطرات یک «طُ»میدیدم
حال که کوله بارت را بستی ،برای خاطرات تلخ و شیرینت هم در کوله ات جایی مشخص کن
سفرت بی خطر مسافر من...​


دل نوشته خاطرات قاتل | * کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Saghár✿، FaTeMé_KH، • Zahra • و 24 نفر دیگر

-ZAℍЯმ-

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,853
امتیاز واکنش
43,923
امتیاز
483
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 15 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
یک نفر را گم کرده ام....
در بین خاطراتی قدیمی و پوسیده
خاطرات هستند، اما...
شخصی بی هویت و ناشناس بینشان پرسه می‌زند که زمین تا آسمان با او فرق دارد...
او...
خودش نیست ،کسی است که من ساختم ....
ساختم تا ذهن ویرانم ویران تر نشود با شناخت خود واقعیش...​


دل نوشته خاطرات قاتل | * کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • ناراحت
Reactions: Saghár✿، FaTeMé_KH، • Zahra • و 24 نفر دیگر

-ZAℍЯმ-

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,853
امتیاز واکنش
43,923
امتیاز
483
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 15 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
قطرات اشک از پی یکدیگر میریزند ...
اشکهایی که مخلوطی از خاطرات تلخ و شیرین اند
خاطراتی که در همه ی ثانیه هایش حضور تو حس میشود
خاطراتی که قاتل جانم شده اند و در حوالی من پرسه میزنند
وقتی که میبینند آرام گرفته ام و دغدغه ای ندارم به سراغم می آیند تا کمی حال و هوایم را ابری و بارانی کنند
در این بین ،قلبم نقش دختر بچه ای لجوج را...​

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



دل نوشته خاطرات قاتل | * کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • ناراحت
Reactions: Saghár✿، FaTeMé_KH، • Zahra • و 24 نفر دیگر

-ZAℍЯმ-

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,853
امتیاز واکنش
43,923
امتیاز
483
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 15 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
همه زندگیش شده بود یک مشت خاطره،خاطره از کسی که دوستش داشت،از کسی که همه ی وجودش شده بود

صبحش را با همان خاطرات سر میکرد و کار هر روز و شبش اشک و آه و دلتنگی شده بود

یک شب بین همان خاطرات،لا به لای فکر و خیال ،از میان انبوهی از حسرت و اشک جنازه اش را بیرون کشیدند و به خاک سپردند

او....
میدانست...​

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



دل نوشته خاطرات قاتل | * کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • ناراحت
  • عالی
Reactions: Saghár✿، FaTeMé_KH، • Zahra • و 23 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا