- عضویت
- 27/8/19
- ارسال ها
- 6,734
- امتیاز واکنش
- 43,261
- امتیاز
- 483
- سن
- 23
- محل سکونت
- دنیای خیال
- زمان حضور
- 51 روز 21 ساعت 9 دقیقه
نویسنده این موضوع
همه میگن که تو رفتی! اما من، میدونم رفتی ها! اما خب امان این دل وامونده که رفتنت رو باور نکرده! بهم گفتی لیاقتت بهتر از منه، نمیخواستم به روت بیارم اما خب! دیدمتون، دستهات تو دستهاش بود. قلبم آتیش گرفت ها!
اما خب فقط یه لبخند زدم و ندیدی که اشکهام چه جوری پشت سرت بدرقهی راهت شدن. میدونم از من خسته شدی، ولی من همیشه به فکرتم. همیشه کنارمی، اما تو خیالم!
اما خب فقط یه لبخند زدم و ندیدی که اشکهام چه جوری پشت سرت بدرقهی راهت شدن. میدونم از من خسته شدی، ولی من همیشه به فکرتم. همیشه کنارمی، اما تو خیالم!
دلنوشته آشوب یک ذهن بی صدا | ~*zahra*~ کاربر انجمن رمان ٩٨
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش: