Mohadeseh.f
مدیر تالار تایپوتریلر+طراحی
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
طراح انجمن
نویسنده انجمن
گرافیست انجمن
- عضویت
- 24/7/18
- ارسال ها
- 1,355
- امتیاز واکنش
- 29,315
- امتیاز
- 418
- سن
- 26
- محل سکونت
- •بیــــگ هــوپ•
- زمان حضور
- 124 روز 6 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
با لبخند برای اینکه حرص مایان دربیاد گفتم:
- ان شاءالله که نمیشم!
مایان پوزخندی زد و آروم گفت:
- ما هم که این وسط هویج...
حقته؛ الان باید بفهمی حال من رو. صبحانه رو با اشتیاق خوردم و گفتم:
- بابا جان در جریانی که ظهر میان. یاسی جون مطمئنم که بهتون گفته!
سرش رو تکون داد و دوباره با لحن کلافهای گفت:
- من...
- ان شاءالله که نمیشم!
مایان پوزخندی زد و آروم گفت:
- ما هم که این وسط هویج...
حقته؛ الان باید بفهمی حال من رو. صبحانه رو با اشتیاق خوردم و گفتم:
- بابا جان در جریانی که ظهر میان. یاسی جون مطمئنم که بهتون گفته!
سرش رو تکون داد و دوباره با لحن کلافهای گفت:
- من...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان خواهر شوهر | محدثه فارسی کاربر انجمن رمان ٩٨
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: