خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است. هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

داستان کوتاه

  1. SAEEDEH.T

    >ویترین کتاب نویسندگان رمان نود‌هشتی<

    [ به نام ایـــزد پاک ] درود خدمت دوستان عزیز رمان نودُهشتی :) این تاپیک به منظور تبلیغ + معرفی رمان‌، دلنوشته، فن‌فیکشن‌، ترجمه‌ و داستان‌ کوتاه‌های نویسندگان در این مجموعه ایجاد شده. دوستانی که مایلن اثرشون که در این انجمن در حال تایپه، اینجا قرار بگیره: ابتدا یک خصوصی با نام "ویترین رمان"...
  2. داستان کوتاه نفسی از جنس سکوت | هستی بابایی کاربر انجمن رمان ۹۸

    نام: نفسی از جنس سکوت نویسنده: هستی بابایی ژانر: عاشقانه ، تراژدی ویراستار: elahe_naz خلاصه: آخرین نفس‌هایم را در سـ*ـینه‌ام حبس کرده‌ام. اشک در چشمانم حلقه می‌زند. اما از دوست داشتن او دست نمی‌کشم. نفس‌هایم بوی درد می‌دهند. بوی اخطار سوخته‌ای که زیر پایش له شد. نمی‌دانم چرا تلاشی نمی‌کنم این دقایق...
  3. SAEEDEH.T

    داستان کوتاه خارجی | Short Story

    The purpose of life A long time ago, there was an Emperor who told his horseman that if he could ride on his horse and cover as much land area as he likes, then the Emperor would give him the area of land he has covered. Sure enough, the horseman quickly jumped onto his horse and rode as fast...
  4. SAEEDEH.T

    داستان های کوتاه پائولو کوئلیو

    دسته گل روزی، اتوبوس خلوتی در حال حرکت بود. پیرمردی با دسته گلی زیبا روی یکی از صندلی‏ ها نشسته بود. مقابل او دخترکی جوان قرار داشت که بی ‏نهایت شیفته زیبایی و شکوه دسته گل شده بود و لحظه ‏ای از آن چشم برنمی داشت. زمان پیاده شدن پیرمرد فرا رسید. قبل از توقف اتوبوس در ایستگاه، پیرمرد از جا...
  5. SAEEDEH.T

    داستان های کوتاه روزبه معین

    دوست دارم برگردم به چند سال پیش، وقتی که یه دختر لاغر مردنی و دیوونه ی نجوم بودم با یه گروه از بچه های هنری رفتم کویر، بچه های باحال و خون گرمی بودن، دور آتش جمع شده بودیم و چایی می خوردیم و ستاره ها رو تماشا می کردیم، تو اون گروه پسری بود که یه پیرهن چهارخونه قرمز به تن داشت و با کسی زیاد گرم...
  6. .Mahdieh

    رمان...یا...داستان کوتاه؟!

    سلام دوستان،،،خسته نباشید* سوال این تایپک رمان ما مربوط میشه به یک انتخاب! شما ترجیحتون چیه؟ رمان؟ یا داستان کوتاه؟ !!!
  7. SAEEDEH.T

    داستان های کوتاه [تو، تویی؟]

    قهوه نمکی اون (دختر) را در یک مهمانی ملاقات کرد. خیلی برجسته و خاص بود و خیلی از پسرها دنبالش بودند؛ در حالی که او(پسر) کاملا طبیعی بود و هیچ کس به او توجهی نمیکرد! آخر مهمانی،دختر را به نوشیدن یک قهوه دعوت کرد. دختر شوکه شد! اما از روی ادب، دعوتش را قبول کرد.در یک کافی شاپ نشستند. پسر عصبی تر...
  8. haniye anoosha

    داستان کوتاه زندگی زندگی میشود | haniye Anoosha کاربر انجمن رمان ٩٨

    نام رمان: زندگی، زندگی می شود نام نویسنده: haniye Anoosha ژانر: عاشقانه، اجتماعی ناظر: *KhatKhati* خلاصه: زندگی، زندگی می‌شود؛ داستان زندگی پسری را بیان می‌کند که پس از پایان دانشگاه برای تدریس به روستایی کم جمعیت سفر می‌کند و در این بین، اتفاقی می‌افتد که باعث تغییر زندگی او می‌شود...
  9. SAEEDEH.T

    داستان کوتاه چیست؟

    *داستان کوتاه چیست؟ داستان کوتاه گونه‌ای از ادبیات داستانی است که نسبت به رمان یا داستان بلند حجم کمتری دارد و نویسنده در آن برشی از حوادث را مینویسد در حالیکه در داستان بلند یا رمان، نویسنده به جنبه های مختلف زندگی یک یا چند شخصیت می پردازد و دستش برای استفاده از کلمات باز است. به همین دلیل...
  10. SAEEDEH.T

    داستان های کوتاه فلسفی

    به نام خداوند مهـــــــربان سلام خدمت کاربران عزیز انجمن رمان 98؛ در این قسمت شاهد داستان کوتاه‌های فلسفی هستید. *لطفا از ارسال داستان کوتاه‌های تکراری خودداری کنید! *** نامه خدا ظهر يك روز سرد زمستاني، وقتي اميلي به خانه برگشت، پشت در پاكت نامه اي را ديد كه نه تمبري داشت و نه مهر اداره ي...
  11. روی سایت داستان کوتاه قبلا پرنده بودم | mk7697 کاربر انجمن رمان 98

    اسم کتاب: قبلاً پرنده بودم (I used to be a bird) نویسنده: MK کاربر انجمن رمان ۹۸ نام ویراستار: elnaz ژانر: ماجراجویی، تخیلی، اجتماعی، عاشقانه خلاصه کتاب: این کتاب درباره پرنده‌ای به نام آریک هست که توسط آدم‌ها اسیر می‌شود و به اجبار در مکانی محبوس شروع به زندگی می‌کند و اتفاقاتی را تجربه...
  12. samiar-ᶻʰᵈ

    داستان کوتاه دخترک کبریت فروش

    هوا خيلي سرد بود و برف مي باريد . آخرين شب سال بود . دختري كوچك و فقير در سرما راه مي رفت . دمپايي هايش خيلي بزرگ بودند و براي همين وقتي خواست با عجله از خيابان رد شود دمپايي هايش از پايش درآمدند . ولي تنوانست يك لنگه از دمپايي ها را پيدا كند .. پاهايش از سرما ورم كرده بود . مقداري كبريت براي...
  13. haniye anoosha

    داستانک دلم برات تنگه | haniye Anoosha کاربر انجمن رمان98

    به نام خدا نام رمان: دلم برات تنگه نام نویسنده: haniye بی حوصله چشم هایم را باز کردم، باز هم آن سکوت مزاحم بر خانه چیره شده بود. به ارومی بلند شدم، به سمت پنجره رفتم و به بیرون خیره شدم، انگار تمام شهر مرده بودند! حتی پرنده نیز پر نمیزد. دوباره سر جایم نشستم، کاری نداشتم که انجام بدهم و...
  14. Nirvana

    از پلنگ های زندگی نترسید!

    روزی پلنگی وحشی به دهکده حمله کرده بود. شیوانا همراه با تعدادی ازجوانان برای شکار پلنگ به جنگل اطراف دهکده رفتند. اما پلنگ خودش را نشان نمی داد و دائم از تله شکارچیان می گریخت. سرانجام هوا تاریک شد و یکی از جوانان دهکده با اظهار اینکه پلنگ دارای قدرت جادویی است و مقصود آنها را حدس می زند خودش...
  15. santaclaus

    آموزش نویسندگی داستان های کوتاه

    آموزش نویسندگی داستان های کوتاه همه می دانند که نوشتن یک داستان کاری راحت و ساده نیست. داستان کوتاه همانند نمایشنامه و شعر نوعی از ادبیات تخیلی ست که باید بر احساسات خوانندگان تاثیر بگذارد. ازآنجا که داستان کوتاه حاکی از تفسیر نویسنده از واقعیت است، باید به گونه ای هنری از زبان استفاده کند که...
  16. داستانک "آرزو" | mohamad_h کاربر انجمن رمان 98

    اسم: آرزو موضوع:مبارزه با مواد مخدر دیروز تولدم بود . از زندگیم خسته شده بودم .برای اولین بار مرخصی گرفتم و نرفتم سرکار . نامزدم برام کیک خریده بود ، وقتی خواستم شمع ها رو فوت کنم فقط آرزو کردم که یه اتفاقی بیفته تا باعث بشه از این لجنزاری که توش افتاده بودم بیرون بیام. صبح با صدای وانتی توی...
  17. ماه عشق

    داستان کوتاه عروس بی بی شوکت | ماه عشق کاربر انجمن رمان ٩٨

    به نام او نام داستان: عروس بی بی شوکت نویسنده: ماه عشق ژانر: اجتماعی، طنز نام ناظر:~Shine~ خلاصه: "عروس بی بی شوکت" عنوان رمانی طنز و اجتماعی‌ست که هدف از نوشتن این رمان، بیان معضل‌های تلخ اجتماعی به زبان طنز است. بی بی شوکت زنی روستایی است که به دلیل فرار از واقعیت‌های تلخ زندگی خود...
  18. داستان کوتاه دُچار | نگار 1373 کاربر انجمن رمان 98

    نام داستان: دُچار نام نویسنده: نگار 1373 ژانر: ترسناک، معمایی، علمی-تخیلی ویراستار: ES_SHIMA خلاصه: در یکی از مناطق دور افتاده در جنگل‌های آمازون، یک هواپیمای باربری حامل محموله‌ای محرمانه، دچار سانحه شده و هر گونه ارتباط با افراد آن قطع می‌شود. دو نفر از ماموران زبده‌ی سازمان سیا به صورت...
  19. *Ghazale*

    نسلِ سوخته

    نسلِ سوخته نویسنده: عبدالمجید حیاتی نسلِ سوخته رفته بودم قهوه خونه سنتی. یه جوونه اومد جلوم وایساد. پرسید چی می خورید؟ گفتم: "همون همیشگی." گفت: "من تازه اومدم. به اشتها تون وارد نیستم." گفتم: "خیله خب. یه کاسه غمپاچه، یه دیس غصه پلو، کمی حرصیجات، با یه پارچ آب "جوش". قربونت برم جلدی وردار...
  20. *Ghazale*

    غم انگیزتر از دلقکی غمگین، آیا هست؟

    غم انگیزتر از دلقکی غمگین، آیا هست؟ نویسنده: نوشین صرافها غم انگیزتر از دلقکی غمگین، آیا هست؟ از پدرش سه چیز به ارث برده بود :بدبختی،بینی گوشتی و این ساز. همیشه بعد از پایان روز یک گوشه می نشست و فکر می کرد،به ارثیه اش ،وارثی که آرزو می کرد هرگز نداشته باشد ،به خاطراتی که با پدرش داشت و...
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا