- عضویت
- 12/5/21
- ارسال ها
- 1,726
- امتیاز واکنش
- 20,469
- امتیاز
- 418
- محل سکونت
- ☁️
- زمان حضور
- 83 روز 4 ساعت 5 دقیقه
اسم این رمان رفاقت ممنوعِ.سلام شبتون بخیر
شما یه رمان این طوری خوندید؟
درمورد یه دختر بود که دوست داشت پسر باشه و لباسای پسرونه میپوشید
پدرش فوت کرده بود و مادرش کارخونه خانواده رو مدیریت میکرد یه همچین چیزی
بعد یه برادر و خواهر داشت که خارج درس میخونن
این دختره آرزو داشت توی مدرسه ی محله ی خودشون که برادرش درس خونده بود ، درس بخونه
بعد یه دفعه یکی از شریک های پدرش پیدا میشه که خلاصه باهاشون دشمن بود و میخواست کارخونه رو از دستشون بیرون بیاره (به خواهر و برادر دختره حمله کرده بود)
بعد مادرش میره پیش برادر و خواهر دختره و دختر کوچیکش رو میزاره پیش عمه اش چون دختره نمیخواست بره
دختره هم با مادرش کلی دعوا میکنه تا راضی بشه اونو توی همون مدرسه پسرونه ثبت نام کنه و آخرش راضی میشه و دختره خودشو جای پسر جا میزنه و میره توی اون مدرسه
اونجا با یه گروهی آشنا میشه که از تازه واردا متنفرن و کلی باهاشون دعوا میکنه و کلی کتک میخوره بعدش باهاشون کم کم دوست میشه و حتی باهم برای المپیاد هم ثبت نام میکنن
آخر داستان دشمن پدرشون دوباره پیدا میشه و به خاطر اینکه کارخونه رو بگیره دختره رو مجبور میکنه و باهاش ازدواج میکنه
در آخر میفهمه که کسیکه باهاش ازدواج کرده پدر یکی از اون پسراس که قبلا یکی از دشمنای اون مرد مادر پسره رو کشته
آخرش همه ی اون پسرا میفهمن که اون دختره و روز اول سال بعد مادرش اون رو مجبور میکنه مدرسشو عوض کنه
ماجراش تا همین جا بود و خلاصه فصل ۲ داشت که هنوز نوشته نشده بود وقتی که من خوندمش
و اسمش جمع بود مثل بند بازان یا ستاره سازان یه چیز اینطوری
ممنون میشم راهنماییم کنید
جلد دومش تازه توی یکی از پیامرسانا تموم شده
~♦•پیدا کردن رمانهای گمنام•♦~
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com