- عضویت
- 24/2/24
- ارسال ها
- 0
- امتیاز واکنش
- 0
- امتیاز
- 0
- سن
- 41
- زمان حضور
- 19 دقیقه
دختری به نام زهرا بود . پدرش به مردی به اسم آقا ابراهیم بدهی داشت . آقا ابراهیم وقتی زهرا را دید عاشق او شد و به جای طلبش خواست با زهرا ازدواج کند . پدر زهرا به زور زهرا را به عقد آقا ابراهیم درآورد . آقا ابراهیم با آن که زهرا را خیلی دوست داشت ولی خیلی اذیتش می کرد
~♦•پیدا کردن رمانهای گمنام•♦~
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com