خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

sanazfarsad

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
24/2/24
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
0
امتیاز
0
سن
41
زمان حضور
19 دقیقه
دختری به نام زهرا بود . پدرش به مردی به اسم آقا ابراهیم بدهی داشت . آقا ابراهیم وقتی زهرا را دید عاشق او شد و به جای طلبش خواست با زهرا ازدواج کند . پدر زهرا به زور زهرا را به عقد آقا ابراهیم درآورد . آقا ابراهیم با آن که زهرا را خیلی دوست داشت ولی خیلی اذیتش می کرد


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

میوساما

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/2/24
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
1
امتیاز
0
سن
94
زمان حضور
14 دقیقه
چند سال پیش یه رمان خوندم که الان اسمشو به یاد ندارم خوشحال میشم اگه اسم رمان رو میدونید بهم بگید خیلی ذهنمو مشغول کرده راستش رمان رو نتونستم کامل بخونم(ژانر تخیلی)نویسندش هم ایرانیه:)
رمان از این قراره که یه دختری وقتی از خواب بلند میشه میبینه همه آدمای جهان یهو مردن و خیابونا پر شدن از آدمایی که تو همون لحظه مردنو همونجا افتادن دختر داستانمون از طریق اینترنت با یه پسری که مثل خودش زندس آشنا میشه این وسط فک کنم دختره میره تهران تا پسره رو ببینه که تنها نباشه قبلش یکی از کسایی که میشناسه رو تو حیاط خونه دفن میکنه:)با پسره شروع میکنه به جمع کردن آدمای مرده ی خیابون یه روز اونا از طریق اینترنت میفهمن که آدمایی مثل خودشون هم از کشورهای مختلف وجود دارن و زنده هستن این آدما از طریق هواپیما دور هم جمع میشن ....


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • عالی
Reactions: ZaHRa

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
10,008
امتیاز واکنش
41,272
امتیاز
508
زمان حضور
312 روز 13 ساعت 40 دقیقه
چند سال پیش یه رمان خوندم که الان اسمشو به یاد ندارم خوشحال میشم اگه اسم رمان رو میدونید بهم بگید خیلی ذهنمو مشغول کرده راستش رمان رو نتونستم کامل بخونم(ژانر تخیلی)نویسندش هم ایرانیه:)
رمان از این قراره که یه دختری وقتی از خواب بلند میشه میبینه همه آدمای جهان یهو مردن و خیابونا پر شدن از آدمایی که تو همون لحظه مردنو همونجا افتادن دختر داستانمون از طریق اینترنت با یه پسری که مثل خودش زندس آشنا میشه این وسط فک کنم دختره میره تهران تا پسره رو ببینه که تنها نباشه قبلش یکی از کسایی که میشناسه رو تو حیاط خونه دفن میکنه:)با پسره شروع میکنه به جمع کردن آدمای مرده ی خیابون یه روز اونا از طریق اینترنت میفهمن که آدمایی مثل خودشون هم از کشورهای مختلف وجود دارن و زنده هستن این آدما از طریق هواپیما دور هم جمع میشن ....
رمان شروع از پایان


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: daryam1

shermena

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/2/24
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
8
امتیاز
1
سن
21
زمان حضور
1 ساعت 13 دقیقه
سلام من خیلی وقته دنبال یه رمانم یادمه که دختره عاشق فوتبال بود و به جای داداشش باشگاه میرفت و خودش شبیه پسرا میکرد و فوتبال بازی میکرد همونجا یکی از پسرا فهمید این دختره بعدش کم کم پسره عاشق دختره شد
اسمش دختر فوتبالیست بود


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: daryam1 و ZaHRa

shermena

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/2/24
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
8
امتیاز
1
سن
21
زمان حضور
1 ساعت 13 دقیقه
من دنبال یه رمانی هستم
که پسره خلبان بود و یه خواهر داشت که گمشده بود
دختره هم جزو کادر پرواز بود که تو سفر رفتن به ترکیه پسره و دختره همدیگرو میبینن و همه به دختره میگن که پسره چجور آدمیه
و دختره به شدت از پسره به خاطر معروفیتش میترسه و دختره عاشق پسرعموش که با اونا زندگی میکنه و پسرعموهه بعدا با شخصی به اسم سورمه ازدواج میکنه تنها چیزایی که یادمه همیناست☹لطفا زودتر کمک کنید مرسی
دون ژوان بود


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: daryam1 و ZaHRa

shermena

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/2/24
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
8
امتیاز
1
سن
21
زمان حضور
1 ساعت 13 دقیقه
داستان رمان درمورد دختری هست که مدرسه میره ‌توی درس فیزیک ضعیف هس توی این مسیربافردی اشنامیشه که رئيس شرکت هست وتوی حل مسئله ها کمک می‌کنه به دختره بعدازمدتی باهم ازدواج می‌کند باوجوداختلاف سنی که داشتن
اسم رمان کسی میدونه
کبوتر بود فکر میکنم


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • عالی
Reactions: ZaHRa

مهشید شادمان

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
1/3/24
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
3
امتیاز
1
سن
24
زمان حضور
1 ساعت 0 دقیقه
سلام دنبال یک رمانی هست هستم
در مورد دختری به نام شاداب هست که پدربزرگش اصرار دارد که با پسرعمویش فرزاد ازدواج کند اما او مخالفت می‌کرد و دچار یک تصادف میشود و بعد از یک ماه بهوش میاد و از ناحیه پا آسیب جدی میبیند و پدرش قصد دارد برای او راننده استخدام کند


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: ZaHRa و MaRjAn

Atena3301

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
2/3/24
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
0
امتیاز
0
سن
24
زمان حضور
20 دقیقه
یه رمان بود درمورد یه دختر به اسم ماهور پارسیان که توی خانواده ی بسیار مذهبی زندگی میکرد. بدون اطلاع دادن به خانواده اش توی شرکت مسیحا رستمی کار میکرد تا وقتی که مسیحا از ماهور خوشش میاد ولی چون ماهور علاقه ای به زندگی با مسیحا نداشته و همش اونو رد میکرده مسیحا بهش ت.جاو.ز میکنه تا ماهور رو مجبور کنه با خودش باشه.
میشه لطفا اسمش رو اگر میدونید بگید.


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

hnih

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
3/3/24
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
0
امتیاز
0
سن
20
زمان حضور
55 دقیقه
سلام وقت بخیر. دنبال اسم یه رمان هستم موضوعش اینطور بوده که یه دخترخانم مستقل که وکیل بوده بخاطر بدهی مجبور میشه با یه پسر پولدار ازدواج قراردادی بکنه وقتی قراردادشون تموم میشه اینا عاشق هم شدن و تصمیم میگیرن با هم زندگی کنن اسم این رمان و کسی میدونه؟ بگین لطفا


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

萨马维

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/3/24
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
2
امتیاز
11
سن
17
زمان حضور
9 ساعت 47 دقیقه
سلام به همگی

من دنبال یه رمان تخیلی میگردم.
توی اون رمان یه دختری بود که چشماش بفش بود تویه کشور خارجی با مادرش زندگی میکرد به دلیلی سوار هواپیما شد توی راه هواپیما سقوط کرد دختره وارد یه سرزمین دیگه شد بعد یه اتفاقاتی افتاد که مردم این سرزمین میخواستن دخترو نابود کنن بخاطر طلسم اونم فرار کرد رفت تو جنگل طلسم شده اون سرزمین همه میگفتن یه روحی اونجا هست که هرکس رفته از دستش جون سالم در نبرده اما دختر با اون آشنا میشه روحه درواقه یه پسری بوده که فکر کنم بخاطر عشق سابقش طلسم شده
یه جای دیگشم که یادمه دختر برا باطل کردن طلسم اون سرزمین باید دنبال یه اژدها که تو دریا زندگی میکنه میرفته تو مسیر بایه دزد دریایی آشنا میشه اون کمکش میکنه مثل اینکه اژدهاهم یه پسره طلسم شده بوده عاشق دختره میشه بخاطرش جونشو از دست میده
آخرشم دختره و اون پسره که طلسم جنگل بوده عاشق هم میشن طلسم باطل میشه و اینام باهم زندگی میکنن پیش مادر دختره
یه نکته دیگشم اینه که داستان یه جادوگر بدجنس داشته.


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: ZaHRa
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا