رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
...نخست نگاهبان و نزدیک این بانو و مهراز هیلدا باش، سپس تا روزها یا شاید ماهها از من و پیامرسانی بر من دور باش، تا آن رهرو گزند را دریابی و همراهش باشی.
سپیده دم
کلبهی پدرام لین
***
کهتران: انسانهای عادی بدون نیروی فراطبیعی
هم: همه
نیکاو: شفاف
یکایک: ناگهان
انگبین: عسل
#تیرالین
#دم_نیک_پی
...پهلوها را به نرمی نوازشهای شیدایی میدرّند و سرانجام، سرما و سیاهی درونشان را به نام پیشکشی بیهمتا و سزاوار به دگران میدهند.
زیباست و گوارا؛ نه؟
و ما برای این دستخونِ باشکوه، به دوریان زیباروی هم نیازی نداریم؛ تنها زبانی نرم و ادب دانی.
#تیرالین
#یخ_و_میخ
#تیغ_آفتاب
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
...بدرودی بر دیو سپیدروی دماوند زندگی، لَبخندی بر آفتاب برخاستهی زندگی پسین، میانی خمیده از ناهوشی، قامتی راست از نیروی اهورایی و بیباکی و بیباکی.
#تیرالین
#یخ_و_میخ
#تیغ_آفتاب
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. شاهنامه نویسی: نوشتن داستانهای اسطورهای
...به راهی که خودش میداند، دستکم تا سپیدهی فردا به درازا خواهد کشید، در خواب رفته است.
آه، نگاهبان ادوارد! گذشته از مهراز خفته و انجمن دراز پدرام لین و تیرانا الن، شما سخنی را از یاد به در نکردهاید؟
***
باری پسین: باری دیگر
درون رَوی: ورود
نمانشانی: ظاهربینی
باری: به هر حال
#تیرالین...
...آن سوی میز را نشان میدهد و دنباله:
- نخست برنشینید! پس سخن خواهیم گفت و شما نیز به سامان خواهید شد.
***
کُنه: هویت
فرودتر از آنها: پایینتر از آنها
فرود زر: پایینش طلایی
از هفت روزگار رستهی مهتر: اشراف زادهی از هفت دولت آزاد
چشمان میانه: چشمان متوسط
مهربان (اینجا): آقا
#تیرالین
#دم_نیک_پی
...میآید و میگوید:
- آن دختران مهتر هم تاکنون کاری ناشايست از پیش نبردهاند.
سام با لَبخندی در سوی چپ چهره با دیدار لَبهای خشک هری، کوزه را برمیدارد، به نزدیکش و در آن سوی روشنگر مینهد و میگوید:
- شمارِ* انجمن به آن مهتران نیز خواهد رسید.
***
روشنگر: شمع
شمار: حسابرسی
#تیرالین
#دم_نیک_پی
...شاید به بیمهریات انار پارهپاره پرتاب کردم و برفتم؛ که نامآوران از برند، کسانی این چنین، تنها شیدایی به رنج و پَستی و ناپاکی خواهند.
#تیرالین
#افسانههایآرتوری
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. هورنژاد: زیبا
۲. گسستن انار و انار پارهپاره اشاره به احساسات...
...که میشناسی...
به چشمان مهراز درمینگرد.
- هیچگاه بار آن نمیدهند، کنه راستین داستانها را بر ما آشکار کنند.
و دمی پس از این سخن، ملورین خیره بر پس مهراز میماند، نا این هیلدا زاده نیز روی میگرداند و نگار چیست؟
***
کهتران(اینجا): انسانهای فاقد نیروی فراطبیعی
رایزنی: مشورت
#تیرالین
#دم_نیک_پی
...در سـ*ـینهات، همانجا که اهورایش اهریمن از درب برانده و تو اینجایی، همان جای که به روزها مهر و مومش کرده بودم و کس و بیکس بار نداده بودم!
#تیرالین
#یخ_و_میخ
#پیچ_و_خم_دنج
#دل_نوشته
_______________________________________
1. جهان گردان: کسی که جهان را تغییر میدهد
۲. نیکاو: صاف
۳. جوهر...
...است که از کجا میآییم؛ که راستی ما در آن است، که به کجا میرویم."
میتوانم آیین دادگاهان را بهجای آورم که از آن ترس دیدارت و گامی که هرگز برنداشتم، به پشیمانی آدم و حوا از خوردن سیب بهشتی نیستم، و اگر مرا تنها این آموزه بودی، خشنودم و پیوسته به نیکیات همی یاد کنم.
#تیرالین
#دل_نوشته...
...و مهربانش...
رکسانا کلافه به او چشم میدوزد و سخنش را میدرد:
- بازرس کلاری! این بار خواهشتان بیهوده و بی سرانجام است. آن سرانی که سخنش میگویم، بازی بازار و بهار* نیستند؛ من نیز هیچگاه از آنان نبودهام، که بتوانم به نیکویی سخن از ایشان بگویم.
****
بهار (اینجا): مهمانسرای بهار
#دم_نیک_پی...
...و همانگونه که گویی با خود سخن میگوید، دم میزند:
- گمان ندارم پرچمداران او را بر آن گماشتهاند، که در روزگار آشفتگی، بیش از پیش ریسمان و نخ درهم پیچد.*
***
گستردگی و آسودگی: صمیمیت
تاجدار کنایه از بانو
بیش از پیش ریسمان و نخ درهم پیچد: اوضاع را از آنچه هست، پیچیدهتر کند.
#تیرالین
#دم_نیک_پی
به نام آن که ریشه در خاک نهاد و گل پرورید
این نیز نامهای نانوشته و مُرده از کرانی دگر است به آنان که هرگز نمیخوانند.
پس اینک که هرگز به قلم تیرالین چشم نمیدوزید، آسودهتر مینویسم و بیباکتر. "شاید روزی تنی از نیکان، سخن امروزم را پیشکشتان کند و آن روز است که دلتان به ریشریش پنبه...
...روزهای روز است، تو را در میان همان پلهای آتشین، گلسرخ و نام و رنگی که هرگز نبود، رها کردهام؛ نفرینی از تبار آتش در دل ندارم و سودای دیوانه خواندن و سپردنت به دود و تیغ!
#تیرالین
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. کف زدن با خورزادگان: وقت گذرانی موقت با...
...به آرامی سر خم میکند و میگوید:
- درود! بهر چندی پیش، پوزشمندم!
هری که در میانه ایستاده است و نمایش گون چشم در دکان میگرداند، از برای پاسخ لَب میگشاید، که شاهزاده سامیار در سوی چپ دکان و دست راست بر برگ گل، میگوید:
- گزندی نبود.
***
چشم زده: جلب توجه
دِی: دیروز
مهربان: پدر
#تیرالین...
...و تنها به رنج دربرتگرفتم، تا از آن دیوانگان دورت کنم و به روشنیات رسانم.
باری، پس از سالها، این سوگند و پوزش من بپذیر که به سوگندی دگر، هرگز در میان آن اهریمنان رهایت نمیکنم؛ زیبای من!
#تیرالین
#به_هیچ_کس
#TO_NO_ONE
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. هموخ: هیزم
...که به هرگون درمیگذرد. و همانگونه که او بگفت، ما از تبار یکدیگر نیستیم و هیچگاه همتا و همراه هم نخواهیم بود.
برای هزارمین بار بدرود، ای هیچکس نخست و پایان زندگی!
#تیرالین
#به_هیچ_کس
#TO_NO_ONE
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. دی: دیروز
2. اژدیدهاک: ضحاک
...بزم نقابداران است؛ دلهای بسیارش خواهد گسست، دیوانهی نه چندان کمش فرزانه خواهد شد و سرنگون[4] و ما اینجا به قلم، ژرفای خونش جستجو میکنیم.
#تیرالین
#یخ_و_میخ
#تصویر_دوریان_گری
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
_______________________________________
۱. دویم: دوم
۲. دستخون مجاز از ماجرای پُرپیچوخم...
...از شگفتی و پرسش بدو مینگرد، که باری دیگر ولی با لَبخند، لَب میگشاید:
- اکنون که رویارویم ایستادهاید، میدانم چرا آرتور بس دیوانه و والهی دخت الن است.
***
ناکام از میان: نرسیده به کمر
مینماید: نشان میدهد
مژگان میانه: مژگانی با تعداد و اندازهی متوسط
ناباوری: بی اعتمادی
#تیرالین...
...نوشیدنیهای جشنهای باستانیست و اگرش آهنگ بدرود داشته باشم، بار آن میدهم، که گام به گام جان و تَنَش را از بر کنم؛ پس به بدرود گرایم!
#تیرالین
#یخ_و_میخ
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
#Blank_space
#Taylor_Swift
_______________________________________
۱. شکنهایت از دلم در میگذرد: در دلم موج میزنی...