رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
...و بانگ دم میزند:
- ای افسونگر پَستِ خودکامه! چگونه توان آن داشتی...
میز را به زخم پای کنار میزند و چندان چنگوار سوی افسونگر میشود، که گریبانش گیرد.
- خواهش آن مادر را بنگری و هیچ نکنی، هان؟!
***
1: برگرفته از شاهنامهی فردوسی
2: مانند یوزپلنگ
3: چهره و میانش را رنجور ساخته
#تیرالین...
...باری! اکنون به قلمروی یگانهی خویش بازگشتهام، تا مگر پرده از ماسهای راستین دل بردارم.
قلمدار پیوستهی این نوشتههای ناسو با مردم کهتر¹، تیرالین بوده و هست!
همان که به خواست خویش و خدیوش، از دل اقیانوس بیباکی زاده شد.
همان که پس از پیمودن راه غبارآلود دل به سوی شاهی به نام²، پایکوبی...
...پیغامم بداده، که تو دل در دام چشمان آهویی دیگر بنهاده و از پیاش، چون شکارچیان شاهنشین دام و تور افکندهای!
پس ای تیغِ بر شکاف! چگونهات تیرالین در پسافکن این نمایش خیمه شب بازی، یاریگری یگانه باشد، مادامی که سکههای سیاهت سر و دستم بر گِل زخم و خون بِسِرشت و هنگامهای که آهویت تو را...
...در ژرفای بزمهای بهاری⁴ به یاری جاودانه و پاکآیین در رسی. به راستی نمیتوان در ژرفای دوزخ پر آتش، بر گلی یاس و همیشه سبز در رسید. "
#تیرالین
#بزم_خون
#تیغ_و_شکاف
#دل_نوشته
#جوهر_هزارتو
1: باقیمانده
2: سوزاندم
3: کهن الگوی زنانهای که به الههی خرد و تدبیر مشهور است.
4: موقعیتهای...
...نمیگوید دیوانه و هواخواه بانوی نوزده سالهی دربار الن باید؟! از چه هنگام دلدادگی با نیرنگ درآمیختهاست؟! و چرا بانو کسانی پس از گفتن آن داستان خونبار از افسونگر یک چشم، این نامه را به او داد و بدان سان بدرودش بگفت؟! و اکنون او جگومه نشان آن مهتر خیرهسر را دریابد؟
شامگاه
****
#تیرالین...
...اینبار نیز بگذار با تَر کردن دو لَب از جامِ پروا، گامی دیگر از سنگ رود آشنایی برداریم و به خویش بازگشتهات دریابم، که در هنگامهی تیر کشیدن بر کمان، یک دستت بر سر شانه و دست دیگرت بر کمانم خانه کرده باشد؛ ای دلبرم، تیغ و شکاف!
#تیرالین
#بزم_خون
#تیغ_و_شکاف
#دل_نوشته
#جوهر_هزارتو
1...
...جام دوری درازگاهت بر زبان مران، و با من پیمان ببند که در هنگامهی بازگشت، به فرود درخت صنوبر دشت شادی بر دیداری دوباره و تازه خواهیم رسید!
#تیرالین
#فرشتهی_پاییزی
#جوهر_هزارتو
#دل_نوشته
1: استعاره از چشمان
2: شنوا
3: روژمان در لغت به معنای اندیشهی نورانیست؛ ولی در این متن به معنای...
...این دلباختگی نایاب و پردهدار را پاس دار و پا به پایم گام بردار و پای کوب، تا مگر دست سرنوشت در روزی زیباتر بر دروازهی پایانمان برساند.
#تیرالین
#بزم_خون
#تیغ_و_شکاف
#دل_نوشته
#جوهر_هزارتو
1: خون بنشسته بر مچ اشاره به رفتار و کردارهای رایج و معمول در میان جوانان دارد که از قضا عیب و عار...
...مهتر از این، که مهربانوی دِی ماهی ما آنِ قلم و جویای پیچ و خم فراطبیعان است؛ که نیکان گفتهاند، این والا منشان کیهان را به گونهای دگر، ژرفتر و زیباتر میشناسند و نیکتر از برآناند، که کجای و پیش کدام کس گستردهخوی باشند.
پس زاد روزت مبارک، درخشش چیرهی زمستانی!
#تیرالین
#جوهر_هزارتو...
...بانویی به سرشت عطران زمینزاد، آغشته بر جوهر مهر ناب پروردگار، در پی یاس در هر خم و صاف و تب و تاب نیروبخش تَن؛که فرزند دویم مادر زمستان، بهمنش این پیشکش پذیرفت و زادروزش به نام جوهر خویش زد.
پس زادروزت به نکویی و شادی، بانوی ریحان و یاس!
#تیرالین
#جوهر_هزارتو
#دل_نوشته
۱: رنگارنگ
۲: بااحساس
...آ*غو*شی باز و از سر نیک بختی پذیرفته، خوش گیسویی که به یادش میتوان بوی ناب شکوفه های بهار را شنید، بانویی جوان و شایسته از دیار زمستانهای سرد مهمان نواز و دوستی از دروازه ی راستی و آراسته بر تاج همدمی و بردباریزاد روزت به نیکی، شاهدخت کوشک بهار به پادشاهی فروردین!
#تیرالین
#جوهر_هزارتو...
...جشنها میگیریم و پاسداریم؛ چرا که آن حقهی سرخ و گران، مرجان بهارسرشت ماست، که ایزدش بار گران بر دوش نگاهبان آتش² بنهاد و بر ما پیشکش کرد.
#تیرالین
#جوهر_هزارتو
#دل_نوشته
1: خداداد، موجودات خدایی؛ ( اینجا) اشاره به مراحل تولد و باور مذهبی که میگویند انسانها در عالم زرع به دعوت خدا برای...
...آرام داری؛ دیگر چگونه بگوییم، که تو تیمار روزهای خوش و ناخوش دوستانی!
گرچه، پیوسته غبار اندوه خویش را نهان میداری، و آری! از این سوی به پاییز مانندی.
و با این بس، شایستهی ستایشها و جوهرهای بسیار بر کاغذی، زیبای استوار!
زادروزت مبارک، دخت مهر ماه، نوهی پاییزان!
#تیرالین
#جوهر_هزارتو...
...بانویی پر مهر، دل سپرده بر جوهر رنگش و نیز نمادی از زانو زدنهای خدیو پرستان بر درب بارگاه ایزدی باشد و ما را گل شکفتن، پای کوفتن و خندیدن از بایستها باشد.
پس زادروزت به نیکویی، ای زیبندهی میانی فرشتهی پاکی!
#تیرالین
#جوهر_هزارتو
#دل_نوشته
1 و 2: اشاره به اینکه تولد در روزهای میانی ماه است
...باری دیگر، هیس! او همدم شاید و باید³ آن دخت چند رنگ و پهلوست، که کوزهگری تو را در پاییز از بر میبخواند⁴!
پس با این سخنان نه چندان گوارا، تیرالین را دربایست است که با غباری تیره و دلکُش در گلو و سینِه، از بزم سوگلان به چاشنی یاران بگریزد و بهر جان دوباره، بر تیر و کمان به زیور تیغِ آب⁵...
...میزند.
به فرمان بازرس آرام هیلدا برای فراخواندن بانو رکسانا، جامهی بازرسی در سویی نهاد و چون دانشآموزی کهتر و پرشور، در پی آموزگار، به سوی بازار ویانا و آن دکان آمد.
***
1: کامل
2: مویی که از رو ولی تکه تکه بافته شده است.
3: وارسته: شایسته
4: اشاره به تنه زدن افراد به هری
#تیرالین
#دم_نیک_پی
...من آرزوی سخن گفتنش به لَخت¹ در پرتوی روشنی اردیبهشت را در سینِه دارم و نکوتر آنکه میتوانم گریخته از نیش مار دگران به این دیوکامی رسم."
تیرالین این سخنها را در فروزهی² دلباختگی بهر تو، بر لوح اندیشه میکشید، تا مگر این مهر پرورده در دل رنج کهتر³ کشد و او را از همنشینی با شاه بردباری دور...
...آن دیوانهی بیدل، دلدارِ منِ خون دل است و شورَش بر زرّ خِردِ سوگلان میندهم! ]
و با این هزار هزار نوای سرگردانی، پروا و شور چکیده از عطر نوجوانی، مرا از سرانجام و ریشهداری این بزم، تو و شورَم آگاهی مینیاید، که نیاید!
#تیرالین
#بزم_خون
#تیغ_و_شکاف
#دل_نوشته
#جوهر_هزارتو
1: منظور یاس و قاصدک...
...آری، میماند!
اینبار آهسته آهسته سرش را برمیآورد و لَبان خویش را تَر میکند.
***
1: ظاهر پاک و خوب
2: اشاره به دو رنگ بودن موهای پدرام؛ کنایه از پدرام.
3: مگر چه موضوع بخصوص دیگری میتوانست باشد!
4: شمشیری که در اثر جادو و ناگهانی در دست پدرام ظاهر شد.
5: گوی استعاره از چشم
#تیرالین
#دم_نیک_پی