- عضویت
- 24/7/18
- ارسال ها
- 1,239
- امتیاز واکنش
- 26,385
- امتیاز
- 373
- زمان حضور
- 16 روز 13 ساعت 49 دقیقه
نویسنده این موضوع
بولینگ،یک مشت جنس مذکر کنار هم جمع شده و توپ را به سمت ده عدد شیشه شیر پرتاب می کردند...تنها برداشتی که می توانستم در آن لحظه از بولینگ داشته باشم ، همین بود.کیاوش سریع کت اسپرتش را در آورد و به سمت یک میز قرمز رنگ که شبیه پذیرش بود، رفت.آرنجش را به میز تکیه داد و گفت:
- سامیار...کوشی دادا؟
انتظار داشتم سامیار یک پسر تقریبا هم قد و هم...
- سامیار...کوشی دادا؟
انتظار داشتم سامیار یک پسر تقریبا هم قد و هم...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان این مرد ویران است | سنآتور[SheRviN DoKhT] کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com