- عضویت
- 24/7/18
- ارسال ها
- 1,239
- امتیاز واکنش
- 26,385
- امتیاز
- 373
- زمان حضور
- 16 روز 13 ساعت 49 دقیقه
نویسنده این موضوع
همین که در را باز کردم، صدای البرز را شنیدم:
- سام ما الان فقط یه شرکت واردات کننده ی لنز و عینک هستیم.نظرت چیه یه شرکت بشیم تحت لیسانس آلمان؟
هه،خیال باف که می گویند یعنی البرز! البرز که روی مبل نشسته بود و رو به روی من بود،تا من را دید حرفش را خورد و با لبخندی که ظاهری بودنش را عمیقا حس کردم گفت:
- به الی جان
الی جان...مردک دیوانه...
- سام ما الان فقط یه شرکت واردات کننده ی لنز و عینک هستیم.نظرت چیه یه شرکت بشیم تحت لیسانس آلمان؟
هه،خیال باف که می گویند یعنی البرز! البرز که روی مبل نشسته بود و رو به روی من بود،تا من را دید حرفش را خورد و با لبخندی که ظاهری بودنش را عمیقا حس کردم گفت:
- به الی جان
الی جان...مردک دیوانه...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان این مرد ویران است | سنآتور[SheRviN DoKhT] کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: