خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

crying_lollipop

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/1/24
ارسال ها
176
امتیاز واکنش
1,249
امتیاز
118
سن
24
زمان حضور
1 روز 20 ساعت 37 دقیقه
نویسنده این موضوع
رها اشاره‌ای بهم کرد:
- دارم نت رو خاموش می‌کنما!
یک استیکر قلب برای سیاوش فرستادم:
- خاموش کن‌.
از برنامه خارج شده و موبایل را درون کیفم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ سودای خیال | crying_lollipop کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Mitra_Mohammadi، Tiralin، YeGaNeH و 6 نفر دیگر

crying_lollipop

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/1/24
ارسال ها
176
امتیاز واکنش
1,249
امتیاز
118
سن
24
زمان حضور
1 روز 20 ساعت 37 دقیقه
نویسنده این موضوع
تلفن رو سمت ضریح طلایی رنگ گرفته و کمی منتظر ماندم. آینه‌کاری های سقف و دیوار ها به زیبایی جلوی چشم‌هایم خودنمایی می‌کردند و حس آرامش و شادی در درون قلبم شروع به حرکت می‌کرد. بعد از چند ثانیه موبایل را دم گوشم برگرداندم:
- قبول باشه....

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ سودای خیال | crying_lollipop کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Mitra_Mohammadi، Essence، Della࿐ و 6 نفر دیگر

crying_lollipop

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/1/24
ارسال ها
176
امتیاز واکنش
1,249
امتیاز
118
سن
24
زمان حضور
1 روز 20 ساعت 37 دقیقه
نویسنده این موضوع
سرم را تکان دادم. رها و زن‌عمو مشغول خواندن نمازشان شدند؛ اما من چون دلیل شرعی داشتم، یک گوشه نشسته و به دیوار کاشی کاری شده سرد تکیه دادم و به رفت و آمد زیارت‌کنندگان نگاه کردم.
***
هنوز برای رفتن به خانه زود بود و...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ سودای خیال | crying_lollipop کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • عالی
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: Mitra_Mohammadi، Essence، Della࿐ و 6 نفر دیگر

crying_lollipop

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/1/24
ارسال ها
176
امتیاز واکنش
1,249
امتیاز
118
سن
24
زمان حضور
1 روز 20 ساعت 37 دقیقه
نویسنده این موضوع
موبایل را بر روی حالت سایلنت قرار داده و بعد از چند دقیقه درون دست‌هایم شروع به لرزیدن کرد. لـ*ـب پایینی‌ام را به دندان گرفته و دکمه‌ی اتصال را لمس نمودم. موبایل را کنار گوشم قرار داده و با کشیدن نفس عمیقی به او نشان دادم که به حرف‌هایش گوش می‌دهم:
- سلام عزیزم،...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ سودای خیال | crying_lollipop کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: YeGaNeH، Mitra_Mohammadi، Essence و 6 نفر دیگر

crying_lollipop

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/1/24
ارسال ها
176
امتیاز واکنش
1,249
امتیاز
118
سن
24
زمان حضور
1 روز 20 ساعت 37 دقیقه
نویسنده این موضوع
بعد از دیدن عکس نوشت:
- وای تو واقعا مثل یه فرشته پاکی... خدا به حرف دلت گوش می‌ده... حتما واسه هر دوتامون دعا کن.
- با این حرفات خجالتم می‌دی؛ ولی با این حال خوشحالم. فردا تعطیله...هورا......

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ سودای خیال | crying_lollipop کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، Mitra_Mohammadi، Essence و 6 نفر دیگر

crying_lollipop

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/1/24
ارسال ها
176
امتیاز واکنش
1,249
امتیاز
118
سن
24
زمان حضور
1 روز 20 ساعت 37 دقیقه
نویسنده این موضوع
به رها که هنوز در عالم خواب به سر می‌برد چشم دوخته و به طبقه‌ی پایین رفتم. با لبخندی شماره‌ی موبایل سیاوش را با تلفن ثابت خانه‌مان گرفتم و منتظر ماندم. بعد از چند ثانیه‌ای طولانی گوش‌دادن به آوای انتظار موبایلش، بالاخره صدایش درون گوشم طنین‌انداز شد:
-...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ سودای خیال | crying_lollipop کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، Mitra_Mohammadi، Essence و 6 نفر دیگر

crying_lollipop

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/1/24
ارسال ها
176
امتیاز واکنش
1,249
امتیاز
118
سن
24
زمان حضور
1 روز 20 ساعت 37 دقیقه
نویسنده این موضوع
بعد از قطع کردن تلفن، سریع به طبقه‌ی بالا رفته و داخل اتاقم شدم. تونیک قرمز رنگی بر تن داشتم که بلندی آن تا روی زانو می‌رسید. ساق شلواری مشکی رنگی هم به پا داشتم. فقط مقنعه‌ای مشکی بر سر گذاشته و در حالی که چادرم را در مشتم گرفته بودم، با دو از پله‌ها پایین آمده و پیتزای آماده شده را از ماکروویو خارج...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ سودای خیال | crying_lollipop کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، Mitra_Mohammadi، Essence و 6 نفر دیگر

crying_lollipop

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/1/24
ارسال ها
176
امتیاز واکنش
1,249
امتیاز
118
سن
24
زمان حضور
1 روز 20 ساعت 37 دقیقه
نویسنده این موضوع
شانه به شانه‌ی یک‌دیگر گام برداشته و داخل محوطه‌ی پارک شدیم. بعد از گذشتن از سنگ‌فرش های کف پارک، به جاده‌ی آسفالتی رسیدیم که کمی جلوتر به یک استخر بزرگ منتهی می‌شد. لـ*ـب پلکان پهن استخر با فاصله‌ی سه وجب از هم نشستیم. سوز سردی از لا‌به‌لای شاخه‌‌های برهنه‌ی درختان می‌وزید و من حتی لباس گرم زیر چادرم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ سودای خیال | crying_lollipop کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، Mitra_Mohammadi، Essence و 5 نفر دیگر

crying_lollipop

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/1/24
ارسال ها
176
امتیاز واکنش
1,249
امتیاز
118
سن
24
زمان حضور
1 روز 20 ساعت 37 دقیقه
نویسنده این موضوع
به آرامی انگشتر را درون انگشت حلقه و انگشت وسطی‌ام کرد و همان لحظه از تماس نوک انگشت‌هایش انگار جریان برق به بدنم وصل کرده باشند، ضربان قلبم بالا رفته و گونه‌هایم داغ شدند. به انگشتر طلایی رنگ با نگین‌های درخشان درون انگشت‌های ظریفم خیره نگاه کردم. خیلی به دستم می‌آمد. سیاوش با لبخند نگاهم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ سودای خیال | crying_lollipop کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، Mitra_Mohammadi، Essence و 6 نفر دیگر

crying_lollipop

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/1/24
ارسال ها
176
امتیاز واکنش
1,249
امتیاز
118
سن
24
زمان حضور
1 روز 20 ساعت 37 دقیقه
نویسنده این موضوع
پیتزا را با احتیاط تمام برش زده و یک قاچ مثلثی از آن را جلو روی سیاوش گرفتم:
- خب، بخور ببین چطور شده.
تیکه پیتزا را از دستم گرفته و آن را جلوی دهان خودم نگه داشت. با تعجب نگاهش...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ سودای خیال | crying_lollipop کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • عالی
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: YeGaNeH، Mitra_Mohammadi، Essence و 6 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا