نویسنده این موضوع
#پارت329
خریدها را روی کانتر گذاشته و به رد کیسههای خرید روی دستم نگاه میکنم. کاملا قرمز شده بود.
- گفتم چندتاشو بده من، ببین دستاتو چیکار کردی؟
صدای پر از حرصش در کنارم، باعث میشود سر بلند کرده و به اویی که دست به کمر با اخم نگاهم میکرد، نگاه کنم. قیافهی بامزهاش باعث میشود، دلم بخواهد همین الان میان...
خریدها را روی کانتر گذاشته و به رد کیسههای خرید روی دستم نگاه میکنم. کاملا قرمز شده بود.
- گفتم چندتاشو بده من، ببین دستاتو چیکار کردی؟
صدای پر از حرصش در کنارم، باعث میشود سر بلند کرده و به اویی که دست به کمر با اخم نگاهم میکرد، نگاه کنم. قیافهی بامزهاش باعث میشود، دلم بخواهد همین الان میان...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
بـــــــرگزیده رمان فوبیا | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com