خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

نظرتون در مورد رمان؟

  • عالی

    رای: 19 95.0%
  • خوب

    رای: 1 5.0%
  • متوسط

    رای: 0 0.0%
  • بد

    رای: 0 0.0%

  • مجموع رای دهندگان
    20

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,294
امتیاز واکنش
15,576
امتیاز
373
زمان حضور
71 روز 13 ساعت 47 دقیقه
نویسنده این موضوع
در این زمان که این دو گرم صحبت بودند، لاریسا مقابل اورسولا بر روی یک تکه سنگ، بر روی زمین می نشیند.
اورسولا با لبخند شروع به توضیح دادن می‌کند:
- تو گفتی یه موجود تاریک تو وجودت...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان مانوی | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Tiralin، Sajede Khatami، Fatima_sh و 12 نفر دیگر

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,294
امتیاز واکنش
15,576
امتیاز
373
زمان حضور
71 روز 13 ساعت 47 دقیقه
نویسنده این موضوع
اورسولا با لبخند می‌گوید:
- چون تو اون قدر قدرتمندی که یه طلسم ساده نمی‌تونست جلوی اون قدرت رو بگیره. تو فقط نیاز به یه تلنگر داشتی که باز بیرون بیاد و طلسم رو بشکنه.
اورسولا بلند می‌شود و رو به روی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان مانوی | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Tiralin، Sajede Khatami، Fatima_sh و 12 نفر دیگر

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,294
امتیاز واکنش
15,576
امتیاز
373
زمان حضور
71 روز 13 ساعت 47 دقیقه
نویسنده این موضوع
با وحشت چشمانش را باز کرد و به اورسولا رو به رویش خیره شد. نفس نفس می‌زد و توان حرکتی در خود نمی‌دید. اشکش چکید و زمزمه کرد:
- چطور ممکنه اون من باشم؟ یعنی این قدر بی‌رحمم؟
اورسولا دستش را در دست می‌گیرد:
- چون تو کنترلی روی اون نداشتی. وقتی باهاش یکی بشی می‌تونی کنترلش کنی.
لاریسا با بغض می‌گوید:
- اگه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان مانوی | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Tiralin، Sajede Khatami، Fatima_sh و 11 نفر دیگر

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,294
امتیاز واکنش
15,576
امتیاز
373
زمان حضور
71 روز 13 ساعت 47 دقیقه
نویسنده این موضوع
به هامان نگاه می‌کند و با بغض می‌گوید:
- دستام پر از خون بود، خون کسایی که کشتم.
این حقیقت که همه‌ی آن کار‌ها را خودش انجام داده نه موجودی در وجودش، داشت او را از پا در می‌آورد. دیگر تحمل این همه فشار را نداشت.
هامان دستش را در دست می‌گیرد و همان موقع اورسولا می‌گوید:
- باید قدرتت رو باور کنی لاریسا؛ اون...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان مانوی | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Tiralin، Sajede Khatami، Fatima_sh و 10 نفر دیگر

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,294
امتیاز واکنش
15,576
امتیاز
373
زمان حضور
71 روز 13 ساعت 47 دقیقه
نویسنده این موضوع
سریع بطری را از او می‌گیرد و در چرمی بطری که به واسطه یک مستطیل چرمی به وسط آن، وصل شده بود را بیرون کشید و بطری را بالا برد و با ولع آب را بلعید. خنکی آب، زمین خشکیده گلویش را طراوت بخشید. آن قدر با عجله بطری را بالا برده بود که مقداری آب فراری، از کنار لبه‌های لـ*ـبش به پایین جاری شده و بالاتنه لباسش را خیس...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان مانوی | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Tiralin، Sajede Khatami، Fatima_sh و 10 نفر دیگر

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,294
امتیاز واکنش
15,576
امتیاز
373
زمان حضور
71 روز 13 ساعت 47 دقیقه
نویسنده این موضوع
در کوچه‌های تنگ و تاریک دوشادوش یکدیگر قدم برمی‌داشتند و صدای کفش‌های چرمی‌اشان، همانند یک ناقوس در مغز پر از پیچ و خم لاریسا نفوذ می‌کرد و او را از فکرهایی منفور بیرون می‌کشید.
از کوچه تنگ و تاریک بیرون رفتند و پا در یک کوچه بزرگ‌تر گذاشتند. صدای بلند...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان مانوی | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Tiralin، Sajede Khatami، Fatima_sh و 10 نفر دیگر

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,294
امتیاز واکنش
15,576
امتیاز
373
زمان حضور
71 روز 13 ساعت 47 دقیقه
نویسنده این موضوع
موسیقی قطع می‌شود و همه نگاهشان به سمت مرد لاغر با موهای ژولیده و صورت پر از مو کشیده می‌شود. صدای یک مرد دیگر در گوشه‌ای از میخانه سکوت را می‌شکند:
- باز چی می‌خوای بگی آرس؟
آرس با سکسکه‌ای شروع به...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان مانوی | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Tiralin، Sajede Khatami، Fatima_sh و 10 نفر دیگر

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,294
امتیاز واکنش
15,576
امتیاز
373
زمان حضور
71 روز 13 ساعت 47 دقیقه
نویسنده این موضوع
هامان از صورتش عرق سرریز می‌کند و دستان عرق کرده‌اش، دسته شمشیر را محکم میان خود گرفته‌اند؛ آن قدر محکم که شکل دسته شمشیر بر روی کف دستش قرمز شده بود.
با یورش دوباره مرد مقابلش، سریع شمشیر را بالا گرفته و حمله‌اش را دفع می‌کند. دوباره و دوباره حمله...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان مانوی | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Tiralin، Sajede Khatami، Fatima_sh و 10 نفر دیگر

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,294
امتیاز واکنش
15,576
امتیاز
373
زمان حضور
71 روز 13 ساعت 47 دقیقه
نویسنده این موضوع
با شدت به سمت عقب کشیده شد. با حس چیزی روی دستش، چشمانش را باز کرد. هامان را مقابلش می‌دید که هنوز دستش را سفت چسبیده بود و نگران نگاهش می‌کرد. سرش را چرخاند و با دیدن چاقو در دستش، آرام رهایش کرد. صدای برخوردش با کف چوبی، در گوشش پیچید. نگاهی به دستان خونینش انداخت. برعکس همیشه اصلا از این‌که دستانش...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان مانوی | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Tiralin، Sajede Khatami، Fatima_sh و 10 نفر دیگر

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,294
امتیاز واکنش
15,576
امتیاز
373
زمان حضور
71 روز 13 ساعت 47 دقیقه
نویسنده این موضوع
با لبخند نگاهش را از صورت مبهوت پارسیس گرفت و به هامان داد و گفت:
- هنوز باورش نشده.
هامان می‌خندد و می‌گوید:
- راستش منم کم کم دارم شک...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان مانوی | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Tiralin، Sajede Khatami، Fatima_sh و 10 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا