نویسنده این موضوع
لاریسا آرام عقب میکشد و لبخند میزند. هامان با لبخند میگوید:
- تو همیشه من رو جادو میکنی.
لاریسا بلند میخندد و هر دو به سمت اورسولا میروند. اورسولا سریع بلند میشود و میگوید:
- مثل این که لاریسا کارش تو متقاعد کردن خیلی خوبه؛ پس، فردا کنار رودخونه هم رو میبینیم.
قبل از آنکه کسی بتواند چیزی بگوید،...
- تو همیشه من رو جادو میکنی.
لاریسا بلند میخندد و هر دو به سمت اورسولا میروند. اورسولا سریع بلند میشود و میگوید:
- مثل این که لاریسا کارش تو متقاعد کردن خیلی خوبه؛ پس، فردا کنار رودخونه هم رو میبینیم.
قبل از آنکه کسی بتواند چیزی بگوید،...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان مانوی | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: