- عضویت
- 3/2/22
- ارسال ها
- 258
- امتیاز واکنش
- 1,517
- امتیاز
- 178
- محل سکونت
- نورِماه!
- زمان حضور
- 2 روز 16 ساعت 38 دقیقه
نویسنده این موضوع
شال مشکی رنگم رو از روی سرم برمیدارم، دستی به موهای کراتین شدهم میکشم و به سمت بخاری کنار تلوزیون میرم.
دستهای کشیده و گندمیم رو روی بخاری میگیرم و شونم رو به دیوار کنارم تکیه میدم.
یک صدای مردونه توی سرم مدام پخش میشه:
- بالاخره پیدات کردم!
لـ*ـبهام بیاراده به خنده باز میشن و سریع دستم رو روی دهنم...
دستهای کشیده و گندمیم رو روی بخاری میگیرم و شونم رو به دیوار کنارم تکیه میدم.
یک صدای مردونه توی سرم مدام پخش میشه:
- بالاخره پیدات کردم!
لـ*ـبهام بیاراده به خنده باز میشن و سریع دستم رو روی دهنم...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان ژیکان | ماهی! کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: