- عضویت
- 3/2/22
- ارسال ها
- 259
- امتیاز واکنش
- 1,519
- امتیاز
- 178
- محل سکونت
- نورِماه!
- زمان حضور
- 2 روز 16 ساعت 51 دقیقه
نویسنده این موضوع
با قدمهای بلند شروع به حرکت میکنم، کف دست عرق کردهم رو به چادر مشکی رنگم میکشم و گوشهی لـ*ـبم رو گاز میگیرم.
جعبهی کیک رو کمی توی دستم تکون میدم و با یادآوری اینکه قراره شب کلی خوش بگذرونیم ذهنم از اتفاقهای داخل شیرینیفروشی فاصله میگیره.
لـ*ـبهام به خنده باز میشن و بعد از خیابون رد میشم. تمام هوش...
جعبهی کیک رو کمی توی دستم تکون میدم و با یادآوری اینکه قراره شب کلی خوش بگذرونیم ذهنم از اتفاقهای داخل شیرینیفروشی فاصله میگیره.
لـ*ـبهام به خنده باز میشن و بعد از خیابون رد میشم. تمام هوش...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان ژیکان | ماهی! کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: