- عضویت
- 10/10/20
- ارسال ها
- 1,202
- امتیاز واکنش
- 12,617
- امتیاز
- 323
- محل سکونت
- نیمهی تاریک وجودم...!
- زمان حضور
- 53 روز 19 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
صدای متعجب بابا بلند شد:
- آوین؟
از سرشونهش بهش نگاه کردم و گفتم:
- بابا اینجا امنیت جانی نداریم؛ بیاین برگردیم!
صدای صوفیه از جلوی بابا بلند شد:
- آوین بیا داخل ببینم. آبروی من رو جلو همسایههام نبر! من داخل باید به حسابت برسم.
- نمیام!
مامان از کنارم پرسید:
- چیشده مگه؟
عمو تیرداد که داشت از کنارم...
- آوین؟
از سرشونهش بهش نگاه کردم و گفتم:
- بابا اینجا امنیت جانی نداریم؛ بیاین برگردیم!
صدای صوفیه از جلوی بابا بلند شد:
- آوین بیا داخل ببینم. آبروی من رو جلو همسایههام نبر! من داخل باید به حسابت برسم.
- نمیام!
مامان از کنارم پرسید:
- چیشده مگه؟
عمو تیرداد که داشت از کنارم...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان نطفهی انتقام (جلد دوم حربهی احساس) | ~Kimia Varesi~ کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: