- عضویت
- 31/8/20
- ارسال ها
- 320
- امتیاز واکنش
- 2,402
- امتیاز
- 178
- سن
- 21
- زمان حضور
- 6 روز 8 ساعت 41 دقیقه
نویسنده این موضوع
صدای ویلیام باعث شد اشلی به او خیره شود.
- بله، همینطوره!
کلارکسون که رویش به پنجره بود و بیرون را نگاه میکرد، دستش را مطابق حرفش تکان داد.
- پادشاه مارکو از اولش هم زیادهخواه بودش.
صدایش نشان میداد از این پادشاهی که نامش را برد، خوشش نمیآمد. ویلیام که وسط اتاق ایستاده بود، نیشخندی زد. صدای مکار و...
- بله، همینطوره!
کلارکسون که رویش به پنجره بود و بیرون را نگاه میکرد، دستش را مطابق حرفش تکان داد.
- پادشاه مارکو از اولش هم زیادهخواه بودش.
صدایش نشان میداد از این پادشاهی که نامش را برد، خوشش نمیآمد. ویلیام که وسط اتاق ایستاده بود، نیشخندی زد. صدای مکار و...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان بغض آسمان | sevma کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: