خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

sevma

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/8/20
ارسال ها
320
امتیاز واکنش
2,402
امتیاز
178
سن
21
زمان حضور
6 روز 8 ساعت 41 دقیقه
نویسنده این موضوع
روی زمین نشست و به میله‌ها تکیه داد. نمی‌خواست بیش از این تلاش کند و فریاد بزند و بگوید ولش کنند؛ زیرا می‌دانست هیچ فایده‌ای نداشت. سرش را میان دستانش گرفت. ذهنش آشفته بود. یاد حرف‌های ویلیام افتاد، حرف‌‌‌هایی که می‌گفتند پدرش کشته شده بود و مادرش... مادرش تا پای جان تلاش کرده بود تا پسرش را نجات دهد و...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان بغض آسمان | sevma کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، _mah_، دونه انار و 4 نفر دیگر

sevma

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/8/20
ارسال ها
320
امتیاز واکنش
2,402
امتیاز
178
سن
21
زمان حضور
6 روز 8 ساعت 41 دقیقه
نویسنده این موضوع
کریستین چشمانش از تعجب گرد شدند.‌‌‌‌‌‌ رو به ویلیام گفت:
- چرا دارن می‌زننش؟ ولش کنین بره.
ویلیام جوابش را نداد. داشت به اشلی که روی زمین دراز کشیده بود، نگاه می‌کرد. کریستین نگاهی اجمالی به اشلی انداخت.
- ولش کنین بره.
صدای مضطرب و نگرانش نشان می‌داد که راضی به دردکشیدن اشلی نیست.
ویلیام یک قدم جلو آمد.
-...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان بغض آسمان | sevma کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، _mah_، دونه انار و 4 نفر دیگر

sevma

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/8/20
ارسال ها
320
امتیاز واکنش
2,402
امتیاز
178
سن
21
زمان حضور
6 روز 8 ساعت 41 دقیقه
نویسنده این موضوع
کلارکسون با دیدن اشلی خندید. همان‌طور که داشت می‌آمد، گفت:
- وقتی ویلیام بهم گفت قصد داره چطوری قدرتت رو فعال کنه، بهش گفتم که اشلی در برابر این کارش سکوت نمی‌کنه و‌‌‌‌‌‌‌ حتماً فرار می‌کنه. خب... ویلیام امیدوار بود که تو‌‌‌‌‌‌‌ به‌خاطر فعال‌کردن قدرتت، دست...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان بغض آسمان | sevma کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، _mah_، دونه انار و 4 نفر دیگر

sevma

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/8/20
ارسال ها
320
امتیاز واکنش
2,402
امتیاز
178
سن
21
زمان حضور
6 روز 8 ساعت 41 دقیقه
نویسنده این موضوع
اشلی سری به نشانه‌ی موافقت تکان داد. این حرف یعنی هنوز چیزهایی وجود داشت که اشلی نمی‌دانست، چیزهایی که پشت پرده پنهان شده‌ بودند و حال وقت افشایشان رسیده بود؛ چرا که حقیقت همیشه نهان نمی‌ماند و اشلی مشتاق بود‌‌‌‌‌‌ همه‌چیز را بداند. می‌خواست راجع به خود‌ش‌‌‌‌‌‌ همه‌چیز را بداند؛ چرا که مشخص شد‌‌‌‌‌‌...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان بغض آسمان | sevma کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، _mah_، دونه انار و 4 نفر دیگر

sevma

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/8/20
ارسال ها
320
امتیاز واکنش
2,402
امتیاز
178
سن
21
زمان حضور
6 روز 8 ساعت 41 دقیقه
نویسنده این موضوع
و همان‌طور شد که فینیکس به اشلی گفته بود. اشلی به مرور زمان کنترل قدرت‌هایش را به دست گرفت و قدرت‌هایش را شناخت. به مرور زمان به حرف فینیکس پی برد و دید که کارهای خیلی زیادی می‌تواند با قدرت‌هایش انجام دهد. او‌‌‌‌‌‌ واقعاً قدرتمند بود و با یک اشاره‌ی دستش می‌توانست همه‌جا را آتش بزند. اما هنوز هم دلش...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان بغض آسمان | sevma کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، _mah_، دونه انار و 4 نفر دیگر

sevma

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/8/20
ارسال ها
320
امتیاز واکنش
2,402
امتیاز
178
سن
21
زمان حضور
6 روز 8 ساعت 41 دقیقه
نویسنده این موضوع
***
اسب‌ها را در اسطبل قصر گذاشتند. محافظان هرکدام به گوشه‌ای از قصر پناه بردند و کلارکسون به اتاقش رفت. وارد اتاقش شد و روی تختش نشست. زخمش درد می‌کرد؛ اما این درد برای کلارکسون چیزی نبود. او توان تحمل این درد را داشت. نفس عمیقی کشید.‌‌‌‌‌‌‌ به‌خاطر پیروزی این جنگ خیلی خوشحال بود.
سپاهی که شکستشان دادند...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان بغض آسمان | sevma کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، _mah_، دونه انار و 4 نفر دیگر

sevma

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/8/20
ارسال ها
320
امتیاز واکنش
2,402
امتیاز
178
سن
21
زمان حضور
6 روز 8 ساعت 41 دقیقه
نویسنده این موضوع
اشلی کتاب‌هایی را که در آ*غو*شش جمع کرده بود، روی میز درون کتابخانه گذاشت و نفسی عمیق کشید. ویلیام از او خواسته بود راجع به بعضی سرزمین‌ها تحقیق کند. او دیگر دستیار ویلیام نبود؛‌‌‌‌‌‌ بااین‌حال چرا ویلیام کارهایش را به او می‌سپرد؟
هوفی کشید و روی صندلی نشست. اولین کتاب را برداشت. کتاب‌هایی که برداشته بود،...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان بغض آسمان | sevma کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، _mah_، دونه انار و 4 نفر دیگر

sevma

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/8/20
ارسال ها
320
امتیاز واکنش
2,402
امتیاز
178
سن
21
زمان حضور
6 روز 8 ساعت 41 دقیقه
نویسنده این موضوع
«مرکین قدرت سابق خودش رو به دست آورده. سرزمینمون پیشرفت چشمگیری در این دو سال اخیر داشته و این بی‌نظیره. کلارکسون مشاور خیلی خوبیه و قابل‌اعتماد من هم هستش. خیلی بهم کمک می‌کنه و وظایفش رو به نحو احسنت به اتمام می‌رسونه. بابت داشتنش خدا رو شکر می‌کنم.
آچلیا و بچه‌ها هم‌‌‌‌‌‌‌‌‌ بالاخره سروسامون گرفتن...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان بغض آسمان | sevma کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، _mah_، دونه انار و 4 نفر دیگر

sevma

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/8/20
ارسال ها
320
امتیاز واکنش
2,402
امتیاز
178
سن
21
زمان حضور
6 روز 8 ساعت 41 دقیقه
نویسنده این موضوع
فینیکس سری به معنای موافقت تکان داد و تبدیل به یک شعله شد. از سـ*ـینه‌ی اشلی عبور کرد و به داخل بدنش رفت. چند لحظه بعد اشلی کف هر دو دستانش را روی کاغذ گرفت. قلبش به طور دیوانه‌واری به قفسه‌ی سـ*ـینه‌اش می‌کوبید. نمی‌دانست چرا نگران و مضطرب شده بود. نفس عمیقی کشید تا خود را آرام سازد. حال وقت خواندن خاطرات پنهان...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان بغض آسمان | sevma کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، _mah_، دونه انار و 4 نفر دیگر

sevma

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/8/20
ارسال ها
320
امتیاز واکنش
2,402
امتیاز
178
سن
21
زمان حضور
6 روز 8 ساعت 41 دقیقه
نویسنده این موضوع
همه‌جا را زیرورو کردم، همه‌ی کتاب‌ها را بررسی کردم؛ اما نیافتمش. دفترچه‌ای به اسم دفتر خاطرات گریگوری والسین نیافتم. دفترچه‌ای را که اشلی آن زمان در این کتابخانه پیدا کرده بود، من پیدا نکردم. با ناامیدی کتاب‌ها را سر جایشان می‌گذاشتم و ریخت‌وپاشی که کرده بودم را مرتب می‌کردم. می‌توانستم بگویم همه‌ی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان بغض آسمان | sevma کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، _mah_، دونه انار و 4 نفر دیگر
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا