خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

~ریحانه رادفر~

کپیست انجمن رمان ۹۸
کپیست انجمن
  
عضویت
3/8/20
ارسال ها
534
امتیاز واکنش
10,796
امتیاز
303
سن
20
محل سکونت
♥Dream♥
زمان حضور
63 روز 18 ساعت 0 دقیقه
نویسنده این موضوع
«بسم الله الرحمن الرحیم»
رمان: شکلات داغ (جلد اول)
نویسنده: ~ریحانه رادفر~ کاربر انجمن رمان 98
ناظر: Mahla_Bagheri
ژانر:
عاشقانه، جنایی-مافیایی، اجتماعی، تراژدی
تعداد فصل: 3

لینک اثر:


نقد و بررسی رمان شکلات‌داغ (جلد اول) | ~ریحانه رادفر~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: MĀŘÝM، Matiᴎɐ✼، زینب باقری و 2 نفر دیگر

زینب باقری

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
19/3/21
ارسال ها
93
امتیاز واکنش
1,965
امتیاز
203
سن
20
محل سکونت
ایران
زمان حضور
21 روز 12 ساعت 31 دقیقه
به نام خالق یکتا
نقد رمان شکلات داغ

شیوه‌ی‌ بازگویی یک داستان، خود بخشی از آن داستان است.
"فون اشترنگبرگ"
این رمان یک نقطه قوت بسیار بزرگ دارد که یکی از مهم‌ترین اصل‌های رمان‌نویسی است.
نقطه قوت این رمان، توصیف احساسات و حالات بود و نویسنده با تشبیهات به‌جا و زیبا، حس‌آمیزی، آرایه‌های ادبی و... احساسات ملموسی را به وجود آورده بود. قطعا لحن ادبی نویسنده در این انتقال زیبای احساسات بی‌تاثیر نیست.
انتخاب درستی است؛ زیرا نویسنده می‌داند که چگونه ادبی بنویسد تا خسته‌کننده نباشد.
کار خوبی کردید که معنی کلمات ادبی را نوشته‌اید؛ زیرا متنی که معنی کلماتش را نفهمیم، حس خوبی را به ما نمی‌دهد و ذهن را مغشوش می‌سازد. جایی خواندم که (متاسفانه خاطرم نیست چه کسی این جمله را گفته) بعضی وقت‌ها نویسنده می‌خواهد سعی کند ادبی بنویسد؛ اما با استفاده‌ی بی‌رویه از کلمات قلمبه‌سلمبه که گاها خودش هم معنی‌شان را نمی‌داند، متن را تبدیل به متنی زننده می‌کند. خوشبختانه رمان شما کلمات زیادی از این دست نداشت و اگر هم داشت، جوری به نظر نمی‌رسید که انگار سعی دارید کلمه را در متن بچپانید.
برای قضاوت کردن درمورد ایده واقعاً زود است!
تاکنون پرش‌های زیادی در رمان وجود داشته و شخصیت‌های زیادی وارد رمان شده‌اند.
این ورود باعث می‌شود شخصیت‌ها زیاد در ذهن خواننده نمانند و وقتی اسمشان را می‌آورید، شاید به خاطر نیاورند که هر شخصیت چه نقشی داشت. این مشکل با تکرار کردن نقش شخصیت‌ها و کمی شخصیت‌پردازی برطرف می‌شود. همچنین هجوم ناگهانی شخصیت هم باعث می‌شود روند داستان از دست خواننده در برود. بهتر است صبر کنید شخصیت‌های قبلی در ذهن خواننده جا بیفتند و بعد سراغ شخصیت‌های جدید بروید.
گفتم پرش... شاید قضاوت عجولانه می‌کنم؛ اما بعضی از پر‌ش‌ها نیاز نبوده. برای مثال برشی که از آینده نوشته بودید، نه‌تنها کمکی به روند داستان نکرد، بلکه باعث گیج شدن خواننده هم شد و بعداً که به آن قسمت از داستان رسیدیم، حتی ممکن است خواننده به‌خاطر نیاورد که شما چنان برشی از آینده را در اول رمان قرار داده بودید. زیرا برش بسیار کوتاه بوده و چیز مهمی را هم بیان نکرده بود.
من پیشنهاد می‌کنم این برش را در صورتی که نیاز ضروری به آن‌ نیست، حذف کرده و در زمان خودش وارد رمان کنید.
اینکه هنوز داستان اصلی مشخص نیست و با توجه به ورود شخصیت‌های گوناگون که هرکدام داستانی دارند، می‌توان فهمید که فعلاً نویسنده قصد دارد شخصیت‌ها را معرفی کند و بگوید هرکدام از کجا آمده‌اند و بعد سراغ داستان برود.
مشکل دیگر که در اکثر رمان‌ها مشاهده می‌شود، ناهماهنگی در زمان افعال است. معمولاً فعل مضارع و ماضی در رمان‌ها قاتی می‌شود که هنگام خوانش بسیار زننده است. خواننده تا می‌آید به یک زمان عادت کند، زمان دیگری وارد می‌شود و ریتم خوانش را به هم می‌زند. بنابراین زمان افعال را باید با هم هماهنگ کنید.
این جملات را برای مثال می‌آورم:
افشین خنده‌ای می‌کند و پُتک را در دست سپهر می‌گذارد.
منتظر نگاهم را به سپهر دوختم. سرش را به‌سمتم برگرداند و پُتک را بالا برد.
نام شکلات داغ، نامی است که رمانی شیرین و عاشقانه را به ذهن آدم می‌آورد؛ اما اینکه برای یک رمان جنایی-مافیایی انتخاب شده، قطعا باید دلیل خوبی داشته باشد. زیرا شیرینی شکلات با تلخی جنایت در تضاد است. با این حال، می‌شود گفت نامی است که در ذهن می‌ماند.
رمان شما بیشتر بر پایه‌ی توصیفات بنا شده و از این رو، کمبود دیالوگ در آن حس می‌شود. دیالوگ‌ها می‌توانند رمان را از خطر خسته‌کننده شدن نجات دهند و می‌توانید اطلاعات زیادی را از طریق آن‌ها بیان کنید. همچنین دیالوگ نقش پررنگی در شخصیت‌پردازی دارد. بنابراین بهتر است دیالوگ‌های شخصیت‌ها را بیشتر کنید.
در رمان باید هر شخصیت طرز حرف زدن مخصوص به خودش را داشته باشد که خوشبختانه شما حواستان به آن بوده.
در توصیف ظاهر به گفتن حالت و رنگ مو و چشم‌ها قناعت کرده‌اید که ایرادی ندارد؛ اما اگر بیایید و چیزهای دیگری را هم به این توصیفات بیفزایید، قابلیت تجسم بیشتر می‌شود.
زاویه اول شخص یعنی خواننده باید فراموش کند نویسنده این‌ها را نوشته و تمام آن‌ها را از زبان شخصیت ببیند. این خیلی مهم است. در اول شخص، حتی مونولوگ هم باید هم‌لحن با شخصیت باشد.
من در چندجا از رمان مشاهده کردم که برای شخصیت صحرا تکیه‌کلام گذاشته بودید که این نکته بسیار مثبتی در شخصیت‌پردازی است.
مثل اینکه او میگفت: کمی ادب کردن نیاز بود، نبود؟ و تکرار این تکیه‌کلام باعث شد این در ذهن من بماند که هروقت این تکیه‌کلام را شنیدم، باید بدانم که صحرا دارد سخن می‌گوید. باید هم همین‌طور باشد.
توصیفات مکان و فضا درحدی بود که به کار می‌آمد. یعنی تنها اشیائی که لازم بود خواننده بداند؛ اما اگر کمی بیشتر به آن بپردازید، بعضی جزئیات می‌توانند باعث جذابیت رمان شوند. به‌طور کلی بهتر است کمی بیشتر به جزئیات توجه کنید.
شروع رمان به‌خوبی ژانر جنایی-مافیایی را به نمایش می گذارد. چیزی که در رمان جنایی-مافیایی حضورش واجب است، هیجان، جنایت و بی‌رحمی است. در ابتدای رمان که زیاد نه، اما در صحنه حمله افشین به خانه ماهی در آلمان، این بی‌رحمی و خشونت به چشم می‌خورد. با ورود صحرا به داستان، کمی از ژانر جنایی-مافیایی فاصله می‌گیریم و با اقوام او آشنا می‌شویم که جا دارد برای بعضی از آن‌ها که به نظر می‌رسد نقش پررنگ‌تری دارند، مانند بهرنگ و هاکان توصیفات بیشتری از ظاهر را به کار بگیرید.
متاسفانه بنده قبلا در ژانر جنایی-مافیایی مطالعه چندانی نداشته‌ام و از کلیشه‌ها خبر ندارم؛ اما فقط می‌دانم که یک پسرعموی سمج که خواطرخواه دخترعمویش است و بی‌توجه به محرم و نامحرم دست او را می‌گیرد و می‌گوید تو مال منی و این حرف‌ها، تا حدودی دارد به کلیشه تبدیل می‌شود.
برعکس ژانر مافیایی، ژانر تراژدی در جای‌جای رمان مشهود است؛ از مرگ ماه‌پری و ماهی گرفته تا زندگی غم‌انگیز صحرا.
به‌طور کلی، نویسنده در شخصیت‌پردازی و احساسات بهتر از سایر موارد عمل کرده و هنگام نوشتن، بهتر است تمرکز حواس بیشتری داشته باشند.
با تشکر از انتقادپذیری شما

زینب باقری
تیم نقد انجمن رمان ۹۸


نقد و بررسی رمان شکلات‌داغ (جلد اول) | ~ریحانه رادفر~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: MĀŘÝM، Z.A.H.Ř.Ą༻، raha.j.m و یک کاربر دیگر

Elaheh_A

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
25/10/20
ارسال ها
1,158
امتیاز واکنش
17,924
امتیاز
323
محل سکونت
رمان ۹۸
زمان حضور
59 روز 6 ساعت 34 دقیقه
به نام خدا.
نقد و بررسی رمان "شکلات داغ"
اندیشیدن در زندگی‌مان نقش مهمی دارد. اندیشیدن به نگرش‌مان شکل می‌دهد. با اندیشه‌مان می‌توانیم زندگی‌مان را دگرگون کنیم.
" جی پی واسوانی "
نقد کردن یکی از سرگرم کننده‌ترین کارهای دنیاست، نقد کردن رمانِ خوب نیز باعث می‌شود این لـ*ـذت دوچندان شود.
چرا که منتقد می‌داند رمانی که نقد‌ می‌کند نقاط قوت زیادی نیز دارد و اشکالات ریز و درشت به چشم می‌آیند.
رمان " شکلات داغ " نیز از رمان‌هایی‌ست که منتقد میل بیشتری برای نقد کردنش دارد.
این رمان از نقاط قوت مختلفی برخوردار است که جای تحسین دارد که دوستِ عزیزم نیز آنها را برای نویسنده بازگو کرده است، مثلا خلاصه‌ی رمان که از لغات متفاوتی برخوردار بود و خواننده را تشویق به خوانده می‌کرد، همچنین جملات به طرز شگفت انگیزی کنار یکدگر قرار گرفته‌اند.
صد البته این طرز نوشتن خلاصه باعث جذب خواننده نیز می‌شود و حسِ کنجکاوی آنها را قلقلک می‌دهد!
این‌طور که معلوم است نویسنده آگاهی بالایی دارد و می‌داند چه‌می‌خواهد به خواننده بفهماند و می‌داند چه کند تا تمام تصاویر ذهنی‌اش در ذهن خواننده نیز شکل بگیرد، اما به نظر بنده وجود ژانر‌های زیاد توقع خواننده‌را از رمان بالا می‌برد چرا که ژانر‌های انتخابی، خود به تنهایی نیز سطح توقع خواننده‌را بالا می‌برد.
ژانر عاشقانه را می‌توان در مقدمه دید! صد البته این مقدمه یکی از محدود مقدمه‌هایی بود که به دلم می‌نشست.
این مقدمه از آنهایی‌بود که خواننده می‌گوید " چه مقدمه‌ی قشنگی! "
وجود ژانر عاشقانه از همان ابتدا باعث می‌شود بفهمیم که رمان لحظات عاشقانه‌ی زیادی در خود دارد.
ژانر سختِ دیگر، اجتماعی‌است که می‌توان تا حدودی آن ژانر را روی اتفاقاتِ خانواده‌ی " صحرا " گذاشت چرا که اتفاق دیگری با این ژانر رویت نکردیم.
ژانر جنایی_مافیایی نیز دیده می‌شود! در ابتدای رمان، اتفاقات ابتدای رمان بسیار دلنشین بودند یا به قول معروف " خیلی جذابه " و این جای تحسین دارد که می‌توان ژانر‌ها را در جای جای رمان حس کرد.
اما بنده اثری از ژانر تراژدی در رمان دریافت نکردم، البته شاید در پارت‌های بعد مشاهده کنیم چرا که شاید این تعداد پارت جای این‌همه ژانر را نداشته باشد اما اصول تراژدی این‌است که از همان ابتدا فضای غم را به خواننده تحمیل کند، البته رعایت کردن این اصل باعث باور پذیری بهتر نیز می‌شود.
ولی نکات مثبت رمان باعث می‌شود این موضوع زیاد به چشم نیاید اما نویسنده‌ی محترم باید تمامیِ اصول را رعایت کند.
بلکه فقط برای بهتر شدن رمانش!
به‌نظر می‌رسد رمان شخصیت‌های زیادی داشته باشد و نویسنده باید بکوشد تمامی شخصیت‌هارا ماندگار کند تا خواننده آنها را فراموش نکند، نه تنها از نظرِ ظاهری بلکه: نام، عادت‌ها، رفتار‌ها، سلایق و... .
به خصوص در این رمان که پرش‌های زمانیِ زیادی دارد، یکی از واجبات برای این رمان ماندگاری‌ِ شخصیت‌هاست.
نویسنده باید توجه داشته باشد که پرش‌های زمانیِ باعث زیبایی نوشته می‌شود اما تا وقتی که حد و حدود آن حفظ شود و از آن گاه و بی‌گاه استفاده نشود؛ چرا که آن‌وقت این استفاده‌ی نادرست نه تنها رمان را زیبا نمی‌کند بلکه خواننده را نیز گیج می‌کند، باعث می‌شود که خواننده چیزی از رمان نفهمد و آن را به راحتی کنار بگذارد.
یکی از ارکانِ شخصیت پردازیِ موفق، توصیفات حالات و احساسات است، دیده می‌شود این مورد در رمان به اندازه است و بازهم جای پیشرفت دارد.
قطعا نویسنده‌ای که می‌تواند به این خوبی احساسات کارکترهایش را به خواننده نشان دهد و فضای خشم یا ترس را در خواننده به‌وجود آورد، می‌تواند در توصیفات فضا و مکان نیز موفق باشد.
که تاکنون نیز موفق بوده است، اما باز جای بهتر و بیشتر شدن دارد.
اما رکن دیگر، نظر من راجبِ توصیفات ظاهریِ شخصیت‌ها این‌است که، کمی آنها را زیاد تر کنید.
البته!
تعداد پارت‌های این رمان اندک بودند و توصیفات تا اینجا نیز عالی بود و نکاتی که ذکر شد را برای پارت‌های بعد به‌کار ببرید.
ولی بازهم دلیل نمی‌شود که از توصیف نکردن چهره‌ی کارکترها بگذرم! توصیفات واجب برای همه‌ی کارکترهاست نه تنها کارکترهای اصلی.
بهتر است نویسنده نیر کمی صبر به خرج دهد و توصیفات آنها را هم نیز همراه اتفاقات، وارد رمان کند.
آن‌وقت هم شخصیت‌ماندگار می‌شود و هم کاری که انجام داده است.
اما ایده‌ی خوبی که نویسنده دارد باعث می‌شود خواننده‌ها زیاد توجهی به این موضوع نداشته باشند اما بنده گوشزد کردم که دِینی به گردنم نباشد!
تمامی نکاتی که نوشته‌ام برداشت‌هایم از همان تعداد اندک پارت‌ها بود و امیدوارم که نویسنده با همین شوق و شعف ادمه رمان را نیز بنویسد، گمان می‌کنم اگر بجای دو ژانر اجتماعی و تراژدی، ژانر معمایی را آورده بودید بهتر بود.
اما دلیل: وجود پرش زمانی در رمان، خود همانند یک معما عمل می‌کند و همچنین اگر در کنار ژانر جنایی_مافیایی ژانر معمایی نیز باشد جذابیت رمان دوچندان می‌شود.
اما نویسنده مختار است رمانش را به هر نحوی که می‌خواهد بنویسد ولی بنده موظف هستم تمامی لزومات را به نویسنده یاد اوری کنم، آرزو دارم نویسنده از تمامیِ نکاتی که توسط بنده و منتقد عزیزِ دیگر ذکر شد به خوبی استفاده کند و رمانش را دلنشین تر کند! درکل می‌شود سطح مطلوب را از رمان دریافت کرد.
با آرزوی موفقیت‌های روز افزون سرکار خانم ~ریحانه رادفر~
#الهه_آذری_مقدم.
سپاس بابت انتقاد پذیری شما
معذرت بابت تاخیر.


نقد و بررسی رمان شکلات‌داغ (جلد اول) | ~ریحانه رادفر~ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • جذاب
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Z.A.H.Ř.Ą༻، raha.j.m و 2 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا