رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
...نوشتن را میداند و توانسته هرآنچه در ذهنش بوده را به خواننده انتقال دهد.
به امید موفقیتهای روز افزون نویسندهی عزیز Maryam Sadeghi
#الهه_آذری_مقدم
پ.ن: مریمِ قشنگم، رمانت جزو اون دسته رماناییه که دلم میخواد بخونمش و ازش سردربیارم، نمیخواستم نقدمو خیلی خشک بنویسم و دلم میخواست بیشتر...
بهنام او...
دلنوشته: برایِ پس از من
نگارشگر: الهه آذری مقدم
مقدمه:
من، وقتی از دوست داشتنت دست میکشم که الکترونها از بین برن یا شایدم متولد بشن!
همونقدر محال...
#الهه_آذری_مقدم
...که نویسنده در ادامه رمان همینگونه عمل کرده و حتی سطح رمان را افزایش دهد، چرا که نویسنده توانایی های قلمش را به رخ کشیده و نشان داده که در ژانرهای انتخابیاش حسابی ماهر است.
به امید موفقیتهای روز افزون نویسنده عزیز ماهی!
با تشکر از نقد پذیری شما
#الهه_آذری_مقدم
01/08/07
تیم نقد انجمن رمان98
...کیک فرو می برند:
طبق سنت، دست های کسی که تولد او است را از پشت نگه می دارند و اطرافیانش صورت او را در کیک فرو می برند. این کار برای این است که اولین گاز از کیک نصیب کسی شود که تولد او است و در همان حین بقیه یکصدا می گویند: «موردیکا! موردیکا! موردیکا!» یعنی «گاز بزن».
#الهه_آذری_مقدم...
...این آتش ها ماهیتابه های چدنی بزرگی می گذارند که داخل آن ها نیمرو درست می کنند. صدها تخم مرغ استفاده می شود تا به همه ی شرکت کنندگان جشن نیمرو برسد. این جشن از هنگام طلوع آفتاب آغاز می شود و تخم مرغ ها نماد یک زندگی تازه هستند چرا که با آمدن بهار هوا رو به گرمی می رود.
#الهه_آذری_مقدم...
...مختلفی از میوه ها و سبزیجات روی میزها وجود دارد و میمون ها آزادند که هر چه می خواهند بخورند.
تایلندی ها احترام زیادی برای میمون ها قائل اند و معتقدند این حیوانات برای آن ها خوش شانسی می آورند. قدمت این علاقه و احترام فراوان به میمون ها به ۲ هزار سال قبل بازمی گردد.
#الهه_آذری_مقدم
#تالار_فرهنگ
...است تا سر به سر دوستان خود بگذارند.
این سنت صدها سال قبل شکل گرفته، زمانی که ادویه فروش ها به دور کشور سفر می کردند تا محصولات خود را بفروشند و مجبور بودند دیرتر ازدواج کنند. حالا متوسط سن ازدواج در دانمارک ۳۴ سال است، اما این رسم را هنوز بعضی برای تفریح انجام می دهند.
#الهه_آذری_مقدم...
...در یونان کار دیگری می کنند. وقتی دندان کودکی می افتد، او به همراه پدر و مادر خود دندانش را روی پشت بام خانه شان می اندازند. کودک در حین پرتاب دندان، آرزویی هم برای آینده می کند. به علاوه، یونانی ها معتقدند این دندان برای تمام خانواده خوش شانسی می آورد.
#الهه_آذری_مقدم
#تالار_فرهنگ
منبع...
...باشد را سخت میتوان گیر انداخت؛ ولی او خود سایه بود! و بالاخره سایه خود را نشان داد! با شخصی که نقطهی مقابلش بود آشنا شد... سیاه و سفید؛ مگر متضاد یکدیگر نبودند؟ ولی همهی تضادها به اندازهی این دو زیبا نیستند!
تاریخ:1401/07/24
https://forum.roman98.com/threads/51236/post-386513
#الهه_آذری_مقدم
...چهکسی را به موقعش زنده کند و چهکسی را در آ*غو*ش عزیزش بمیرانَد!
و میداند چه مادری را منتظر نگه دارد و چه پدری را حسرت در دلش بنشاند؛ چرخهی روزگار است دیگر!
برای خندیدن یک گل آسمان را به گریه وادار میکند...!
تاریخ:1401/07/20
https://forum.roman98.com/threads/51237/post-386421
#الهه_آذری_مقدم
...که با نوشتهاش هماهنگ باشد.
و دیگر پیشنهاد این است که از ناظر خود بخواهد تمامی نکاتی که ذکر شده را به طور روانتر شرح داده و رمان را به کمک یکدیگر ویرایش کنند.
به امید موفقیت روز افزون سرکار خانم Nohtani.balanoosh
با تشکر از نقد پذیری شما
#الهه_آذری_مقدم
01/07/24
تیم نقد انجمن رمان98
marjan.h
...و قلم درخشان نویسنده خودش را به نمایش بگذارد، همانطور که مشخص است نویسنده میتواند با یکبار بازخوانی اثر خود مشکلاتش را برطرف کرده و سپس با قدرت رو به جلو حرکت کند.
به امید موفقیتهای روز افزون سرکار خانم ستایش حسین زاده تبسم
با تشکر از نقد پذیری شما
#الهه_آذری_مقدم
01/7/20
تیم نقد انجمن رمان98
...ارمغان تو درآورم.
زین لحظه دومین دارایی با ارزشم را به تو که اولینش هستی هدیه میکنم.
خدا را از وجود تو شاکرم و آرزوی قلبیام در زاد روز تو این است که تا سالیانی دراز درکنار یکدیگر به آرامش برسیم و پس از من نیز، تو شاد باشی.
تقدیم به پساز من
تولدت مبارک♡
6/5
#الهه_آذری_مقدم
#پس_از_من...
در وصفت زبانم قاصر و قلمم کوتاه است، وقتی تو به میانِ سخن میآیی، گویی لال میشوم!
نه اینکه سخنی برای گفتن نباشد! نه!
تو را پس از من نامیدم چراکه با وجود تو در زندگیام دیگر ترس و واهمهای ندارم.
شاید کمی کلیشه باشد ولی تو همان ناجیای هستی که عاشقانه میپرستمش!
#الهه_آذری_مقدم
#پس_از_من
در زندگیام بارها کسانی را دیدم که در برابر مشکلات زندگی سرخم کردند و نا امید شدند، ولی تو آنگونه نبودی!
میدانی چرا تو را "پس از من" نامیدم؟
تو آنقدر خوبی که میترسم پس از من، تو را از من بگیرند!
#الهه_آذری_مقدم
#پس_از_من
...کرد، گویا سخت در اشتباه بودم!
چراکه تنها آدمیِست که میتواند مشکلاتش را حل کند، گاه با یک قدم کوچک و گاه با یک فداکاریِ بزرگ!
مهم نیست قَدَمت به چه اندازه باشد، به وسعت یک دریا و یا به تیزیِ نوکِ سوزن؛ مهم این است که حرکت کنی!
حرکت کنی و درهم بشکنی تمام مشکلاتت را!
#الهه_آذری_مقدم
#پس_از_من
بهنام خدا
نام اثر: پس از من
نگارشگر: #الهه_آذری_مقدم
مقدمه: نمیدانم مردن چگونه است ولی این روزها عجیب حس مردن دارم!
در نظرم همه چیز شکل دیگری گرفته است؛
حسرتهایم پررنگتر شدهاند،
چیزی نهیب میزند کاش مهربانتر بودم،
چیزی میگوید به آدمها یادآور شوم دوستشان دارم
و چیزی میگوید، پس از من چه...
هماکنون که تاریکی زمانه بر ما چیره گشته تمام هوش و حواسم پیِ تو میگردد.
تو را از جان عزیزتر میپندارم و توان دیدن رنج و سختی تو را ندارم.
گویی در طالع من است که با تلخیِ زهر تقاصِ شیرینیِ عشق را پس دهم!
#الهه_آذری_مقدم
#پس_از_من
میدانم که با سوالهای پیاپیام تو را ناراحت میکنم؛ ولی دل که عقل و منطق ندارد!
هرگاه که لحظات شیرینمان را مرور میکنم، پس از من، آن را به تلخی زهرمار تبدیل میکند.
ولی بدان که تلخی زهر را به شیرینیِ عاشقانههایمان به جان میخرم.
#الهه_آذری_مقدم
#پس_از_من
علت عتابت را جویا شدم و تو تنها به گفتن:
- از دوست داشتن است.
اکتفا کردی ولی دلم مرهمی بیش از این را میخواهد جانِ دلم!
منکر دوست داشتنت نمیشوم ولی دلم را قرص کن، مرهمِ دل بیقرارِ من!
#الهه_آذری_مقدم
#پس_از_من