- عضویت
- 20/8/18
- ارسال ها
- 8,710
- امتیاز واکنش
- 29,620
- امتیاز
- 473
- سن
- 23
- محل سکونت
- کویِ دوست
- زمان حضور
- 207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
سرباز سری تکان داد و نامه را گرفت. بی اختیار خمیازه ای کشید و با زمزمه ای اعتراض آمیز، به سمت بازداشتگاهِ زنانه رفت:
-حالا اگه به خاطر همین تیمور، اضافه خدمت نخوردم.
کلاهش را به سختی تنظیم کرد و رو به ستوان ملکی که روزنامه به دست، پشت میزِ کوچکی نشسته بود و ریاست میکرد، احترام گذاشت و نامه را به طرفش گرفت...
-حالا اگه به خاطر همین تیمور، اضافه خدمت نخوردم.
کلاهش را به سختی تنظیم کرد و رو به ستوان ملکی که روزنامه به دست، پشت میزِ کوچکی نشسته بود و ریاست میکرد، احترام گذاشت و نامه را به طرفش گرفت...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان سرنوشت مرا بازی داد | The unborn کاربر انجمن رمان ٩٨
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش: