- عضویت
- 20/8/18
- ارسال ها
- 8,710
- امتیاز واکنش
- 29,620
- امتیاز
- 473
- سن
- 23
- محل سکونت
- کویِ دوست
- زمان حضور
- 207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
آیین
درگیر پرونده ها بودم که تقه ای به در خورد و بلافاصله خانم افشار وارد اتاق شد.
-بفرمایید خانم افشار؛ امری داشتید؟ دختر خانومتون رو ملاقات کردید؟
-بله، دیدمش؛ اما بذارین اول یک چیزی رو برای شما روشن کنم؛ دختر من کسی نیست که به خاطر منافع خودش، به ضرر بقیه کاری انجام بده؛ چه برسه به اینکه بخواد کسی رو...
درگیر پرونده ها بودم که تقه ای به در خورد و بلافاصله خانم افشار وارد اتاق شد.
-بفرمایید خانم افشار؛ امری داشتید؟ دختر خانومتون رو ملاقات کردید؟
-بله، دیدمش؛ اما بذارین اول یک چیزی رو برای شما روشن کنم؛ دختر من کسی نیست که به خاطر منافع خودش، به ضرر بقیه کاری انجام بده؛ چه برسه به اینکه بخواد کسی رو...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان سرنوشت مرا بازی داد | The unborn کاربر انجمن رمان ٩٨
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش: