- عضویت
- 20/8/18
- ارسال ها
- 8,710
- امتیاز واکنش
- 29,620
- امتیاز
- 473
- سن
- 23
- محل سکونت
- کویِ دوست
- زمان حضور
- 207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
بعد از چند ثانیه از اتاق خارج شدم و سریعاً خودم رو به سالن رسوندم و به طرف خانم افشار رفتم:
-سلام خانم افشار، حالتون خوبه؟
-سلام ستوان، ممنونم.
اخم کردم:
-مشکلی پیش اومده؟
خانم افشار با دودلی گفت:
-حقیقتش اومدم ملاقات سوگند.
نچی کردم و گفتم:
-خانم افشار، شما که خودتون می دونید اینجا ساعت ملاقات داره.
سرش...
-سلام خانم افشار، حالتون خوبه؟
-سلام ستوان، ممنونم.
اخم کردم:
-مشکلی پیش اومده؟
خانم افشار با دودلی گفت:
-حقیقتش اومدم ملاقات سوگند.
نچی کردم و گفتم:
-خانم افشار، شما که خودتون می دونید اینجا ساعت ملاقات داره.
سرش...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان سرنوشت مرا بازی داد | The unborn کاربر انجمن رمان ٩٨
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش: