- عضویت
- 20/8/18
- ارسال ها
- 8,710
- امتیاز واکنش
- 29,620
- امتیاز
- 473
- سن
- 23
- محل سکونت
- کویِ دوست
- زمان حضور
- 207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
مهدی خندید و سرش را پایین آورد تا صورتش در دَه سانتیمتریِ صورت آیین قرار گیرد.
-خانم زمانی یا سوگند؟!
معترض او را پس زد:
-برو خودت رو جمع کن.
همزمان با قهقهه مهدی، روی صندلی نشست و خود را غرق در پرونده نشان داد.
مهدی همانطور که میخندید، پرسید:
-یعنی الان گم شم دیگه؟
با جدیتی ساختگی پاسخ داد:
-دقیقا...
-خانم زمانی یا سوگند؟!
معترض او را پس زد:
-برو خودت رو جمع کن.
همزمان با قهقهه مهدی، روی صندلی نشست و خود را غرق در پرونده نشان داد.
مهدی همانطور که میخندید، پرسید:
-یعنی الان گم شم دیگه؟
با جدیتی ساختگی پاسخ داد:
-دقیقا...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان سرنوشت مرا بازی داد | The unborn کاربر انجمن رمان ٩٨
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com