خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
867
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 4 ساعت 47 دقیقه
نویسنده این موضوع
دیوانه‌تر از آنم، که خود را معشوق دل‌کشته بدانم!
دیوانه‌تر از آنم، که با اشکی در چشم از شورَت، خو را جان‌داده‌[1] بنامم!
و دیوانه و خیره سرم، که با همه سرخوش‌رویی و شبگردی، از برای آن تار موی و دلبری، خود را جان فروش[1] بدانم!
چون من، نه آن هیاهوی بی‌پروای عشاقم، که همه انکار و نهان‌گری و ترسم...
که نهان‌گری و ترسم...
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
#تیرالین

_______________________________________

۱. جان داده و جان فروش: عاشق با تمام وجود


دلنوشته پیچ و خم دنج | elina2003 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Nazgol.H، ~ĤaŊaŊeĤ~، Sotøødeh و 26 نفر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
867
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 4 ساعت 47 دقیقه
نویسنده این موضوع
ای کاش خسته شوم، سرد شوم، یخ و مُرداب شوم...
آری! ای کاش پروردگار گیهان[1]، لطفم دهد و این مِهر گستاخ به تو را چون تیری، از دل بیرون کشد و مرا،
از این همه زخم زبان و سوختگی و خموشی و شرم، رها کند؛ تنها، ای کاش...
چرا که دیگر این مجنون شیدا را یارای آن نیست، که سوگند[2] دادگاهش دهند؛ آن هم، به گنـ*ـاه دوست داشتنی ژرف، بی ریا و از بُن جان!
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
#تیرالین
_______________________________________

۱. گِیهان: جهان، کیهان
۲. سوگند: گوگرد، ماده ای که در دوران باستان، در دادگاه، به متهم می دادند.


دلنوشته پیچ و خم دنج | elina2003 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Nazgol.H، ~ĤaŊaŊeĤ~، Sotøødeh و 26 نفر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
867
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 4 ساعت 47 دقیقه
نویسنده این موضوع
من، با همه سودایی[1]، با همه ستیزه‌جویی[2] و دلی پر ز خون، به سوی تو می‌دوم؛ که در وهم نگنجی، که جان جانی و در این میان، خواری، در دل سوخته‌ای!
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
#تیرالین
***
شده جان بر کف آری و رهسپار کوی ماه[3]، شده زخم زبان و ریشخند عام و خاص، شده پُردرد و پر خَند، شوی و در پایان، خسته تنت، بر برف و بوران افتد و ندانی و ندانی و ندانی، که رسیدی، نرسیدی، زنده‌ای، یا که رهسپار خون و اشک!
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
#تیرالین

_______________________________________

1. سودایی: دیوانگی

۲. ستیزه جویی: لجبازی
۳. ماه استعاره از یار


دلنوشته پیچ و خم دنج | elina2003 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Nazgol.H، ~ĤaŊaŊeĤ~، Sotøødeh و 25 نفر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
867
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 4 ساعت 47 دقیقه
نویسنده این موضوع
ای آن‌که یار و دلبرت می خوانم؛ آوای بغض‌آلود مرا می‌شنوی؟
چشمان پُر اشکم، تن بی‌جانم و دل پاره‌پاره‌ام را چه؟ می‌بینی؟ می‌دانی؟
اکنون، می‌توانم به همه‌ی نمادهای پاکی گیهان سوگند خورم، که آن‌که به راستی، دل برده و هر دم اندیشه‌ی یار، در دل می‌پروراند منم؛ منِ بی پروا؛ منِ از بر شور و دلدادگی!
به جان سوگند، خسته و واله، منم!
تو را نمی‌دانم!
ترانه‌سرای این سروده های بی‌سروسامان، منم!
ای تو مرا شوریده و سامان!
یک‌بار برای همیشه، مرا دریاب و سخن دل بگوی!
ای آرامِ جان...
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
#تیرالین


دلنوشته پیچ و خم دنج | elina2003 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: Nazgol.H، ~ĤaŊaŊeĤ~، Sotøødeh و 25 نفر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
867
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 4 ساعت 47 دقیقه
نویسنده این موضوع
من آن والا جای درویش بودم، مهتر!
من همان بودم، که با همه‌ی وجود و به نام خِرد، از هر آن‌چه شیدایی‌اش[1] نامیده بودند، چون جنگ زده‌ای می‌گریختم؛ تا آن هنگام، که سختی کمان روزگار، اشک‌های سوگم برانگیخته بود و آن شیدایی خِرَدپسند، جگرهایم سوزانده.
و در آن هنگام، من تو را دیدم؛ آری! تورا! و چنان پای کوفتی[2] و خواندی، که همه پروا و خِرد، بر هوا سپردم و آری! سوی تو آمدم، ای جانِ شیرین!
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
#تیرالین

_______________________________________

۱. شیدایی:عاشقی
۲. پای کوفتی: رقصیدی


دلنوشته پیچ و خم دنج | elina2003 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • ناراحت
  • عالی
Reactions: Nazgol.H، ~ĤaŊaŊeĤ~، Sotøødeh و 24 نفر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
867
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 4 ساعت 47 دقیقه
نویسنده این موضوع
گرچه شور یار در سر نداشتم، دیدم که عشق، چه‌ها که نمی‌کند!
این شور آلوده به راز، خردمندی را دیوانه و شیدایی را فرزانه می‌کند.
تنها، به نام آن دَم، که دل، ویران گشت و شوری زاده شد.
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
#تیرالین


دلنوشته پیچ و خم دنج | elina2003 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Nazgol.H، ~ĤaŊaŊeĤ~، Sotøødeh و 24 نفر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
867
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 4 ساعت 47 دقیقه
نویسنده این موضوع
اگر بودی، که دیگر نیازی به دوره‌ی هر روز چشمانت نبود، الهه‌ی من!
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
#تیرالین
***
شب است جانان!
تو بر لحاف گرم و ما، ز کوچه، رندانه و مَستانه، در ره...
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
#تیرالین
***
های، دلبر!
برای هزارمین بار، سخنم با توست، یگانه!
تو ندانی، من برای دوست داشتن تنی چون تو، چه اشک‌ها که نریختم، چه روزها که بیراهه نرفتم و چه زخم زبان‌ها که نچشیدم.
مرا نخست، پوزش از دل و سپس، پوزش از تو، که این‌گونه دیوانه‌وار، رهت می‌روم دلدار من!
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
#تیرالین


دلنوشته پیچ و خم دنج | elina2003 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: Nazgol.H، ~ĤaŊaŊeĤ~، Sotøødeh و 24 نفر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
867
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 4 ساعت 47 دقیقه
نویسنده این موضوع
دل تنگ است برای تو که همنشین بامداد و شامگاه منی، مهتر!
دل دیوانه است، از بهر شور دیدار چشمان زیبایت، ناز من!
پس بشنو، سخن یگانه دلدارت، ماه روی من!
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
#تیرالین


دلنوشته پیچ و خم دنج | elina2003 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Nazgol.H، ~ĤaŊaŊeĤ~، Sotøødeh و 22 نفر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
867
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 4 ساعت 47 دقیقه
نویسنده این موضوع
پیش رویم، والایی‌ست ماه تبار!
آن‌گونه، به من و تو می‌نگرد، که جهانی، می‌تواند به پایش، سرها فدا کند و با مچ دستانم، پیمان می‌بندم، که به یادیش، چه صدها هزار تن، فریاد شادی از بر نکرده‌اند.
آری! پیش روی این قلمدان[1]، یگانه والایی، ایستاده است مهتران!
ولی، او با همه زیبایی و دیوانه‌گری، چرا اینک که من به او می‌نگرم، این‌گونه آرامم؟
او، زیبا و ماه روی است، آوایش، پای کوفتنش، قلمش، چشمش و مهرش، همه، نمایی از یک انسان راستین است.
من نیز، یکی از شیدایان او بوده‌ام و اکنون، بسی شگفت‌وار، بی‌تب و تابش، می‌نگرم.
این آرامش یک‌باره چیست، که کُنهَش[2] ندانم!
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
#تیرالین

_______________________________________

۱. قلمدان استعاره از نویسنده
۲. کُنه: ماهیت


دلنوشته پیچ و خم دنج | elina2003 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Nazgol.H، ~ĤaŊaŊeĤ~، Sotøødeh و 21 نفر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
867
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 4 ساعت 47 دقیقه
نویسنده این موضوع
مرا بنگر که برای هزار و صدمین بار، در دل، با چشمانی آغشته به اشک، به زیبایی‌ات، معترفم، ماه‌روی یگانه!
مرا بنگر، که از زخم زبان‌ها، دلم، پاره‌پاره است و همچنان، به راه تو می‌روم.
های، عشق من! های، یگانه دلدار من!
بنگر، که از بسیاری رقیب، بیزار و خسته‌ام و همچنان، شور تو، در جان، می‌پرورانم.
#دل_نوشته
#پیچ_و_خم_دنج
#تیرالین


دلنوشته پیچ و خم دنج | elina2003 کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Nazgol.H، ~ĤaŊaŊeĤ~، Sotøødeh و 21 نفر دیگر
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا