خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Tiralin

مترجم برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
624
امتیاز واکنش
8,999
امتیاز
313
سن
20
زمان حضور
45 روز 3 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
خورشید از پنجره ی سوی راست اتاق به درون می تابد و دستور بزرگ الن با زلف آراسته، ابروان گشاده، چشمان عسل خیره به پیش و جامه ی دستوری گرانبها پشت میز بر صندلی بنشسته است.
چه روز نکویی، نه دستور؟ تیرداد الن آسوده بر جای بنشسته است؛ آه، کدام آسودگی؟
جشن پیوند از هم گسست، بازرسان به کارند، خاندان شاهنشاهی الن از گزندی که به ایشان رسیده...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: -DELI-، Sajede Khatami، ~ĤaŊaŊeĤ~ و 14 نفر دیگر

Tiralin

مترجم برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
624
امتیاز واکنش
8,999
امتیاز
313
سن
20
زمان حضور
45 روز 3 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
بازرس نوپا با سبد از درب به بیرون می رود.
- شاهزاده آرتور نیز از آغاز از این کار بیزار بودند و پس از دیدار بانو تیرانا از تو خواستند، که مهمانسرا را بازگردانی.
پوزخندی می زند و با خشم رو به او می گوید:
- خودتان سخنان و نیرنگتان را باور می دارید؟ شاهزاده بی گُناه است و مُهرش بر پای سیاهه ی مهمانسرا! می خواهی کاردانی از کاخ را فرا...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: -DELI-، Sajede Khatami، ~ĤaŊaŊeĤ~ و 14 نفر دیگر

Tiralin

مترجم برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
624
امتیاز واکنش
8,999
امتیاز
313
سن
20
زمان حضور
45 روز 3 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
کاخ الن
به دور از دویدن بی پروای مهراز، این سو به زیر شبی که اندک اندک خَرگه* خود را می گستراند و در کاخ پرهیاهوی الن، طبقه ی دوم و راهروی روشن آن، سام هیلدای بازرس همگام با بانو هلن از پایانه ی چپ به این سوی می آیند، که به پلکان مارپیچ رسد.
بانو هلن جامه ای سپید و آبی بر تن دارد، که در مشت راستش پاره ای از آن یافت می شود؛ انگشترانی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: -DELI-، Sajede Khatami، ~ĤaŊaŊeĤ~ و 13 نفر دیگر

Tiralin

مترجم برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
624
امتیاز واکنش
8,999
امتیاز
313
سن
20
زمان حضور
45 روز 3 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
از آغاز مهمانسرا در سوی چپ و گرد یکی از گسترده ترین میزها، گذشته از کسانی که ژنده پوش و با خنده هایی بلند و مَستانه پیش چشم هستند؛ در سوی چپ میز کسی است، که نباید در این جای باشد.
مهراز با لَبانی فشرده، ابروان درهم تنیده، چشمان درخشان از ناباوری و شگفتی و دستان گشاده از پشت، با گام هایی شتابان به پیش می رود.
در سوی چپ میز، تیرانا الن...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: -DELI-، Sajede Khatami، ~ĤaŊaŊeĤ~ و 13 نفر دیگر

Tiralin

مترجم برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
624
امتیاز واکنش
8,999
امتیاز
313
سن
20
زمان حضور
45 روز 3 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
از سوی راست جوانی ژنده پوش به سوی مهراز می تازد و این جوان گریخته از کاخ پیش از پاسخ دادن به تیرانا، ناگه روی به سوی آن جوان می کند، دستش را از دست سوگلی الن دور می سازد و مشت کرده و یا همه ی توان داشته یا نداشته، بر بینی جوان می رساند.
پس هنگامی که جوان زخم خورده کمی آن سو تر بر زمین می افتد، دَمی ژرف می گیرد و رو به تیرانا می گوید...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: -DELI-، Sajede Khatami، ~ĤaŊaŊeĤ~ و 13 نفر دیگر

Tiralin

مترجم برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
624
امتیاز واکنش
8,999
امتیاز
313
سن
20
زمان حضور
45 روز 3 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
دست بر زیر پارچه ی بسته بر میانش می برد، خونگری بی غلاف و برّان را بیرون می آورد و رو به تیرانا که با ترس و شگفتی به تیغه ی خونگر می نگرد، با چشمانی هولناک می گوید:
- بانوی الن! خود مهتر* می دانید، که در کنار من باشید یا...
به آرتور ماری که رو به سوی تیرانا دارد، می نگرد.
- این ماری زاده!
پس خونگرش را به سوی کسانی که آهنگ تاخت و زخم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: -DELI-، Sajede Khatami، ~ĤaŊaŊeĤ~ و 13 نفر دیگر

Tiralin

مترجم برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
624
امتیاز واکنش
8,999
امتیاز
313
سن
20
زمان حضور
45 روز 3 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
پس رو به پیش می کند و جنگجویان را که می خواهند از ناآگاهی او بهره برند و آهسته و با پروا به پیش می آیند، می گوید:
- های، مهتران!
همه شان به یکباره بر جای می ماند.
- اگر جان خود و والایتان...
خونگر را به زخمی اندک بر گلوی مرد می فشارد.
- برایتان ارزش است، بار دهید از این مهمانسرای بیرون شویم.
مردِ در بند از هولِ جان، زخم گلو و دردی که...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: -DELI-، Sajede Khatami، ~ĤaŊaŊeĤ~ و 12 نفر دیگر

Tiralin

مترجم برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
624
امتیاز واکنش
8,999
امتیاز
313
سن
20
زمان حضور
45 روز 3 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
شاهزاده آرتور با دیدار چنین سخنی، بغضش را فرو می برد و چشم را بسته، یاران مردی زخمی ای که آن سو گروهی با گرفتن بازویش بلند می کنند، او را گرده می کنند.
آرتور نیز چشمان سرخ از اشکش را با دردی ژرف در سینِه می گشاید و می گوید:
- بسیار نیک!
دست به زیر جامه اش می برد، سیاهه ای برون می آورد و آن گشاده، سوی این کهتران می گیرد.
- من کدیور این...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: -DELI-، Sajede Khatami، ~ĤaŊaŊeĤ~ و 12 نفر دیگر

Tiralin

مترجم برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
624
امتیاز واکنش
8,999
امتیاز
313
سن
20
زمان حضور
45 روز 3 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
تیرانا لَب تر می کند و دَمی به چشمان اندوه بار مهراز می نگرد.
آری! او تنها از ‌کتیب ها، ولی می دانست که پای نهادن به آن مهمانسرا، سراسر دیوانگی است؛ ولی...
دنباله ی اندیشه اش را به زبان می آورد:
- سخنت نیک، هیلدا زاده! ولی دیگر نمی توانستم خموش و وارسته بمانم، تا بیگانه ای خوش چهر و زبان چرب سرزمینم را چیره شود.
مهراز از کلافگی چشمانش...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: -DELI-، Sajede Khatami، ~ĤaŊaŊeĤ~ و 12 نفر دیگر

Tiralin

مترجم برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
624
امتیاز واکنش
8,999
امتیاز
313
سن
20
زمان حضور
45 روز 3 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
بانو تینا که تیرانا را در میان ایشان نمی یابد، باری دگر جوی روان از چشمانش برون می آیند‌؛ دستور الن برای آرام کردن بانو دست بر می آورد، تا مهتر را در بر گیرد، که بانو دست دستور را پس می زند و رو به او می گوید:
- باید سخنانشان را نیک بشنویم.
و در دَم که تینا بانو سر می گرداند، همه شان در نزدیکی شاه نشینی ایستاده و سر فرود می آورند...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: -DELI-، Sajede Khatami، ~ĤaŊaŊeĤ~ و 12 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا