✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

Tiralin · 15/7/22

شامگاه
آسمان شامگاه پر ستاره است، با ماهی نیمه و درخشان و بر ویانای طوفان زده می تابد.
و به زیر این آسمان آرام و زیبا، دروازه ی جنوبی کاخ الن پیش چشم است.
دروازه ای بلند، با نگهبانان پولاد زره و آتشدان هایی در کنار ایشان و در این میانه، مهراز هیلدا پس از سخنی کوته با نگهبانان، با گام هایی پیوسته درون می آید.
و به سپاس از روشنی آتشدان...

Tiralin · 17/7/22

آرام و هری این لیدیایی را بر صندلی رویاروی او می بندند و هری بهر بستن درب گشوده، قامت راست می کند، که با آوای بسته شدن درب، با شگفتی سر می گرداند و با دیدار مهراز در پس خود، می گوید:
- اوه، مهراز! اینجا چه می کنی، مهتر!
ِآرام همگام با نگاهی پر مهر و لَبخندی بهر مهراز، بر صندلی در سوی راست میز می نشیند و کاغذ و قلم را بهر نوشتن گزارش...

Tiralin · 20/7/22

کاخ پادشاه سام هاچینسون
میزی چهارگوشه و به درازا در میان کاخ پادشاه الن است، که پیشکاران، دستی* با شتاب به سویش می آیند، طبقی از خوراک های خورده و ناخورده را گرد می آورند و با شتابی فزون به سوی درب نیمه باز می دوند و دستی دیگر برای گردآوری دیگر، از همان درب بدین سو می دوند.
و گرد این میز تماشاگاه داستان گوی امشب است‌
در سر گاه پادشاه...

Tiralin · 22/7/22

تیرانا که آهنگ گوش سپردن به سخنان او را ندارد، پس از آنکه چای را به پایان می رساند، فنجان را بر میز می گذارد و رو به او می گوید:
- می دانم که مهربانو تینا شما را اینگونه فرمان داده اند، ولی من درستم؛ اگر گزندی باشد، خواهم گفت.
پیشکار آهی از کلافگی می کشد، سری فرود می آورد و می گوید:
- هر گونه شما خواهان هستید، سرورم!
سپس به آهنگ بدرود...

Tiralin · 24/7/22

آرام هیلدا با همان خشم و اندیشه های پریشان، کاغذ های پیش رویش را در مشت مچاله می کند و خیره بر هری می گوید:
- ما گمان نمی کردیم شاهزاده ی لیدیان نیرنگی چون این در سر بپروراند و...
کاغذ های مچاله را با بیزاری به سوی راستش پرتاب می کند.
- آن مهمانسرای نفرینی سرمایه ی کشور شود.
سپس دست به سوی قلم دان میان میز می برد، که سام به چابکی مچ...

Tiralin · 28/7/22

چشمان پر اشکش را فرو می بندد؛ تا که آوای استوار شهبانو کاترین از سوی راست و بدین گونه به گوش می رسد:
- شاهزاده آرتور!
آرتور ماری به رنج چشم می گشاید و سر به سوی شهبانو می گرداند.
شهبانو کاترین چون پیوسته با گیسوی زر بسته بر پشت سر، تاجی سیمگون بر آن، چهره ای آذین به تنها یک سرخاب سرخ بر لَب، گوشواره های سیمگون کوچک و گردنبند سیمگون...

Tiralin · 30/7/22

به دور از تیرانا الن، شاهزاده ماری و همه ی کاخ نشینان به زیر خورشید روشنی که به میان آسمان می آید و گذشته از کهتر و مهتر رهگذر، در حیاط آسوده ی این سرای مهراز هیلدا و هری کلاری تماشاگاهی نیکویند.
مهراز هیلدا، یگانه پور مهرداد هیلدا و به گفته ای دیوانه ی ویانا و آن مهمانسرا با جامه ای سیاه و ساده تا به زانو، شلواری به همان رنگ، چکمه...

Tiralin · 1/8/22

شاهزاده ی لیدیان نیز که پس از این گلاویزی، سردردی بیش به دست نیاورد و دستی اندک خونین با همان چهره ی برافروخته، دَمی ژرف می گیرد و همان گونه که سر تکان می دهد، روی می گیرد و به سوی درب می رود.
و مهراز هیلدا با همان لَب زخمی بر پله می نشیند و به هری می نگرد.
هان، مهرازِ پست سرشت! به نیست تا این شاهزاده و بانویش تو را به تاراج نبرده...

Tiralin · 3/8/22

بازرس هیلدای گوش به فرمان، قلم بر میز می گذارد، بر می خیزد و به آن سوی میز می رود.
مهراز و آرام اگر در جایی خوی سرکش و دیوانه ی خود را آشکار نکنند، که فرزندان مهربانِ* آرام و فرزانه ی او نیستند!
در آن سوی میز بر میز سبدی چوبین و پر از آب سرد است، که به فرمان آرام، بازرسان نوپا آورده اند.
پوفی می کند، خم می شود، سبد را بر می دارد و...

Tiralin · 5/8/22

- تو را سزاوار درگاه خویش دانست، بی پروایی کردی و کُنه* راستین خویش را به پادشاه آرنولد و شهبانو کاترین آشکار کردی.
به سوی میز می آید.
- با آنکه شهبانو کاترین، بزرگترین بانوی دربار لیدیا از تو بیزار بود، سرانجام اشک های شاهدخت اِما و پافشاری شاهزاده آرتور که تو را دوست نزدیک خود می دانست، به سرانجام رسید و به خاندان شاهنشاهی لیدیا...

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین