خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
867
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 4 ساعت 47 دقیقه
نویسنده این موضوع
پیش از دستور که شگفتی شنیدن این سخن در چشمانش هویدا است، آوای بانو میترا اینگونه پاسخ می گوید:
- کاخ نه، شاهزاده ی لیدیان؟
مهراز دَمی خیره بر گنگ جایی می شود.
می خواست این سخن را نهان دارد و اکنون...
از برای پاسخ چشم بر می آورد و به بانو میترا با گیسوان پرپشت بسته، گوشواره های زرین و بلند آویخته، گردنبند زرین تا جامه ی آبی دامن چین با...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Della࿐، Sajede Khatami، ~ĤaŊaŊeĤ~ و 14 نفر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
867
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 4 ساعت 47 دقیقه
نویسنده این موضوع
مهراز نیز به فرمانبرداری از او بر زانو می شود، آن کاغذ را بر می دارد و هنگامی که بر می خیزد، دَمی نگاهش به شاهزاده ی لیدیان می آویزد.
شاهزاده آرتور ماری همگام با شهبانو کاترین، با جامه ی سراپا سپید و نگار های پر هیاهو و زرین بر آن، چکمه ی سپید، زلف قهوه ی بسیار آراسته، تاجی زرین بر آن و چشمان سبز آبی درفشانش* سر به سوی راست گردانده و...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Della࿐، Sajede Khatami، ~ĤaŊaŊeĤ~ و 14 نفر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
867
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 4 ساعت 47 دقیقه
نویسنده این موضوع
هری با شنیدن "نامه ی خسرو وار" در میان اشک و ناامیدی، تک خنده ای می کند و همان گونه که با دست راست اشک هایش را پاک می کند، با خنده ای در میان گریه می گوید:
- نامه ی خسرو وار دیگر چیست؟ شاهزاده ی لیدیان نزد خود چه پنداشته...
و خنده هایی بس کوچک و پیوسته، او را از سخن گفتن باز می دارد.
مهراز نیز با خوش پنداری بر صندلی تکیه می زند و می...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Della࿐، Sajede Khatami، ~ĤaŊaŊeĤ~ و 14 نفر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
867
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 4 ساعت 47 دقیقه
نویسنده این موضوع
و هنگامی که تیرانا رویاروی شاهزاده آرتور می ایستد، شاهزاده از سرمَستی بسیار، نخست گل را از دست او می گیرد، بر زمین می نهد، سپس دستان تیرانا را در دست می گیرد و با چشمان پرشور سبز آبی، دَمی که نوازندگان از نواختن می ایستند، رو به او می گوید:
- بانو تیرانا الن! نمی دانم، چگونه شادمانی ام از این پیوند را نمایان کنم.
لَبخندی ژرف می زند.
-...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Della࿐، Sajede Khatami، ~ĤaŊaŊeĤ~ و 14 نفر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
867
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 4 ساعت 47 دقیقه
نویسنده این موضوع
شاهزاده سامیار با ابرویی فراز* داده، به استواری سخنش می می برد و می گوید:
- های، شاهزاده ی برازنده ی لیدیان!...
پادشاه آرنولد ماری که به رنج برخاسته اند و از خشم می لرزند، به یکباره می گویند:
- شاهزاده ی الن! ما در سرزمین شما مهمان هستیم...
شاهزاده سامیار چشم به پادشاه آرنولد می دوزد.
- روا نیست، با ما اینگونه سخن بگویید و شاهزاده مان...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: Della࿐، Sajede Khatami، ~ĤaŊaŊeĤ~ و 14 نفر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
867
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 4 ساعت 47 دقیقه
نویسنده این موضوع
به شهبانو و پادشاه لیدیا می نگرند.
- اگر گواه بی گُناهی شاهزاده تان باشیم، هر آنچه باید، غرامت خواهیم داد؛ سروران لیدیا!
سپس به مهتران در تالار می نگرند.
- سپاس از یکان یکان شما، بزرگ زادگان، که از بهر پیوندی ارزشمند به کاخ آمدید. بکوشید این سخن را چون باز نگاهبان باشید؛ که اگر اینگونه نباشد، سزایی سخت به نیاز خواهد بود.
تیرانا الن رو...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: Della࿐، Sajede Khatami، ~ĤaŊaŊeĤ~ و 14 نفر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
867
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 4 ساعت 47 دقیقه
نویسنده این موضوع
کاخ الن
اتاق تیرانا الن
چون پیوسته، درب ایوان اتاق گشوده است و پرده های حریر گون، اینبار بی تکان اند و آن سو در ایوان، سوگلی دستور تیرداد با همان جامه ی عروسان، گیسوان پریشان در پیرامون، که گل و تاجش در زمین همین ایوان پراکنده، پشت به پرده ها، به گونه ای که دستانش را بر سنگ واره ها تکیه زده، ایستاده است و به دوردست، آنجا که درختان سبز...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: Della࿐، Sajede Khatami، ~ĤaŊaŊeĤ~ و 14 نفر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
867
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 4 ساعت 47 دقیقه
نویسنده این موضوع
تیرانا آب دهان را به رنج فرو می برد.
این هیلدا زاده دیگر از جان او چه می خواهد؟
و مهراز پس از سامان یافتن دَم و بازدم، که از برای دویدن تا بدین جا به ژرفا کشیده شد، خیره بر چشمان تیرانا، دست از دیوار بر می گیرد و می گوید:
- درود! می توانم نکو از روزگار بانو بخوانم، هری پبش از من سیاهه را به دستتان رسانده.
تیرانا سری تکان می دهد و...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: Della࿐، Sajede Khatami، ~ĤaŊaŊeĤ~ و 14 نفر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
867
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 4 ساعت 47 دقیقه
نویسنده این موضوع
کاخ پادشاه سام الن
به فرمان پادشاه و از بهر انجمنی میان خویش، نگهبانان پولاد زره پشت سر خود درب را فرو می بندد و این سوی درب، در تالار، از بهر انجمن، صندلی های زرین به آراستگی رویاروی یکدیگرند و صندلی پادشاه در سر گاه.
اکنون بر دومین صندلی از سوی راست پادشاه، بانو تینا با همان جامه های گران جشن و روی خوش زیور بنشسته است و به رنج می...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: Della࿐، Sajede Khatami، ~ĤaŊaŊeĤ~ و 14 نفر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
867
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 4 ساعت 47 دقیقه
نویسنده این موضوع
سپس در میانه، گاری چوبینی آهسته آهسته به پیش می آید؛ که اگر رهگذر از برش باشی، می نگری که درونش حقه هایی بزرگ و کوچک است، با گلیم های ساده، رویشان پوشیده و پیشکار بر دوش کش این گاری از بهر سنگینی آن، آهسته و به رنج به پیش می آید.
اکنون پرسش این است، که کدیور و ارباب پیشکار و گاری گران* کیست؟
مهتران، نکو بنگرید! پیشروی پیشکار کوشا دو...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✺اختصاصی رمان دم نیک پی | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: Della࿐، Sajede Khatami، ~ĤaŊaŊeĤ~ و 13 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا