- عضویت
- 9/10/20
- ارسال ها
- 2,829
- امتیاز واکنش
- 37,845
- امتیاز
- 368
- محل سکونت
- انتهای راهرو سمت چپ
- زمان حضور
- 60 روز 11 ساعت 10 دقیقه
نویسنده این موضوع
بپای فکرسفرکن درآفرینش خویش
بسا غنیمتها کاندرین سفری ابی
ترا بملک ابد تهنیت کنم روزی
که تو بمردی برخویشتن ظفر یابی
بذوق توسخن حق اگرچه تلخ بود
فروبرش که ازآن لـ*ـذت شکر یابی
کشیده داربدست ادب عنان نظر
که فتنۀ دل از آمد شد نظر یابی
زتیرشیطان زنهار،گوش داردوچشم
هلاک گردی ار آن تیر کارگر یابی
نظر بهرچه نه از راه اعتبار کنی
اگربگل نگری خار در بصریابی
توبس عزیزی،خودراچنین ذلیل مکن
کزاین گزندکشیوازآن ضرریابی
زبهر نان چو تنورت دل آتشین نکند
زآب چشمۀ حکمت گرآبخوریابی
تومست غفلتی ازحالخودتراچه خبر؟
بصبح مرگ ازاحوال خودخبریابی
کژی مکن چوکمان تات خیره پی نزنند
چوتیر راست روی کن که بال و پر یابی
به قفل خواب درچشم ودل مکن دربند
مگرگشایشی ازنفحۀ سحر یابی
زخودتهی شو و بارگران خلق بکش
که تا چو کشتی،دریا فرود یابی
توخودکجایی وبینایی توکو؟تا تو
زپر پشه کتابی پر از عبر یابی
زجیب خلق کنی دست اعتراض جدا
چودامن همه درقبضۀ قدر یابی
بساز با بدو نیک زمان که تادوسه دوز
نه نقش بینی ازین ونه زان اثر یابی
مباش غره بایام کامرانی وعیش
که تاتو چشم زنی کارها دگر یابی
نظر بیفکن ازین اعتبارامروزین
ببین که فردا خود را چه معتبر یابی
بس آبروی که فرداتوچشم خواهی داشت
زآب دیده گر امروز روی تر یابی
بناگزیر قناعت کن و فضول مجوی
که تاازین همه بیهوده ها گذر یابی
نظر بتاج کرامت کن و بحضرت قدس
چونرگس اربه مثل رنجی ازسهر یابی
گرت بلایی آیدبروی خوش میباش
که گه بود بلا را بلا سپریابی
ندیده یی که چورنج از عسل پدیدآید
شفا بواسطۀ زخم نیشتریابی
زدین فروختن آن مایه کرده یی حاصل
که تاقبولی ازین قوم عشوه گریابی
بهرزه بار خران می کشی،کرا نکند
که هرکجا که کرا دین بوده دو خر یابی
زعشق پایۀ انسان بترک جان گفتست
هرآنچه آنراازجنس جانوریابی
توازدنائت همت،هزارحیله کنی
که خشم وشهوت ایشان بخویش دریابی
مراد دنیی و دین هر دو ضدیکدگرند
تراهوس که بهمشان چگونه دریابی
حصول لـ*ـذت این، فوت لـ*ـذت آنست
یکی چوترک کنی،ذوق آن دگریابی
بچشم علت توهرچه هست معیوبست
درست وراست نگرتا همه هنریابی
برین صفت که توگم کرده یی طریق نجات
زپیروی بزرگان راهبریابی
بسا غنیمتها کاندرین سفری ابی
ترا بملک ابد تهنیت کنم روزی
که تو بمردی برخویشتن ظفر یابی
بذوق توسخن حق اگرچه تلخ بود
فروبرش که ازآن لـ*ـذت شکر یابی
کشیده داربدست ادب عنان نظر
که فتنۀ دل از آمد شد نظر یابی
زتیرشیطان زنهار،گوش داردوچشم
هلاک گردی ار آن تیر کارگر یابی
نظر بهرچه نه از راه اعتبار کنی
اگربگل نگری خار در بصریابی
توبس عزیزی،خودراچنین ذلیل مکن
کزاین گزندکشیوازآن ضرریابی
زبهر نان چو تنورت دل آتشین نکند
زآب چشمۀ حکمت گرآبخوریابی
تومست غفلتی ازحالخودتراچه خبر؟
بصبح مرگ ازاحوال خودخبریابی
کژی مکن چوکمان تات خیره پی نزنند
چوتیر راست روی کن که بال و پر یابی
به قفل خواب درچشم ودل مکن دربند
مگرگشایشی ازنفحۀ سحر یابی
زخودتهی شو و بارگران خلق بکش
که تا چو کشتی،دریا فرود یابی
توخودکجایی وبینایی توکو؟تا تو
زپر پشه کتابی پر از عبر یابی
زجیب خلق کنی دست اعتراض جدا
چودامن همه درقبضۀ قدر یابی
بساز با بدو نیک زمان که تادوسه دوز
نه نقش بینی ازین ونه زان اثر یابی
مباش غره بایام کامرانی وعیش
که تاتو چشم زنی کارها دگر یابی
نظر بیفکن ازین اعتبارامروزین
ببین که فردا خود را چه معتبر یابی
بس آبروی که فرداتوچشم خواهی داشت
زآب دیده گر امروز روی تر یابی
بناگزیر قناعت کن و فضول مجوی
که تاازین همه بیهوده ها گذر یابی
نظر بتاج کرامت کن و بحضرت قدس
چونرگس اربه مثل رنجی ازسهر یابی
گرت بلایی آیدبروی خوش میباش
که گه بود بلا را بلا سپریابی
ندیده یی که چورنج از عسل پدیدآید
شفا بواسطۀ زخم نیشتریابی
زدین فروختن آن مایه کرده یی حاصل
که تاقبولی ازین قوم عشوه گریابی
بهرزه بار خران می کشی،کرا نکند
که هرکجا که کرا دین بوده دو خر یابی
زعشق پایۀ انسان بترک جان گفتست
هرآنچه آنراازجنس جانوریابی
توازدنائت همت،هزارحیله کنی
که خشم وشهوت ایشان بخویش دریابی
مراد دنیی و دین هر دو ضدیکدگرند
تراهوس که بهمشان چگونه دریابی
حصول لـ*ـذت این، فوت لـ*ـذت آنست
یکی چوترک کنی،ذوق آن دگریابی
بچشم علت توهرچه هست معیوبست
درست وراست نگرتا همه هنریابی
برین صفت که توگم کرده یی طریق نجات
زپیروی بزرگان راهبریابی
اشعار کمال الدین اسماعیل
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com