- عضویت
- 9/10/20
- ارسال ها
- 2,829
- امتیاز واکنش
- 37,845
- امتیاز
- 368
- محل سکونت
- انتهای راهرو سمت چپ
- زمان حضور
- 60 روز 11 ساعت 10 دقیقه
نویسنده این موضوع
کیست آن سیّاح،کوراهست بردریاگذر
مسرعی کوسال ومه بی پای باشددرسفر؟
رهبرخلقست واو راخودنه چشمست ونه گوش
نام اوطیّار و او را خود نه بالست ونه پر
منقذالغرقی لقب دادند او را زانکه او
چون خضردرمجمع البحرین دارد مستقر
هرکه جای خویشتن اندردل او باز کرد
گر رود در بحرقلزم باشد ایمن ازخطر
مال داری کرده همچون غافلان تکیه برآب
فارغست ازبازگشت وایمنست ازخیروشرّ
اعتماداهل دنیابروی و او بی ثبات
آب دریا تاکمرگاه وی و وی مختصر
گرچه همچون کودکان الواح داردبرکنار
هست صاحب صدری ازروی تبحّرمعتبر
درمیان بحرهمچون بحرباشدخشک لـ*ـب
باشدش بیم هلاک آنگه که شد لبهاش تر
گه چوشطّاراست افکنده سپربرروی آب
گه چو ابدال است او را برسردریا عبر
حاش لله گر درآید پای او روزی بسنگ
پشت خلقی بشکند ازبیم مال وبیم سر
هست اوراجاریه اسم علم وین جاریه
هرزمانی گرددآبستن بچندین جانور
بی فجوری روزوشب این جاریه خفته ستان
وارد و صادر ازو برگشته مقضیّ الوطر
می خزد برسینه همچون مارنه دست ونه پای
وانگهی مانندکژدم دم برآورده بسر
عاقبت باشدهلاک اوچو مستسقی زآب
زانک چون مستسقیان باشدزآبش ناگزر
شکل اوهمچون کمانی تیردروی ساخته
می رود با تیر همبر، نگسلد از یکدگر
خانۀ بنیاد او بر آب و آبادان ز باد
وانگهی همواره اوازخاک وآتش برحذر
باشکوه خانه یی دیوار و درمانند هم
سقف او در زیر پایست وستونش بر زبر
ساکنان او نیندیشند از طوفان نوح
وز همه بنیادها دیوار او کوتاه تر
مسرعی کوسال ومه بی پای باشددرسفر؟
رهبرخلقست واو راخودنه چشمست ونه گوش
نام اوطیّار و او را خود نه بالست ونه پر
منقذالغرقی لقب دادند او را زانکه او
چون خضردرمجمع البحرین دارد مستقر
هرکه جای خویشتن اندردل او باز کرد
گر رود در بحرقلزم باشد ایمن ازخطر
مال داری کرده همچون غافلان تکیه برآب
فارغست ازبازگشت وایمنست ازخیروشرّ
اعتماداهل دنیابروی و او بی ثبات
آب دریا تاکمرگاه وی و وی مختصر
گرچه همچون کودکان الواح داردبرکنار
هست صاحب صدری ازروی تبحّرمعتبر
درمیان بحرهمچون بحرباشدخشک لـ*ـب
باشدش بیم هلاک آنگه که شد لبهاش تر
گه چوشطّاراست افکنده سپربرروی آب
گه چو ابدال است او را برسردریا عبر
حاش لله گر درآید پای او روزی بسنگ
پشت خلقی بشکند ازبیم مال وبیم سر
هست اوراجاریه اسم علم وین جاریه
هرزمانی گرددآبستن بچندین جانور
بی فجوری روزوشب این جاریه خفته ستان
وارد و صادر ازو برگشته مقضیّ الوطر
می خزد برسینه همچون مارنه دست ونه پای
وانگهی مانندکژدم دم برآورده بسر
عاقبت باشدهلاک اوچو مستسقی زآب
زانک چون مستسقیان باشدزآبش ناگزر
شکل اوهمچون کمانی تیردروی ساخته
می رود با تیر همبر، نگسلد از یکدگر
خانۀ بنیاد او بر آب و آبادان ز باد
وانگهی همواره اوازخاک وآتش برحذر
باشکوه خانه یی دیوار و درمانند هم
سقف او در زیر پایست وستونش بر زبر
ساکنان او نیندیشند از طوفان نوح
وز همه بنیادها دیوار او کوتاه تر
اشعار کمال الدین اسماعیل
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com