نویسنده این موضوع
- وای آقا من این رو میخورم گلوم میسوزه. اصلاً پا شو برو خونهتون. مگه تو درس نداری بچه؟
- وای بیتا کم غر بزن! خوبه برات، بخور تا آخر.
- ای سارا خدا بگم چیکارت نکنه؟! ببین کی رو برای پرستاری فرستادی.
به لحن بدبختانهای که به خود گرفته میخندم.
- برو خدا رو شکر کن منِ خانوم دکتر رو فرستاده!
- بهخدا...
- وای بیتا کم غر بزن! خوبه برات، بخور تا آخر.
- ای سارا خدا بگم چیکارت نکنه؟! ببین کی رو برای پرستاری فرستادی.
به لحن بدبختانهای که به خود گرفته میخندم.
- برو خدا رو شکر کن منِ خانوم دکتر رو فرستاده!
- بهخدا...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان سکوت قلب | *ELNAZ* کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: