![156 Messages](/styles/XENTR/ReputationSystem/halfstar-2.png)
![حالت: کیوت](/data/addonflare/moods/uploads/31.gif?1599243388)
نویسنده این موضوع
شکارچی درِ جاز را گشود و با هیجانی که در چشمانش میدرخشید داخل شد. او در میان شلوغی به جای همیشگی کاترین خیره گشته و با دیدن جای خالی او با ناامیدی بدنش سست شد.
با ناراحتی سمت بار رفت و روی صندلی نشست. تلفن همراهش را از جیبش درآورد و شروع به شمارهگیری کرد و پیغامگیر صوتی کاترین، لبخند گرمی را در چهرهاش...
با ناراحتی سمت بار رفت و روی صندلی نشست. تلفن همراهش را از جیبش درآورد و شروع به شمارهگیری کرد و پیغامگیر صوتی کاترین، لبخند گرمی را در چهرهاش...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان بازگشت تاریکی (جلد دوم دامگستران) | TATA کاربر انجمن رمان ۹۸
![forum.roman98.com](https://forum.roman98.com/styles/default/xenforo/Roman98.png)
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
![roman98.com](https://roman98.com/wp-content/uploads/34.png)
آخرین ویرایش توسط مدیر: