نویسنده این موضوع
***
کلارا با نگرانی به کاترین که سمت آنها در باغ نسبتاً تاریک عمارت میآمد خیره شد و با صدای لرزان و نگرانش گفت:
- چی شد؟ پیداش کردی؟
کاترین با چشمانی گشادشده گفت:
- نُچ، انگار آب شده رفته زیر زمین.
کلارا با حالت غیرعادی یقه کاترین را چسبید و دیوانهوار گفت:
- خواهش میکنم کاترین، لطفاً پیداش کن! لطفاً...
کلارا با نگرانی به کاترین که سمت آنها در باغ نسبتاً تاریک عمارت میآمد خیره شد و با صدای لرزان و نگرانش گفت:
- چی شد؟ پیداش کردی؟
کاترین با چشمانی گشادشده گفت:
- نُچ، انگار آب شده رفته زیر زمین.
کلارا با حالت غیرعادی یقه کاترین را چسبید و دیوانهوار گفت:
- خواهش میکنم کاترین، لطفاً پیداش کن! لطفاً...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان بازگشت تاریکی (جلد دوم دامگستران) | TATA کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: