- عضویت
- 23/8/20
- ارسال ها
- 760
- امتیاز واکنش
- 7,695
- امتیاز
- 263
- محل سکونت
- خونه ام :/
- زمان حضور
- 44 روز 8 ساعت 57 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت سی و نه:
- بفرمایید!
زینب خانم جلوی در ایستاده بود و با لبخندی که عضو جدانشدنی صورتش بود، نگاهم میکرد. با یادآوری لبخندها و سرخ شدنهای گاه و بیگاه دخترش، نگین، متوجه شدم که این رفتار بین خانوادهی آنها ارثی بود.
- چیزه... میگم... مزاحم که نیستیم؟!...
- بفرمایید!
زینب خانم جلوی در ایستاده بود و با لبخندی که عضو جدانشدنی صورتش بود، نگاهم میکرد. با یادآوری لبخندها و سرخ شدنهای گاه و بیگاه دخترش، نگین، متوجه شدم که این رفتار بین خانوادهی آنها ارثی بود.
- چیزه... میگم... مزاحم که نیستیم؟!...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
ویژه رمان۹۸ رمان غموض جان | Maryam Sadeghi کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش: