درخواست جلد آثار در حال تایپ | انجمن رمان ۹۸

~ROYA~ · 2/4/21

ronak.a گفت:
نام رمان: ماه پسند
نام نویسنده: روناک کاربر انجمن رمان ٩٨
ناظر: ~ROYA~
ژانر: تراژدی، عاشقانه،اجتماعی
خلاصه:
مدت‌هاست که از مرگ پدرش می‌گذرد، بی اعتمادی، ناملایمتی‌ها و روزگار سخت، بعد از مرگ پدر باعث می‌شود دیگر رنگ و روی خوشبختی را نبیند، اما در این میان اتفاق جدیدی برایش می‌افتد!
گریباش را می‌برد و قلبش را از ریشه می‌کند!
لینک رمان:رمان ماه پسند.
جمله:در آسمان بمان ماه با وجودت شناخته میشود.
حالا جمله و نیم بیتم قطعی نیست/:

سلام وقت بخیر
لطفا بعداز تایپ 25 پارت مجدد درخواست بدید

Neginii · 3/4/21

نام رمان: اسیر دست تو
نویسنده: Neginii کاربر انجمن رمان 98
ژانر: اجتماعی، جنایی-پلیسی، عاشقانه
خلاصه: دو فرد، با اهدافی مشترک و مرموز. یکی آهویی پر از نفرت و کینه. دیگری گرگ زخمی پر از غرور و آتشی پر از انتقام. اغلب اقداماتی که برای جلوگیری از دست سرنوشت انجام دادند؛ اما سرنوشت خود آن دو را به سمت خود سوق داد که کلید قلب و روح هردو را در دستانشان قرار داد. یکی مالک آن است که فقط کلید را بچرخاند و بگذارد تا تمامی شور و عشق مجنون را در بر بگیرد. دیگری هم فقط باید کلید را بچرخاند تا محبت و عشق معشوقش را در بر بگیرد.

در حال تایپ - رمان اسیر دست تو | Negini کاربر انجمن رمان ۹۸

دو فرد، با اهدافی مشترک و مرموز. یکی آهویی پر از نفرت و کینه. دیگری گرگ زخمی پر از غرور و آتشی پر از انتقام. اغلب اقداماتی که برای جلوگیری از دست سرنوشت انجام دادند؛ اما سرنوشت خود آن دو را به سمت خود سوق داد که کلید قلب و روح هردو را در دستانشان قرار داد. یکی مالک آن است که فقط کلید را بچرخاند...

forum.roman98.com

برای نوشته روی جلد:
به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم
شمایل تو بدیدم نه عقل ماند و نه هوشم

~ROYA~ · 3/4/21

Neginii گفت:
نام رمان: اسیر دست تو
نویسنده: Neginii کاربر انجمن رمان 98
ژانر: اجتماعی، جنایی-پلیسی، عاشقانه
خلاصه: دو فرد، با اهدافی مشترک و مرموز. یکی آهویی پر از نفرت و کینه. دیگری گرگ زخمی پر از غرور و آتشی پر از انتقام. اغلب اقداماتی که برای جلوگیری از دست سرنوشت انجام دادند؛ اما سرنوشت خود آن دو را به سمت خود سوق داد که کلید قلب و روح هردو را در دستانشان قرار داد. یکی مالک آن است که فقط کلید را بچرخاند و بگذارد تا تمامی شور و عشق مجنون را در بر بگیرد. دیگری هم فقط باید کلید را بچرخاند تا محبت و عشق معشوقش را در بر بگیرد.

در حال تایپ - رمان اسیر دست تو | Negini کاربر انجمن رمان ۹۸

دو فرد، با اهدافی مشترک و مرموز. یکی آهویی پر از نفرت و کینه. دیگری گرگ زخمی پر از غرور و آتشی پر از انتقام. اغلب اقداماتی که برای جلوگیری از دست سرنوشت انجام دادند؛ اما سرنوشت خود آن دو را به سمت خود سوق داد که کلید قلب و روح هردو را در دستانشان قرار داد. یکی مالک آن است که فقط کلید را بچرخاند...

forum.roman98.com

برای نوشته روی جلد:
به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم
شمایل تو بدیدم نه عقل ماند و نه هوشم

سلام وقت بخیر
طراح شما : Mohadeseh.f
با طراح گفتوگو زده و اطلاعات مورد نظر رو برای طراح + نیم بیت بفرستید

*ELNAZ* · 11/4/21

نام رمان: نبض سرنوشت
نام نویسنده: الناز
ژانر: عاشقانه، اجتماعی
خلاصه: سرنوشت رو نمیشه کنار زد!
مثل تابی که وقتی هولش می‌دی، همون‌جا نمی‌مونه و به سمتت میاد.
یهو دیدی محکم هولش دادی و اونم تو راه برگشت؛ محکم پرتت کرد وسط بدبختی!
آره! باید باهاش کنار بیای، تا باهات کنار بیاد.
آروم جوری که خودش دوست داره هولش بده؛ تا اونم آروم جوری که تو دوست داری بیاد تو دستات...
آره سرنوشت دست ماست؛ ولی اگه باهاش بد تا کنی، اونم بد تلافیش رو سرت در میاره!
من ضرب دست سرنوشت رو چشیدم؛ طعم تلخی داشت؛ اما بزرگم کرد!
دیر فهمیدم، اما بالاخره فهمیدم که جنگیدن با سرنوشت اشتباهه!
با اتفاقاتی که می‌افته مخالفت نکن؛ فقط بزار بگذره. بلاخره تموم می‌شه!
شاید چیزی که برات پیش میاد، بهتر از هر چیزی باشه؛ اما برای تو قابل درک نباشه!
لینک رمان: در حال تایپ - رمان نبض سرنوشت | *ELNAZ* کاربر انجمن رمان ۹۸
نوشته روی جلد:
دل ز غم های گلوگیر
گره در گره است
سایه آن زمزمه ی
گریه گشای تو کجاست...

~ROYA~ · 12/4/21

*ELNAZ* گفت:
نام رمان: نبض سرنوشت
نام نویسنده: الناز
ژانر: عاشقانه، اجتماعی
خلاصه: سرنوشت رو نمیشه کنار زد!
مثل تابی که وقتی هولش می‌دی، همون‌جا نمی‌مونه و به سمتت میاد.
یهو دیدی محکم هولش دادی و اونم تو راه برگشت؛ محکم پرتت کرد وسط بدبختی!
آره! باید باهاش کنار بیای، تا باهات کنار بیاد.
آروم جوری که خودش دوست داره هولش بده؛ تا اونم آروم جوری که تو دوست داری بیاد تو دستات...
آره سرنوشت دست ماست؛ ولی اگه باهاش بد تا کنی، اونم بد تلافیش رو سرت در میاره!
من ضرب دست سرنوشت رو چشیدم؛ طعم تلخی داشت؛ اما بزرگم کرد!
دیر فهمیدم، اما بالاخره فهمیدم که جنگیدن با سرنوشت اشتباهه!
با اتفاقاتی که می‌افته مخالفت نکن؛ فقط بزار بگذره. بلاخره تموم می‌شه!
شاید چیزی که برات پیش میاد، بهتر از هر چیزی باشه؛ اما برای تو قابل درک نباشه!
لینک رمان: در حال تایپ - رمان نبض سرنوشت | *ELNAZ* کاربر انجمن رمان ۹۸
نوشته روی جلد:
دل ز غم های گلوگیر
گره در گره است
سایه آن زمزمه ی
گریه گشای تو کجاست...

سلام وقت بخیر
طراح شما : Mohadeseh.f
با طراح گفتوگو زده و اطلاعات مورد نظر رو برای طراح + نیم بیت بفرستید

ronak.a · 12/4/21

نام رمان: ماه پسند
نام نویسنده: روناک کاربر انجمن رمان ٩٨
ناظر: ~ROYA~
ژانر: تراژدی، عاشقانه،اجتماعی
خلاصه:
مدت‌هاست که از مرگ پدرش می‌گذرد، بی اعتمادی، ناملایمتی‌ها و روزگار سخت، بعد از مرگ پدر باعث می‌شود دیگر رنگ و روی خوشبختی را نبیند، اما در این میان اتفاق جدیدی برایش می‌افتد!
گریباش را می‌برد و قلبش را از ریشه می‌کند!
لینک رمان:رمان ماه پسند.
جمله:در آسمان بمان ماه با وجودت شناخته میشود.
حالا جمله و نیم بیتم قطعی نیست/:
اینم بعده ۲۵ پارت

~ROYA~ · 12/4/21

ronak.a گفت:
نام رمان: ماه پسند
نام نویسنده: روناک کاربر انجمن رمان ٩٨
ناظر: ~ROYA~
ژانر: تراژدی، عاشقانه،اجتماعی
خلاصه:
مدت‌هاست که از مرگ پدرش می‌گذرد، بی اعتمادی، ناملایمتی‌ها و روزگار سخت، بعد از مرگ پدر باعث می‌شود دیگر رنگ و روی خوشبختی را نبیند، اما در این میان اتفاق جدیدی برایش می‌افتد!
گریباش را می‌برد و قلبش را از ریشه می‌کند!
لینک رمان:رمان ماه پسند.
جمله:در آسمان بمان ماه با وجودت شناخته میشود.
حالا جمله و نیم بیتم قطعی نیست/:
اینم بعده ۲۵ پارت

سلام وقت بخیر
طراح شما : ~ROYA~
با طراح گفتوگو زده و اطلاعات مورد نظر رو برای طراح + نیم بیت بفرستید

دونه انار · 13/4/21

رمان: حلقه آویز
ژانر: عاشقانه، پلیسی_جنایی
نویسنده: دونه انار
ناظر: Kameliaparsa
خلاصه:در یکی از شب‌های پاییزی خودکشی‌ای رخ می‌دهد، بوی خون این مرگ همه جای شهر می‌پیچد و رسانه‌ها را درگیر می‌کند. همه چیز طبق برنامه پیش می‌رفت اما فیتیله بازی را بازپرسی آتش می‌زند که ادعای باورنکردنی‌ای دارد!

بـــــــرگزیده - رمان حلقه آویز | دونه انار کاربر انجمن رمان 98

در یکی از شب‌های پاییزی خودکشی‌ای رخ می‌دهد، بوی خون این مرگ همه جای شهر می‌پیچد و رسانه‌ها را درگیر می‌کند. همه چیز طبق برنامه پیش می‌رفت اما فیتیله بازی را بازپرسی آتش می‌زند که ادعای باورنکردنی‌ای دارد!

forum.roman98.com

~ROYA~ · 13/4/21

دونه انار گفت:
رمان: حلقه آویز
ژانر: عاشقانه، پلیسی_جنایی
نویسنده: دونه انار
ناظر: Kameliaparsa
خلاصه:در یکی از شب‌های پاییزی خودکشی‌ای رخ می‌دهد، بوی خون این مرگ همه جای شهر می‌پیچد و رسانه‌ها را درگیر می‌کند. همه چیز طبق برنامه پیش می‌رفت اما فیتیله بازی را بازپرسی آتش می‌زند که ادعای باورنکردنی‌ای دارد!

بـــــــرگزیده - رمان حلقه آویز | دونه انار کاربر انجمن رمان 98

در یکی از شب‌های پاییزی خودکشی‌ای رخ می‌دهد، بوی خون این مرگ همه جای شهر می‌پیچد و رسانه‌ها را درگیر می‌کند. همه چیز طبق برنامه پیش می‌رفت اما فیتیله بازی را بازپرسی آتش می‌زند که ادعای باورنکردنی‌ای دارد!

forum.roman98.com

سلام وقت بخیر
طراح شما : ~ROYA~
با طراح گفتوگو زده و اطلاعات مورد نظر رو برای طراح + نیم بیت بفرستید

فاطمه عطایی · 14/4/21

با سلام
نام رمان: آگرین
نام نویسنده: فاطمه عطایی
ژانر: جنایی-پلیسی، عاشقانه
خلاصه:
دختری از جنس تنهایی، با دنیایی پر از آدمک‌های نقاب‌دار!
دنبال تکیه‌گاهی است، اما دریغ از تکیه‌گاهی همانند خودش.
فارغ از هر مشکلی، برای خودش زندگی می‌کرد که ناگهان طوفانی که از یک تهدید سر چشمه می‌گیرد، به سوی اوی می‌تازد و دخترک را غرق در خود می‌کند.
آیا عشقی که در آن گرفتار می‌شود، حماقت محض است؟
نکند این آهوی عاشق توسط مع*شوق گرگش دریده شود؟!
جمله:
محو چشمان تو بودم
که به دام افتادم

صید را زنده گرفتی
و به کشتن دادی....

‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

مدیر کل بازنشسته

کاربر نیمه فعال

مدیر کل بازنشسته

کاربر نیمه حرفه‌ای

مدیر کل بازنشسته

کاربر فعال انجمن

مدیر کل بازنشسته

کاربر نیمه فعال

مدیر کل بازنشسته

همراه رمان ۹۸

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین