~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

sws · 3/1/23

داستان یه پسریه که وقتی سنش کم بود با یه دختر آشنا میشه بعد دختره سرش کلا میزاره پولاشو از دست میده میره زندان تو زندان چند تا خلاف کار بهش بی احترامی میکنن ولی بعد با یکی آشنا میشه طرف هواشو داره کل داراییشو به نامش میزنه بعد پسره که بیرون میاد یه دختر دانشجو رو که خیلی فقیر بوده رو به عنوان خدمتکارش میگیره و اینکه میخواد از دختره اون مرده که بهش بی احترامی کرده انتقام بگیره و اینکه پدره و دختره همه همجنس‌باز بودن

e.khamse · 3/1/23

سلام من دنبال یه رمان میگردم اسم دختره بهار بود پسره بازیگره دختر باردار میشه اسم دخترش و ایلین میزاره وقتی باردار بود عقد یه پسر جانباز میشه که چتد روز بعدش شهید میشه چندسال بعد دختره با پسره بازیگر همسایه میشن
کسی اسمشو میدونه بگه لطفاًث خیلی دنبالش میگردم کمکککک۰

Elhaamm90 · 5/1/23

سلام‌دنبال‌یه‌رمان‌چندسال‌پیش‌خوندم‌دختره‌توخونه‌فال‌قهوه‌میگرفت‌‌وپسره‌دکتربود‌بعد‌خواهر‌پسره‌بادختره‌دوست‌وهمیشه‌براش‌فال‌میگرفت‌بعد‌دختره‌همسرش‌توتصادف‌فوت شده‌بود‌

Zali · 6/1/23

سلام من دنبال یه رمانی هستم اسم دختره یادم‌ نیست ولی پسره اسمش شاهو بود اگر اشتباه نکنم.دختره به خاطر مشکل مالی دنبال کاره اول فکر کنم منشی یه خانومی میشه بعد چند مدت بهش پیشنهاد میده که بیاد پرستار پسرش بشه که نمیدونم معتاد بود یا افسرده و باید صیغش بشه پسره هم فکر میکنم قبلا عاشق بوده اون دختره رو جلوی چشمای خودش کشته بودن و این دختره سعی کنه به جای معشوق اون باشه تا پسر برگرده به زندگی بعد از مدتی که پسره خوب میشه عاشق هم میشن ولی مادر پسره مخالفت میکنه و دختره رو میفرسته بره

Asman · 13/1/23

Meysa گفت:
سلام
رمان درباره یه دختره که پدر مادرش میرن مسافرت و اون و می‌زارن خونه دوست پدرش بعد اون با پسر دوست پدرش دائم دعوا میکنن و آخرش عاشق هم میشن
[/QUOTE
چه خوب عاشقی

Asman · 13/1/23

رقیه حسینی گفت:
سلام من رمانی سال های پیش خوندم درباره دختری که پدرش به نظرم امریکای هستش و مادرش ایرانیه در کودکی مادرش میمیره و بزرگ شد پدرش قبل مرگش به دخترش میگه ایران برو و دنبال خانواده مادرت بگرد دختر هم به حرف پدرش گوش کرد رفت ایران در هواپیما با یک خواهر برادری دوقلو آشنا میشه اسماشون یادم نمیاد مهم در تهران یک اتاق توی هتل برای خودش میگیره بعد چند روز میتونه آدرس خانواده مادرش پیدا بکنه و میفهمه پدر مادرش راضی نبوده دخترش با یک مرد خارجی ازدواج کنه پسر داییش عاشق دختره میشه پسر دایی رشته زبان انگلیسی خوانده و یک پسر شوخ و مهربونی هستش و دختر عاشق پسر خالش میشه آخرش هم با پسر خالش ازدواج میکنه بعدا میفهمه پدربزرگش داییش میشه بنظرم یه خورده پیچیده بود رمان اگر کسی این رمان خونده لطفا اسمش برام بنویسه بنظرم پسر دایی هر بار به شوخی به دختر میگفت تو نيكول كيدمان من هستی

اسم رمان جایی که قلب آنجاست

Asman · 13/1/23

رز سیاه گفت:
راستش این رمانی که من دنبالشم زیاد یادم نمیاد ازش اما یه رمانی بود که دوتا خواهر که دوقلو بودن به یه جنگ اعزام میشنفکر کنم افغانستان بود بعد اونجا با دو تا پسر دوقلو اشنا میشن و....

شاید منظورت ناتاشا است

Asman · 13/1/23

خیلی وقت پیش یه رمانی خوندم
که دختره سال آخر بود کلاس کنکور میرفت درسش هم خیلی خوب بود
دختره داروسازی قبول میشه میره تبریز بعد عاشق همسایه اش میشه
کلا زندگی دختر تغییر میکنه طرز دیدش به دین به همه چی
پدر دختره که میفهمه خیلی سخت
و بعد ها اجازه ازدواج شونو میده

narcis · 14/1/23

سلام دنبال رمانیم که دختره پلیسه وشیطون ولی صورت جذابی نداره و ماموریت میگیره وارد باند بشه و طی چند مرحله خدمتکار عمارت رئیس باند میشه و ...

سی سی سی · 15/1/23

سلام من دنبال رمانی میگردم که در اون شخصیت دختر میره برای پرستاری از یک پسر اسم دختر هم ستاره هست و به هم محرم میشن و دختر سه قلو به دنیا میاره بعد میره شمال و اونجا پدر پسر رو میبینه که قبلا همه فکر می کردن مرده.
و یک رمانی هم هست که پسر دندانپزشک هست و با یه دختر خیلی کوچکتر از خودش ازدواج میکنه و بعد از اتفاقاتی دختر به پسر میگه که اگه با یه دختر بزرگ ازدواج میکردی بهتر بود تا با یه دختر خیلی کوچیکتر از خودت ازدواج کنی.
البته نمیدونم این دو رمان مجزا هستن یا هردو یه رمانن. دقیقا یادم نیست. ممنون میشم اگه اسم رمانا رو راهنمایی کنین.

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین