~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

Vidasaa · 21/11/22

سلام من دنبال یه رمانی میگردم دختره عاشق دوست باباش میشه که خارج زندگی میکرده برگشته ایران تا حالا هم ازدواج نکرده،تفاوت سنیشم زیاده برای ازدواج باید پدرشو راضی کنه.

ممنون میشم هرکی میدونه بگه خیلی‌ دنبالشم

reihan · 22/11/22

سلام دنبال رمانی میگردم که دختره و پسره هر دو پزشکان و دانشجوی رشته پزشکی هستن و پسره دختره رو اذیت می‌کنه اسم بردار دختره رامین بود

arezomahamadi · 8/12/22

Sarasssss گفت:
سلام ببخشید من دنبال یه رمانم که اسم پسره سیاوش بود و خیلی شبیه عموی شهیدش بود

سلام پیداش کردین؟

محدثه خاتون · 10/12/22

سلاااام
دنبال رمانیم که خلاصه اش اینجوری بود که :یه پسر به اسم حامی چن سال پیش از خونه میزنه بیرون حامی پسر یه حاجی بازاریه ،حامی خواننده معروفی میشه و قابل به ذکره که یه گروهن و داخل گروهشون یه دختر اشتباه نکنم الناز هست و تو اپارتمان حامی موزیکاشونو میدن بیرون و یه روزی یه دختر شیرازی چادری که دانشجو رشته مهندسی یا معماریهبه تهران میاد و با این اقا همسایه میشن این اقا این دخترو اذیت میکنه و بهش کلاغ میگفت و بعدش عاشق دختره میشه و بهش میگه و لی دختره به دلیل اینکه داداشش میفهمه از اون اپارتمان درش میاره و میبره خوابگاه این پسره هم دربه در میوفته دنبال پیدا کردن دختره و ادام میشه ولی دختره پیدا نمیشه اخرش به یه برنامه تلویزیونی دعوتش میکننن به خاطر اینکه شاید بتونه دختره رو پیدا کننه میره و با یه قضایایی پیداش میشه دختره
اسم دختره اصلااااا یادم نمیاد ولی یادمه اسم پسره حامین ولی وقتیخواننده بود حامی میگفتن بش

zoohree · 10/12/22

سلام من دنبال یه رمان ام که دختره، دختر یکی از مسیولین بوده. ولی یواشکی دور از چشم پدر و مادر اش موتور سواری می‌کرده سیگار می‌کشیده و ... . یه شب که داشته موتور سواری می‌کرده میخوره تو در یه ماشین و از ترس فرار می‌کنه. ولی مثل اینکه داخل ماشین یه پسره خوابیده بود و ضربه به سرش میخوره و کور میشه. سر همین ماجرا نامزد اش ولش می‌کنه. خودشو تو خونه حبس می‌کنه. خواهر پسره و دوست پسره اش برای اینکه انتقام پسره رو بگیرن، لـ*ـب تاپ دختره و هک میکنن و با اون دختره رو تهدید میکنن که اگه میخوای تصویراتو همه جا پخش نکنیم باید بیای تو خونه پسره و کمک کنی به زندگی برگرده. دختره به عنوان معلم خصوصی خواهر پسره می‌ره اونجا و بعد از مدتی عاشق پسره میشه.

خیلی رمان اش قشنگه. عالیه اصلا. میشه هر کی می‌دونه اسم اش رو بهم بگه

Moh-ade-seh · 14/12/22

سلام یه رمان خارجی خوندم چند سال پیش که الان اسمش یادم نیس
راجب یه نویسنده جوونی بود که هر لحظه میتونست ایده جدیدی برای نوشتن یه رمان داشته باشه اما هیچ وقت یه رمان و کامل نمینوشت و بعضی از ایده هاشو به نویسنده های دیگ میفروخت اخر داستانم یادمه به یه دختری برخورد میکنه و طی اتفاقاتی متوجه میشه که دخترشه

رقیه حسینی · 24/12/22

سلام من رمانی سال های پیش خوندم درباره دختری که پدرش به نظرم امریکای هستش و مادرش ایرانیه در کودکی مادرش میمیره و بزرگ شد پدرش قبل مرگش به دخترش میگه ایران برو و دنبال خانواده مادرت بگرد دختر هم به حرف پدرش گوش کرد رفت ایران در هواپیما با یک خواهر برادری دوقلو آشنا میشه اسماشون یادم نمیاد مهم در تهران یک اتاق توی هتل برای خودش میگیره بعد چند روز میتونه آدرس خانواده مادرش پیدا بکنه و میفهمه پدر مادرش راضی نبوده دخترش با یک مرد خارجی ازدواج کنه پسر داییش عاشق دختره میشه پسر دایی رشته زبان انگلیسی خوانده و یک پسر شوخ و مهربونی هستش و دختر عاشق پسر خالش میشه آخرش هم با پسر خالش ازدواج میکنه بعدا میفهمه پدربزرگش داییش میشه بنظرم یه خورده پیچیده بود رمان اگر کسی این رمان خونده لطفا اسمش برام بنویسه بنظرم پسر دایی هر بار به شوخی به دختر میگفت تو نيكول كيدمان من هستی

e.khamse · 1/1/23

سلام من دنبال یه رمان میگردم اسم دختره بهار بود پسره بازیگره دختر باردار میشه اسم دخترش و ایلین میزاره وقتی باردار بود عقد یه پسر جانباز میشه که چتد روز بعدش شهید میشه چندسال بعد دختره با پسره بازیگر همسایه میشن
کسی اسمشو میدونه بگه لطفاًث خیلی دنبالش میگردم کمکککک

Itberke · 2/1/23

سلام یه رمان بود اسم شخصیتاشو یادم نیست ولی ژانر انتقامی داشت دختر رمان پیش یه پیرمرد و پیرزن زندگی میکرد که فک میکرد پدر و مادرشن بعد نمیدونم چه اتفاقی افتاد که رفت پیش پسر رمان و عاشق هم شدن و ازدواج کردن این پسر از خیلی وقت پیشا دنبال بچه فردی بوده که ازش انتقام می‌خواسته بگیره درضمن یه پسریو از جونی اینا بزرگ کرده که اسمش مسیح بود فک کنم بعد این مسیح اینا میرن دنبال بچه همون مرد میرن پیش قابله ایی که به دنیاش آورده و ازش میپرسن جریان و قابله میگه اون بچه پسر نبوده و دختر بوده و میفهمن بچه ایی که دنبالش بودم همون زن اون پسرس بعد بابای دخترم اونو از بچگی به اون پیرمرد و پیرزن داده بود دیگه همین.

Zali · 2/1/23

سلام
رمانی بود اسم دختر رو یادم نیست ولی برای کار خونه یه خانومی میره برای پرستاری از پسرش که از نظر روحب مشکل داره خانومه پیشنهاد میده عقد پسرش بشه اسم پسره هم شاهو

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین