خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

روشنک.ا

نویسنده افتخاری
کاربر افتخاری
  
عضویت
17/3/20
ارسال ها
466
امتیاز واکنش
6,926
امتیاز
263
سن
28
زمان حضور
7 روز 8 ساعت 8 دقیقه
نویسنده این موضوع
انجمن رمان‌نویسی | دانلود رمان جدید
آرام گفت:
-کار خوبی کردی! حالا چرا قدیمی‌هاش رو خریدی؟ جدید می‌خریدی!
لبخندی زدم و گفتم:
-قدیمی‌هاش خیلی ارزون‌تر بودن. من هم برای تنوع اون‌ها رو خریدم... وگرنه می‌دونی که اهل مجله خوندن نیستم.
-مجله داریم تا مجله! مجله‌های...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان در پس یک پایان | روشنک.ا نویسنده افتخاری انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: Saghár✿، Sh@bnam، دونه انار و 13 نفر دیگر

روشنک.ا

نویسنده افتخاری
کاربر افتخاری
  
عضویت
17/3/20
ارسال ها
466
امتیاز واکنش
6,926
امتیاز
263
سن
28
زمان حضور
7 روز 8 ساعت 8 دقیقه
نویسنده این موضوع
انجمن رمان‌نویسی | دانلود رمان جدید
از او جدا شدم و درِ جعبه‌ی شکلات را باز کردم. آرمان هم همان‌طور بی حرکت منتظر من ایستاد. من هم با اشتیاق یکی از شکلات‌ها را از داخل جعبه برداشتم و در حالی‌ که به آن شکلات نگاه می‌کردم، گفتم:
-تو نمی‌خوری؟
سرش را به طرفین تکان...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان در پس یک پایان | روشنک.ا نویسنده افتخاری انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • قهقهه
  • عالی
Reactions: Saghár✿، Sh@bnam، دونه انار و 13 نفر دیگر

روشنک.ا

نویسنده افتخاری
کاربر افتخاری
  
عضویت
17/3/20
ارسال ها
466
امتیاز واکنش
6,926
امتیاز
263
سن
28
زمان حضور
7 روز 8 ساعت 8 دقیقه
نویسنده این موضوع
انجمن رمان‌نویسی | دانلود رمان جدید

***
اشعه‌های نور خورشید آن‌قدر به پلک‌های بسته‌ام ضربه زدند که اجباراً چشم باز کردم.
پس از چند بار باز و بسته کردن چشمانم، بالاخره تصویر واضحی از سقف اتاق آرمان بر پرده‌ی چشمانم نقش بست.
به بدنم کش و قوسی دادم که موجب شد بدن...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان در پس یک پایان | روشنک.ا نویسنده افتخاری انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Saghár✿، دونه انار، نوازش و 11 نفر دیگر

روشنک.ا

نویسنده افتخاری
کاربر افتخاری
  
عضویت
17/3/20
ارسال ها
466
امتیاز واکنش
6,926
امتیاز
263
سن
28
زمان حضور
7 روز 8 ساعت 8 دقیقه
نویسنده این موضوع
انجمن رمان‌نویسی | دانلود رمان جدید


نگاهم را دوباره به صورت ناهید کشاندم و پس از آن‌که لبخندی بر لـ*ـبم نشاندم، گفتم:
-تو الان می‌تونی بیای بالا؛ داخل اتاقم؟
مطیعانه سرش را به پایین حرکت داد و گفت:
-بله، البته.
به سمت راه پله به راه افتادم و گفتم:
-پس دنبالم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان در پس یک پایان | روشنک.ا نویسنده افتخاری انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Saghár✿، Sh@bnam، دونه انار و 13 نفر دیگر

روشنک.ا

نویسنده افتخاری
کاربر افتخاری
  
عضویت
17/3/20
ارسال ها
466
امتیاز واکنش
6,926
امتیاز
263
سن
28
زمان حضور
7 روز 8 ساعت 8 دقیقه
نویسنده این موضوع
انجمن رمان‌نویسی | دانلود رمان جدید

دلم نمی‌خواست مدام معذب بشود و بپرسد که چرا هر کدام از سوغاتی‌ها را برایش خریده‌ام. از همین سو او هم سکوت کرد و از داخل پلاستیک یک نوار کاست را که آهنگ‌های شاد اسپانیایی در آن ضبط شده بودند، کتاب گوسفندان سیاه از هاینریش بل...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان در پس یک پایان | روشنک.ا نویسنده افتخاری انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Saghár✿، Sh@bnam، دونه انار و 13 نفر دیگر

روشنک.ا

نویسنده افتخاری
کاربر افتخاری
  
عضویت
17/3/20
ارسال ها
466
امتیاز واکنش
6,926
امتیاز
263
سن
28
زمان حضور
7 روز 8 ساعت 8 دقیقه
نویسنده این موضوع
انجمن رمان‌نویسی | دانلود رمان جدید
کتاب را بستم و گفتم:
-تو از دیشب چیزی یادت نمی‌اد؟
ابروهایش را بالا برد و گفت:
-مگه می‌شه یادم نیاد؟
سرم را به طرفین تکان دادم و گفتم:
-منظورم موقع بیداریت نبود. وقتی که خواب بودی، یعنی بین خواب و بیداری بودی...
با شک نگاهم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان در پس یک پایان | روشنک.ا نویسنده افتخاری انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Saghár✿، Sh@bnam، دونه انار و 12 نفر دیگر

روشنک.ا

نویسنده افتخاری
کاربر افتخاری
  
عضویت
17/3/20
ارسال ها
466
امتیاز واکنش
6,926
امتیاز
263
سن
28
زمان حضور
7 روز 8 ساعت 8 دقیقه
نویسنده این موضوع
انجمن رمان‌نویسی | دانلود رمان جدید

***
لبه‌ی استخر نشسته بودم و در حالی‌ که پاهایم را از زانو تا کف پا از شناور بودن در آب خنک استخر به اوج لذتشان می‌رساندم، با مجاورت پوست خیس بدنم با آفتاب که تنها بخش‌هایی از آن با بیکینی ظریفم پوشانده شده بودند، غرق در...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان در پس یک پایان | روشنک.ا نویسنده افتخاری انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Saghár✿، Sh@bnam، دونه انار و 10 نفر دیگر

روشنک.ا

نویسنده افتخاری
کاربر افتخاری
  
عضویت
17/3/20
ارسال ها
466
امتیاز واکنش
6,926
امتیاز
263
سن
28
زمان حضور
7 روز 8 ساعت 8 دقیقه
نویسنده این موضوع
انجمن رمان‌نویسی | دانلود رمان جدید


تا زمانی که آرمان به من خیلی نزدیک شد و دقیقاً کنار من، بر لبه‌ی استخر نشست و پاهایش را مانند من از زانو به پایین در آب فرو برد، حرفی نزدیم. او هم چون تاپ رکابی و شلوارک ورزشی تنبلی که تا بالای زانویش را می‌پوشاند را پوشیده...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان در پس یک پایان | روشنک.ا نویسنده افتخاری انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Saghár✿، Sh@bnam، دونه انار و 11 نفر دیگر

روشنک.ا

نویسنده افتخاری
کاربر افتخاری
  
عضویت
17/3/20
ارسال ها
466
امتیاز واکنش
6,926
امتیاز
263
سن
28
زمان حضور
7 روز 8 ساعت 8 دقیقه
نویسنده این موضوع
انجمن رمان‌نویسی | دانلود رمان جدید
-من نمی‌ام بهت کمک کنم، نفس! اما تو باید این ترس رو زیر پاهات له کنی. ترس یه بیماریه و برای سلامتی باید با بیماری‌ها مبارزه کرد! شک نکن که ترس یکی از سخت‌ترین و مزمن‌ترین انواع بیماری‌هاست که بشر تجربه می‌کنه. من نمی‌ام به تو...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان در پس یک پایان | روشنک.ا نویسنده افتخاری انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Saghár✿، Sh@bnam، دونه انار و 11 نفر دیگر

روشنک.ا

نویسنده افتخاری
کاربر افتخاری
  
عضویت
17/3/20
ارسال ها
466
امتیاز واکنش
6,926
امتیاز
263
سن
28
زمان حضور
7 روز 8 ساعت 8 دقیقه
نویسنده این موضوع
***
***
«فصل هشتم»
(سال ۱۳۷۵ خورشیدی_تیر ماه)
آخرین هفته‌ی تیر ماه بود و در واقع سه روز دیگر، ماه تیر به انتهای دفتر خود می‌رسید و گرمایش را با آغاز مرداد، دو چندان می‌کرد.
جلوی آینه‌ی اتاقم ایستاده بودم و در حالی‌که روسری‌ام را بر روی سرم مرتب می‌کردم، به این‌که فردا به تصمیم و پافشاری آرمان قرار بود در این خانه برای من تولد مختصری...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان در پس یک پایان | روشنک.ا نویسنده افتخاری انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Saghár✿، Sh@bnam، دونه انار و 9 نفر دیگر
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا