- عضویت
- 9/10/19
- ارسال ها
- 93
- امتیاز واکنش
- 2,440
- امتیاز
- 153
- زمان حضور
- 1 روز 2 ساعت 49 دقیقه
نویسنده این موضوع
چند روز بعد، یعنی دقیقا روزی که فردای آن یکشنبه بود، خانم مهرانی با دو تا از بچههایی که قرار بود به پرورشگاه دیگری انتقال پیدا کنند، صحبت میکرد. توی خوابگاه، دست به سـ*ـینه نشسته بودند و با چهرهای رنگپریده و معصوم و چشمانی که ترس و اضطراب در آن شعله میکشید، گوش سپرده بودند به آنچه که خانم مهرانی شرح میداد.
جایی که قراره برین مثل...
جایی که قراره برین مثل...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان سکوت یک قلب | توران زارعی قنواتی کاربر انجمن رمان ٩٨
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: