- عضویت
- 9/10/19
- ارسال ها
- 93
- امتیاز واکنش
- 2,440
- امتیاز
- 153
- زمان حضور
- 1 روز 2 ساعت 49 دقیقه
نویسنده این موضوع
خانم پیام وقتی چنین تغییر قیافهای را از جانب زن دید، یک لحظه جا خورد و این تصور در ذهنش رخ نمود که ممکن است حدسش غلط بوده باشد.
او روی دهان چاک خوردهاش را با آب دهان خیس کرد و خواست چیزی بگوید که یک مرتبه، زن رشتهی کلام را به دست گرفت و با لحنی که اندوه و ناامیدی از آن برمیخاست،گفت:
-ما گلنار رو خیلی دوست داریم، دخترم هم که عاشقش...
او روی دهان چاک خوردهاش را با آب دهان خیس کرد و خواست چیزی بگوید که یک مرتبه، زن رشتهی کلام را به دست گرفت و با لحنی که اندوه و ناامیدی از آن برمیخاست،گفت:
-ما گلنار رو خیلی دوست داریم، دخترم هم که عاشقش...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان سکوت یک قلب | توران زارعی قنواتی کاربر انجمن رمان ٩٨
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: