خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Fatima.masoumi

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
1/8/22
ارسال ها
124
امتیاز واکنش
176
امتیاز
103
سن
17
زمان حضور
1 روز 5 ساعت 37 دقیقه
من نمیدونم این مامانا که وسایل خودشون رو یه جایی میزارن

بعد خودشونم یادشون میره کجاس…

چه جوریه که تو پیدا کردن وسایلی

که ما به اصطلاح تو ۷ تا سوراخ موش قایم می‌کنیم تبحر خاصی دارن!!!

به درجه‌ای از عرفان و معرفت رسیدم که…
واسه خودم یه چیزی تعریف می‌کنم می‌خندم تازه آخرش هم از خودم میپرسم: جان من؟!

بَ رَ بَ بَ چیست؟

به معنای برو باباست که ایرانی‌ها در پاره‌ای مواقع با دهن کجی، برای تضعیف

روحیه طرف مقابل بکار می‌برند!!

الان دارید امتحان می‌کنید؟؟

تبریک میگم شما یک ایرانیه اصیل هستید!

به یارو گفتن: اگه پلنگ دنبالت کنه چکارمی‌کنی؟
گفت: میرم بالای درخت.
گفتن: اگه اومد بالای درخت چی؟
گفت: میرم سر شاخه درخت.
گفتن: اگه اومد سر شاخه چی؟
گفت: والا پلنگ ولم می‌کنه، ولی توی داغون ولم نمی‌کنی!

اومدم خونه مادرم نمازش تموم شده بود، داشت دعا می‌كرد … تا منو دید گفت: اینو می گما خدا…

نمی دونم داشت پشت سر من به خدا چی می گفت…


■مطالب طنز ■

 

Fatima.masoumi

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
1/8/22
ارسال ها
124
امتیاز واکنش
176
امتیاز
103
سن
17
زمان حضور
1 روز 5 ساعت 37 دقیقه
حالا گاوداری و مرغداری و پرورش اسب و این چیزا رو خارج شهر می‌سازن قابل درکه برام!

اما نمی‌فهمم دیگه چرا دانشگاه‌ها رو خارج شهر می‌سازن؟:l3b::|

یکی ﺍﺯ ﺗﻔﺮﯾﺤﺎﺕ ﻧﺎﺳﺎﻟﻤﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ :

ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻣﯿﺮﯾﻢ ﺷﻬﺮﺑﺎﺯﯼ ﭼﻨﺪﺗﺎ ﭘﯿﭻ ﻭ ﻣﻬﺮﻩ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﯿﺒﺮﻡ

ﻫﺮ ﻭﺳﯿﻠﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺳﻮﺍﺭ ﻣﯿﺸﯿﻢ

ﺑﻪ ﺑﻐﻞ ﺩﺳﺘﯿﻢ که ﺍﺻﻮﻻ ﺁﺩﻡ ترسوییه

ﻣﯿﮕﻢ : ﯾﺎ ﺧﺪﺍ ﺍﯾﻦ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﺑﺎﺯ ﺷﺪ ؟

اونم که مثل سگ میترسه:l3b::l3b::l3b:

یه چیزی که مدت‌ها نگهش داشتی و دیگه به دردت نمیخوره رو بندازش دور.
حالا اگه یک ساعت بعدش همون جنس به کارت نیومد بیا بزن تو گوش م:lollipop2b:ن

یه بارم رفتم سر قرار به دختره زنگ زدم گفتم:

من نیم ساعته رو نیمکت نشستم نتونستی بیای؟

‏گفت: تو همونی که تیشرت باب اسفنجی پوشیدی

جوراب صورتی پاته با صندل؟

گفتم: اره

گفت: نه نتو:shyb:نستم بیام.

:lollipop2b:میگه: چرا زن نمی‌گیری؟

میگم: مرسی من همینطوری راحتم

میگه :‌آخه ما ناراحتیم تو راحتی!!


■مطالب طنز ■

 

Fatima.masoumi

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
1/8/22
ارسال ها
124
امتیاز واکنش
176
امتیاز
103
سن
17
زمان حضور
1 روز 5 ساعت 37 دقیقه
دیروز رفتم نمایشگاه ماشین
یه دونه مازراتی دیدم خیلی خوشم اومد
این ماه حقوقمو که بگیرم…
یه آژانس میگیرم میرم دوباره میبینمش

استفاده از دستمال توالت تو ایران اینجوریه که

اول خودتو خشک میکنی

بعد باید یه بار دیگه آب بکشی

دستمالایی که بهت چسبیدن برن :/

یکی از بزرگترین حسرتام مال وقتیه که میرم خونه‌ی کسی واسش شیرینی خامه‌ای می‌برم!

بعدش تا آخر مهمونی منتظر میشم بلکه یه تیکشو بیاره با چایی بخوریم ولی نمیاره لعنتی!

کی میگه ما مردا احساسات نداریم؟

من خودم هر روز نزدیکای ساعت یک شدیدا احساس گشنگی می‌کنم

شاید باورتون نشه ولی بعدش که ناهارمو خوردم تازه احساس تشنگیه که ول کن نیست!

مغز جالبترین عضو بدنه

از زمان تولد تا موقع مرگ کار می‌کنه به جز سر امتحان

خاک تو سرش


■مطالب طنز ■

 

Fatima.masoumi

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
1/8/22
ارسال ها
124
امتیاز واکنش
176
امتیاز
103
سن
17
زمان حضور
1 روز 5 ساعت 37 دقیقه
به بابام میگم ۲۷ سالم شده نمیخوای برام آستین بالا بزنی…
میگه: والا اگه کسی راضی بشه با تو ازدواج کنه آستین که سهله با لباس زیر میرم خواستگاری برات!
یعنی اینقد تو خونواده منو قبول دارن


از یه اسبه می‌پرسن چرا هر کس تورو می‌بینه سوارت میشه؟

اسبه جواب نداد… سرشو انداخت پایین و هیچی نگفت.

می‌دونی چرا؟؟؟

چون اسبا نمی‌تونن حرف بزنن.

نه واقعا انتظار داشتی اسبا حرف هم بزنن؟:| حتما از پایان نامه ارشدتم دفاع کردی!

بابام با ماشین تصادف کرده
زنگ زده به من فحش میده‌
می‌گم: چی شده؟ میگه: تصادف کردم‌
می‌گم: چرا به من فحش می‌دی؟
میگه: وقتی تصادف کردم داشتم به تو فک می‌کردم بی‌پدر!

امروز نمی‌دونم جواب کدوم کار خوبم رو گرفتم!

رفتم صدگرم نخودچی گرفتم، داشتم می‌خوردم

که یهو دیدم یه پسته توشه!

باور کنید اشک توی چشمام حلقه زده بود

امروز با سر و صدای مامان بابام از خواب پریدم
رفتم بیرون می‌پرسم چی شده!
بابام میگه من دیشب خواب دیدم یه زن دیگه گرفتم
واسه مامانت تعریف کردم
اونم گیر داده باید همین الان بخوابی و طلاقش بدی!


■مطالب طنز ■

 

Fatima.masoumi

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
1/8/22
ارسال ها
124
امتیاز واکنش
176
امتیاز
103
سن
17
زمان حضور
1 روز 5 ساعت 37 دقیقه
یه بار سِکسِکه گرفته بودم بند نمیومد، مامانم تو اینترنت سرچ کرد دید راه درمانش ترسونده؛

فداش بشم رفت سر شلوارم داد زد این چیه؟؟!!!

یجوری ترسیدم که سکسکه ام بند اومد هیچ، شب ادراریم گرفتم…

یکی از مشکلات دوران تحصیل اینه

که وقتی گرسنت می شه نمی تونی درس بخونی

وقتی هم که سیر می شی نمی تونی درس بخونی

ولی مشکل اصلی تر اینه که حد وسط نداره

یا گرسنه ای یا سیر …

امروز 50 متر دنبال تاکسی دویدم.بعد راننده نگه داشت.

گفت میخوای سوار بشی ؟؟

.

گفتم نه داداش فقط میخواستم بگم که سفر خوشی رو برات آرزو کنم

اوضاع تالارهای عروسی تو کرونا!

شماره ۱۰ بسه دیگه بکش کنار شماره ۱۲ بیا برقص!

شماره ۳ توله سگتو ور دار همش تو دست و پاس

شماره ۱۸ ماسکت کو بانو؟نرو تو حلق شماره ۲۱

شماره ۱۳ اون نمکدونی که گذاشتی تو کیفت بذار سرجاش

قربون مادری که اگـه ۱۰۰ تـا پـریز خالی هم باشه

برا وصل کردن اتو گوشیِ تو رو از شارژ در می آره

دقت کردین دو جا جاذبه زمین هیچ شمرده شده

یکیش تو خارج از جو زمینه

یکی دیگشم تو کارتون فوتبالیست ها

یه عدد بین 10 تا 20 انتخاب کن

اون عدد رو با 32 جمع کن

حاصل رو ضرب در 2 کن

حاصل رو منهای 1 کن

حالا چشماتو 5 ثانیه ببند.

.

همه جا تاریک شد. درسته؟

اینو خودم درس کردم

ما اینیم دیگه!

شما هم وقتی تو تاکسی نشستید

تاکسی از مسیری که شما بلدید نمیره

فک میکنین میخواد بدزدتتون

یا فقط من تئوری توطئه دارم؟

دوسـتـای واقـعـی پشت سر هم حـرف نـمی زنـن

جمع می شن با هـم پشت سر بـقیـه حرف می زنن

آیا می دانید چه کسی اولین بار ماست رو کشف کرد ؟

آیا می دانید چه کسی اولین بار آن را با خیار قاطی کرد ؟

آیا می دانید چه کسی به آن گردو و نعنا را افزود ؟

لامصب خیلی حال می ده هرکی بوده دمش گرم !

به بعضیا باید گفت

تو خونه شما هم کاربرد توری پنجره اینه که نذاره پشه ها از خونه برن بیرون ؟

با اعصاب خراب اومدم نشسنم به داداشم می گم دیدی چی شد ؟

امروز نه ورزش کردم نه وزن کم کردم !

مرتیکه نامرد دراومده می گه : چرا وزن کم کردی مگه نرفتی دستشویی ؟


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Fatima.masoumi

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
1/8/22
ارسال ها
124
امتیاز واکنش
176
امتیاز
103
سن
17
زمان حضور
1 روز 5 ساعت 37 دقیقه
شما دست تون رو با حوله خشک می کنید؟ پس این شلوار برای چی پاتونه؟

یه چند وقتیه کودک درونم ناآرومه، مدام بهانه می گیره و … به نظرتون اگه بزنم لهش کنم، کودک آزاری محسوب می شه؟

یکی از فانتزیام هم اینه که ازدواج کنم، بچه دار شم، بچم دختر باشه، اسمش رو بذارم گیتا، بعد با زنم دعوا کنم، جول و پلاسش رو که خواست جمع کنه بره خونه باباش، بهش بگم هر چی می خوای ببری ببر، گیتارو با خودت نبر!

تا پونزده سالگیم فکر می کردم اسمم زُهره است،

چون همیشه مامانم وقتی می خواست بیدارم کنه می گفت: پاشو ظهره!

روزی به لقمان هیچی نگفتند. همینطوری ساکت نگاهش کردند. آخر خودش خسته شد و گفت: «از بی ادبان!»

پسره می ره خواستگاری یه دختری، بابای دختره می گه:

نه ازت مهریه می خوام، نه خونه، نه ماشین، بیکارم بودی مهم نیست…

یه لپ تاپ می ذاره جلو پسره می گه: فقط فیس بوکتو باز کن ببینم!

تمام مکالمات من و بابام در طی سال:

«بیا ببین این گوشی من چشه

بزن اخبار گوش کنیم

بزن ۳

چراغا رو خاموش کن

خونه سرد شد کولرو خاموش کن

چشات در نیومد پای لپ تاپ؟»

اگه چیزی از قلم افتاده شما ادامه بدین

پشتِ سر هر انسان موفق یه عالمه حرف هست.

مثل: پدر سگِ دزد!

۱۰ سال پیش تو یک فیلم هندی،

آمیتا باچان از کما و تـ*ـخت آی سی یو بلند شد

رفت تو حیاط ۳۰، ۴۰ نفر رو لت و پار کرد

بعدش دوباره برگشت به تختش.

از اون به بعد مسیر زندگیم عوض شد.

عدالت یعنی چی؟

عدالت یعنی اینکه یکی هفت میلیارد پول از باباش ارث می بره و یکی کچلی


■مطالب طنز ■

 

Fatima.masoumi

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
1/8/22
ارسال ها
124
امتیاز واکنش
176
امتیاز
103
سن
17
زمان حضور
1 روز 5 ساعت 37 دقیقه
علي بيا اسفناج بخور آهن دارد علي : آخه مادر جان الان آب خوردم مي ترسم زنگ بزنم

یک سبد گل رز به تو می سپارم تا بری سر کوچه بفروشی ، هر چی پولش شد نصف نصف !:lollipop2b:

بچه های دانشگا رو از روی محل نشستن سر کلاس طبقه بندی میکنم.

ردیف اول : حال به هم زن

وسطی ها : یه سلام علیکی داریم

ته کلاس : دمشون گرم.

اونایی که اصن کلاس نمیان : اینا رفیقمن:shyb:

رفیق داداشم رفته بود مصاحبه برای استخدام :

+ امسال سال چیه؟

– نهنگ

+ پاشو برو به بعدی بگو بیاد تو

بیمار: آقای دکتر! ریش من درد می کند.
دکتر: چه خورده ای؟
بیمار:نان و یخ.
دکتر: خاک بر سرت که نه غذایت شبیه آدم هاست و نه دردت!

عکس العمل مردم بعد از تاخیر مترو!

ژاپن 10 ثانیه تاخیر : شکایت از واحد حمل و نقل

ایتالیا یک دقیقه تاخیر : مسئولین بی کفایت

اوکراین 3 دقیقه : تعجب

ایران بعد 20 دقیقه : ایول یه قطار اومد!

شرط می بندم، همین سوسکا اگه صورتی بودن دخترا میگرفتن لای دفتر خشکش می کردن

مردها فکر می کنن آرزوی هر زنی پیدا کردن بهترین مرده اما درواقع آرزوی هر زنی اینه که هرچی دوست داره بخوره بدون اینکه چاق شه

زنگ زدم یه جا برای کار
بهم میگه ۱۵ روز کار، ۱۵ روزا ستراحت، ماهی ۶۰۰ تومن. بهش گفتم نمیشه اون ۱۵ روز رو هم نیام ماهی ۳۰۰ تومن؟

از یه خنگ می پرسن : می گذاری پسرت بره دانشگاه؟ میگه : اگه به درسش لطمه نخوره ،آره .


■مطالب طنز ■

 
  • خنده
Reactions: YaSnA_NHT๛

ZaHRa

سرپرست بخش جهانی دیگر
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
ویراستار انجمن
  
عضویت
12/5/21
ارسال ها
1,726
امتیاز واکنش
20,447
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
83 روز 32 دقیقه
سه تا برادر می خواستن مرغداری بزنن
یکی شون لجباز بوده
بهش می گن:تو شریک نیستی!
میگه:به ارواح عمه اگه شریکم نکنین پرورش روباه میزنم بـ*ـغلش

***
زن و شوهر دعواشون میشه زن زنگ می زنه به مادرش میگه
مامان من میخوام چند روز بیا م خونه تون وشوهرم را تنبیه کنم.
مادر میگه نه دخترم این شوهرت نیاز به یک تنبیه بزرگتر داره!!
من میام خونه تون !!!!

***
میدونی دردناک ترین مرگ رو توی تاریخ کی داشت؟
پسر نوح
فکر کن داری غرق میشی یه گورخر باهات بای بای کنه اونم

از توی کشتی بابات

توﮐﺎﻓﯽ ﺷﺎﭖ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﯾﻪ دختره ﺍﻭﻣﺪ ﮔﻔﺖ ببخشید ﺷﻤﺎ ﺗﻨﻬﺎﯾﯿﺪ؟!
یه پوزخند زدمو یه کام محکم از سیگار گرفتم با یه صدای خسته گُفتم :ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺘﻪ…
ﮔﻔﺖ ﭘﺲ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﺭﻭ ﺑﺒﺮﻡ ﺍﻭﻧﻮﺭ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﮐﻢ ﺩﺍﺭﯾﻢ…
نابود شدم… میفهمی؟ نابود
***
حشره کش خالی کردم تو اتاقم
من سر درد گرفتم دارم می میرم
پشه هه رو آینه اتاقم وایساده داره شاخکاشو مرتب می کنه!
***
خواستم بحث زن گرفتنو باز کنم :
به مامانم میگم بزرگیترین آرزوت برای من چیه؟
میگه اون گوشیت بسوزه !

قبلانا میگفتن عروسیت...

تازگیا یه قرص خواب اختراع شده

به نام «فیزیک پیش دانشگاهی»
لامصب تا درشو وا میکنی
انگار دیشب تا صبح نخوابیدی
***
مادربزرگم رو بردم دکتر
به دکتره میگه آقای دکتر یه دارویی بهم بده دردم ساکت بشه
تا فردا برم پیش یه دکتر درست حسابی!
من فقط سقف رو نگاه میکردم
***
انقدر فامیلامون رو ندیدیم
که چند وقت پیش یه یارو اومد به اسم عموم خونمون شام خورد !
بعدا فهمیدیم گدا بوده
***
ضرب المثل داییم وقتی داره مهمون دعوت میکنه:
در خانه ما رونق اگر نیست

وای فای هست !! :) حتما بیاین !!


■مطالب طنز ■

 

ZaHRa

سرپرست بخش جهانی دیگر
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
ویراستار انجمن
  
عضویت
12/5/21
ارسال ها
1,726
امتیاز واکنش
20,447
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
83 روز 32 دقیقه
***

امروز رفته بودم پشت بوم که آنتن تلویزیونون رو تنظیم کنم، با موبایلم شماره خونه رو گرفتم به مامانم میگم:الو، مامان خوبه؟
***
مامانم هم میگه :مرسی همه خوبن شما خوبین؟ خانواده خوبن؟
ببخشید بجا نیاوردم.
***
وقتی می بینی داره بهت خوش میگذره
به طور مشکوکی باید بترسی
***
یه سال پیش خواستم زن بگیرم
بعد چند روز خالم زنگید گفت :
اول میای خاستگاری دخرخالت جواب منفی میگیری

بعد هر قبرستونی خواستی برو

***
” فکر کن ببین کجا گذاشتی ”
‏جالب ترین راهنمایی اطرافیان، وقتی چیزی گم می شه
***
بیکارترین آدمها اونایی هستن که
وقتی سوار پله برقی میشن از پله هاش بدو بدو بالا میرن تا زودتر از دیگران برسن
****
زنه ﺯﻧﮓ ﺯﺩه ﺑﻪ ﺷﻮﻫﺮش میگه:
ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺭﻭﺯﺕ ﻣﺒﺎﺭﮎ !
شوهره ﻣﯿﮕﻪ:ﻣﮕﻪ ﭼﻪ ﺭﻭﺯﯾﻪ ؟
زنه میگه:ﺭﻭﺯ ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭ
شوهره ﻣﯿﮕﻪ :ﺧﺐ ﺑﻪ ﻣﻦ ﭼﻪ ؟

زنش میگه:ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﺖ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﻣﯿﺪﯼ ﮐﺎﻓﯿﻪ

پیرمرده دم عابر کارتشو داده به من
میگه موجودی بگیر برام
براش گرفتم، میگم 5 هزار تومنه پدر جان
گفت خاک بر اون سرت کنن با این موجودی گرفتنت و رفت
***
ﻣﺎ ﯾﻪ ﻏﻠﻄﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺗﺮﻡ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﮐﻼﺱ ﺯﺑﺎﻥ
ﻫﺮ ﮐﯽ ﺗﻮ ﻓﺎﻣﯿﻞ ﻣﺎﺭﻭ ﺩﯾﺪ ﺩﺳﺖ ﮐﺮﺩ ﺗﻮ ﺟﯿﺒﺶ و ﺑﺮﮔﻪ ﺁﺯﻣﺎﯾﺶ ﺍﺩﺭﺍﺭشو
ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺟﻠﻮﻡ
ﻣﯿﮕﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﮐﻦ ﭼﯽ ﻣﯿﮕﻪ ؟؟ !!!
ﯾﻨﯽ ﺍﮔﻪ ﮐﻼﺱ ﺍﻧﮕﻞ ﺷﻨﺎﺳﯽ ﻣﯿﺮﻓﺘﻢ ﻭﺿﻌﻢ ﺑﻬﺘﺮ ﺑﻮﺩ
***
لات ترین حیوونه دنیا پنگوئنه!
یه جوری راه میره انگار یه جنگل حیوونو لت و پار کرده
***
صبح تو تاکسی یکی لباس چارخونه قرمز پوشیده بود
پیاده که شد در رو محکم بست !
راننده سرشو آورد بیرون گفت:

مرتیکه رومیزی
منبع: نمناک


■مطالب طنز ■

 
  • تشکر
Reactions: Tabassoum

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
سه تا برادر می خواستن مرغداری بزنن
یکی شون لجباز بوده
بهش می گن:تو شریک نیستی!
میگه:به ارواح عمه اگه شریکم نکنین پرورش روباه میزنم بـ*ـغلش

******************************

زن و شوهر دعواشون میشه زن زنگ می زنه به مادرش میگه
مامان من میخوام چند روز بیا م خونه تون وشوهرم را تنبیه کنم.
مادر میگه نه دخترم این شوهرت نیاز به یک تنبیه بزرگتر داره!!
من میام خونه تون !!!!

******************************

میدونی دردناک ترین مرگ رو توی تاریخ کی داشت؟
پسر نوح
فکر کن داری غرق میشی یه گورخر باهات بای بای کنه اونم
از توی کشتی بابات


■مطالب طنز ■

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا