خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Meysa

میستونکِ مرمر
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
  
عضویت
1/8/21
ارسال ها
4,189
امتیاز واکنش
38,154
امتیاز
443
سن
16
محل سکونت
قصر نوتلا
زمان حضور
101 روز 10 ساعت 35 دقیقه
ﺁﻫﺎﯼ ﭘﺴﺮﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﯿﻦ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺭﺍﺟﺒﻪ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ نظر ﻧﺪﻥ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻣﺮﺩﻭﻧﺲ…

ﯾﺎﺩﺵ ﺑﺨﯿﺮ ﻗﺒﻠﻨﺎ ﺍﺑﺮﻭ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻨﻢ ﯾﻪ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﯼ ﺯﻧﻮﻧﻪ ﺑﻮد

ﺷﻤﺎ ﯾﺎﺩﺗﻮﻥ ﻧﻤﯿﺎﺩ ﺍﻟﺒﺘﻪ

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

جداً مردم نامهربون و بی معرفت شدن!

.

.

دیشب رفتم دیوار مهربانی دریغ از یک شلوار جین به درد بخور

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

رفتم منوپاد خریدم 200 هزار تومن

البته نه واسه سلفی گرفتنا

.

.

.

فقط بخاطر اینکه شبا لامپ اتاقمو باهاش خاموش کنم


■مطالب طنز ■

 

Meysa

میستونکِ مرمر
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
  
عضویت
1/8/21
ارسال ها
4,189
امتیاز واکنش
38,154
امتیاز
443
سن
16
محل سکونت
قصر نوتلا
زمان حضور
101 روز 10 ساعت 35 دقیقه
تازگیا یه آزمایش به آزمایشای قبل از ازدواج اضافه شده

.

.

دخترو میندازن تو آب

اگه رفت زیر آب طبیعیه ، اگه اومد بالا همش پروتزه

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

یک آهنگ سنتی گذاشتم بعد رفتم دوش گرفتم، اصلاح کردم، شام خوردم، چای گذاشتم، یه دور رفتم بیرون و

برگشتم

خواننده هنوز شروع نکرده بود به خوندن!

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

اگر فردایی بهتر میخواهی باید امروز تلاش کنی،

.

.

الان که دیر وقت ایشالا از فردا


■مطالب طنز ■

 

Meysa

میستونکِ مرمر
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
  
عضویت
1/8/21
ارسال ها
4,189
امتیاز واکنش
38,154
امتیاز
443
سن
16
محل سکونت
قصر نوتلا
زمان حضور
101 روز 10 ساعت 35 دقیقه
تنها ردی که تو زندگی از خودم جا گذاشتم

.

.

ردِ آب زباله رو پله ها بود

که متاسفانه مدیر ساختمون استقبال نکرد و همین روزا باید تخلیه کنم

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

ﺳﺮ ﮐﻼ ﺱ ﺑﻪ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ گفتم ﺍﻧﺸﺎ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ .

“ﺍﮔﺮ ﻣﺪﯾﺮﻋﺎﻣﻞ ﺑﻮﺩﯾﺪ ﭼﻪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﺪ؟"

ﻫﻤﻪ ﺗﻨﺪ ﻭ ﺗﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﻧﻮﺷﺘﻦ، ﺑﻪ ﺟﺰ ﯾﮑﻨﻔﺮ ﮐﻪ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﻭ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﻣﯽ

ﮐﻨﻪ.

ازش پرسیدم: ﭼﺮﺍ ﺗﻮ ﻫﯿﭽﯽ ﻧﻤﯽ ﻧﻮﯾﺴﯽ؟

گفت: ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﺗﺎ ﻣﻨشی بیاد تایپ کنه

ینی قوه تخیلش هلاکم کرد!!!!


■مطالب طنز ■

 

Meysa

میستونکِ مرمر
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
  
عضویت
1/8/21
ارسال ها
4,189
امتیاز واکنش
38,154
امتیاز
443
سن
16
محل سکونت
قصر نوتلا
زمان حضور
101 روز 10 ساعت 35 دقیقه
خداوند موجودی قوی خلق کرد و نام او را گذاشت,مرد

ازاو پرسید آیا راضی هستی ؟؟؟

مرد گفت نه!!

خداوند پرسید چه میخواهی ؟

مرد گفت آینه ای میخواهم که بزرگی خود را در آن ببینم

و اینجا بود که خداوند گفت این خیلی پررو شده یک موجودی بسازم که آدمش کنه

و اینگونه شدکه خداوند زن را آفرید

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

این پدر مادرای جدیدو دیدید؟

تا یه خرده چایی داغ میریزه رو دست بچشون جیغ و داد میکنن و پونصد بار محل سوخته شده رو بـ*ـو*س و نوازش

میکنن که مبادا بچه دردش بیاد

والا قدیما من یه بار افتادم توی دیگ حلیم، کل وجودم سوخت بعدش پدرم گفت: داد نزن بچه مگه چی شده!

پس آتش جهنمو میخوای چکار کنی تو؟

مادرمم تا سه روز کتکم میزد که همسایه ها گفتن حلیم مزه پسرتو میده


■مطالب طنز ■

 

Meysa

میستونکِ مرمر
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
  
عضویت
1/8/21
ارسال ها
4,189
امتیاز واکنش
38,154
امتیاز
443
سن
16
محل سکونت
قصر نوتلا
زمان حضور
101 روز 10 ساعت 35 دقیقه
مردها موجودات خطرناكي هستند

اما لازمه حتما يكيشونو داشته باشي كه از بقيه در امان باشي

.

.

يه چيزي تو مايه هاي واكسيناسيونه

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

‏یه بار بابام تا اومد خونه گرفت منو زد، گفتم چرا؟ گفت می خوام برم حموم بعدش بخوام بزنمت عرق می کنم الان

زدمت دیگه تا شب هر کاری بکنی می بخشمت

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

اگر یخچال ها اهل تلافی بودند

شب که ما می خوابیدیم

هر یک ساعت یه بار

بیدارمون می کردن

و میگفتن چه خبر


■مطالب طنز ■

 

Meysa

میستونکِ مرمر
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
  
عضویت
1/8/21
ارسال ها
4,189
امتیاز واکنش
38,154
امتیاز
443
سن
16
محل سکونت
قصر نوتلا
زمان حضور
101 روز 10 ساعت 35 دقیقه
مورد داشتیم

.

.

.

دختره میخواسته دست اندازو رد کنه هول شده واسه دست انداز بوق زده بره کنار'

دست انداز از خنده صاف شده

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

رفته ﺑﻮﺩﻡ ﺳﻮﭘﺮﻣﺎﺭﮐﺖ ﭼﯿزی ﺑﺨﺮﻡ

.

.

یه دختره اومد ﺩﺳﺖ ﮔﺬﺍشت ﺭﻭ ﭘﻔﮑﺎ گفت :

ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺁﻗﺎ ﺍﺯﯾﻦ ﭘﻔﮑﺎ ﺩﺍﺭﯾﺪ؟

ﯾﺎﺭﻭ ﻫﻢ ﯾﻪ ﻧﯿﮕﺎ ﺑﻪ ﻣﻦ ﯾﻪ ﻧﯿﮕﺎ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﮐﺮﺩ

ﺑﻌﺪ ﮔﻔﺖ :

ﻧﻪ ﺧﺎﻧﻮﻡ ﺗﻤﻮﻡ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﻓﺮﺩﺍ ﻣﯿﺎﺩ ﺑﺮﺍﻣﻮﻥ

ﺩﺧﺘﺮه هم ﮔﻔﺖ ﻣﺮﺳﯽ ﻭ ﺭﻓﺖ

فروشنده با لبخدی ملیح از دنیا رفت!!!

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

امروز رفته بودم شهردارى واسه انجام كار ساختمانى

كارمنده پرسيد :

مالكي يا مملوك ؟

وكيلي يا موكل؟

موجرى يا مستاجر؟

منم گفتم الغوث الغوث خلصنا من النار یا رب !!!

گفت یعنی چی آقا؟!

گفتم مگه جوشن کبیر نمیخونی؟

انداختم بیرون پروندمم پاره کرد

چش بود بنظر شما

ها

منبع ساعد نیوز


■مطالب طنز ■

 

Meysa

میستونکِ مرمر
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
  
عضویت
1/8/21
ارسال ها
4,189
امتیاز واکنش
38,154
امتیاز
443
سن
16
محل سکونت
قصر نوتلا
زمان حضور
101 روز 10 ساعت 35 دقیقه
تا حالا دقت کردین

.

.

تو مدرسه و دانشگاه همیشه کلاسای دیگه زودتر از کلاسی که ما توشیم تعطیل میشن ؟ چرا ؟؟

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

کل زندگیم تنها عبادتی که اول وقت انجام میدم...

.

.

افطار اول وقته

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

بچه خواهرم ۸ سالشه ۵۰۰ هزار تومن دادن به مربی استخرش تا بهش شنا یاد بده!

.

.

.

اونوقت من بچه بودم بابام منو هل داد تو استخر، گفت سعی کن زنده بمونی


■مطالب طنز ■

 

Meysa

میستونکِ مرمر
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
  
عضویت
1/8/21
ارسال ها
4,189
امتیاز واکنش
38,154
امتیاز
443
سن
16
محل سکونت
قصر نوتلا
زمان حضور
101 روز 10 ساعت 35 دقیقه
حیف نون میگه من آخر نفهمیدم اینکه هی تو اخبار میگن : “وی خاطر نشان کرد” یعنی چی ؟!؟

این “وی” کیه که هی خاطره رو نشون میکنه ؟

پس کی میگیرتش ؟!

چرا با عواطف دختر مردم بازی میکنه عاخه ؟؟؟

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

دختره اومده پی وی میگه

کثافط نمی تونم تحمل کنم ببینم کسی از عشقم خوشگل تر باشه

بلاکی

میبینید تو رو خدا ؟!

انگار دست خودمه

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

باران که می بارد

.

.

بعدش بند می آید...

چقدر این پست عاشقانه بود

چیه...؟


■مطالب طنز ■

 

Meysa

میستونکِ مرمر
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
  
عضویت
1/8/21
ارسال ها
4,189
امتیاز واکنش
38,154
امتیاز
443
سن
16
محل سکونت
قصر نوتلا
زمان حضور
101 روز 10 ساعت 35 دقیقه
ﻣﺮﺩﯼ ﺗﺨﻢ ﻋﻘﺎﺑﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩ

ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻻﻧﻪ ﻣﺮﻍ ﻫﺎﯾﺶ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻋﻘﺎﺏ ﮐﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﺗﺮ ﺷﺪ

ﺟﻮﺟﻪ ﻣﺮﻍ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﮐﻤﯽ ﺑﻌﺪ ﺧﻮﺩ ﻣﺮﻍ ﻫﺎ ﺭﻭ ﻫﻢ ﺧﻮﺭﺩ

ﺳﭙﺲ ﭘﺮ ﮐﺸﯿﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﻓﺖ

ﻫﻢ ﺑﻪ ﺭﯾﺶ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺧﻨﺪﯾﺪ ﻭ ﻫﻢ ﮔﻨﺪ ﺯﺩ ﺑﻪ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺁﻣﻮﺯﻧﺪﻩ ﻣﺎ

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

من خودم یه سرى اهداف کوتاه مدت دارم، یه سرى اهداف بلند مدت

.

.

براى کوتاه مدتا وقت ندارم براى بلند مدتا حوصله،

اینه که زیاد چاى میخورم

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

گدا: آقا تورو خدا به من هزار تومن بدین برم ناهار بخورم

یارو: پول نمیدم، ولی بیا بریم برات یه پرس غذا بگیرم

گدا: نه نخواستم،

امروز واسه هزار تومن تاحالا شش بار ناهار خوردم


■مطالب طنز ■

 

Meysa

میستونکِ مرمر
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
  
عضویت
1/8/21
ارسال ها
4,189
امتیاز واکنش
38,154
امتیاز
443
سن
16
محل سکونت
قصر نوتلا
زمان حضور
101 روز 10 ساعت 35 دقیقه
زنم مهریه شو گذاشته اجرا،1000 تا سکه بهار آزادی.

.

.

.

حساب کردم با ماشین بزنمش کمتر میشه.

الان 3روزه دم خونه باباش کمین کردم،لامصب فکر کنم فهمیده بیرون نمیاد

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

عاشق شدم رفت

حتما میپرسین اون کیههه؟؟؟؟

همونی که خیلی نایسِه

عمرا تو پی وی وایسه

لایک میده آسه آسه

شما چی میگین؟؟؟قبوله؟؟؟

قربون دوستای خودم برم که دارن با ریتم میخونن


■مطالب طنز ■

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا