- عضویت
- 24/7/18
- ارسال ها
- 1,239
- امتیاز واکنش
- 26,385
- امتیاز
- 373
- زمان حضور
- 16 روز 13 ساعت 49 دقیقه
نویسنده این موضوع
صدای هقهقش بلند میشود:
- الی بیا ببین بدبخت شدیم! یا امام حسین خودت به دادمون برس! بیا ببین چه خاکی بر سرمون شده...وای! وای! وای!
دستهایم رعشه میگیرند. با همان دستهای رعشهگرفته، چنگی به صورتم میاندازم، سوز میزند. من از وقتی به این خانواده پیوستهام، معنی کلمهی خونسردی را فراموش کردهام. سریع هر چه...
- الی بیا ببین بدبخت شدیم! یا امام حسین خودت به دادمون برس! بیا ببین چه خاکی بر سرمون شده...وای! وای! وای!
دستهایم رعشه میگیرند. با همان دستهای رعشهگرفته، چنگی به صورتم میاندازم، سوز میزند. من از وقتی به این خانواده پیوستهام، معنی کلمهی خونسردی را فراموش کردهام. سریع هر چه...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان من به برلین نمی روم | سناتور کاربر انجمن رمان ٩٨
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: